وصف سالک الی الله در خطبه 220 نهج البلاغه

امام علی(ع) در خطبه 220 نهج البلاغه پویندگان راه خدا را به کسانی تشبیه کرده که در یک بیابان ظلمانی به راه افتاده اند، ولی عنایات ربانی شامل حال آنها می شود، برقی از آسمان جستن می کند و مسیر را تا اعماق بیابان به آنها نشان می دهد.

امام علی(ع) تنها فردی است که از میان همه گذشتگانی که سخنی از آنها به جا مانده، به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده و گفتار او اقیانوس بیکرانه ای است که سخن هیچ مبلغی به پای آن نخواهد رسید.

سخنانی که در قالب خطبه ها، نامه ها و حکمت ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن ها داشته اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه های امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند شرح ابن ابی حدید – جلد9، تاریج طبری – جلد 3، الغدیر – جلد 6 و میزان الحکمه – جلد 6 استفاده می شود که در ادامه با موضوع «وصف سالک الی الله» آن را می خوانید.

امام علی(ع) در خطبه 220 نهج البلاغه می فرماید: «و من کلام له (علیه السلام) فی وصف السالک الطریق إلی اللّه سبحانه: قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ، حَتَّی دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ، وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ کَثِیرُ الْبَرْقِ، فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بهِ السَّبیلَ، وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَی بَاب السَّلَامَةِ وَ دَارِ الْإِقَامَةِ، وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بطُمَأْنِینَةِ بَدَنِهِ فِی قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ بمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ وَ أَرْضَی رَبَّهُ. خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید. تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید. فروغی سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت. به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سرای اقامت راندند. و به آرامشی که در بدنش پدید آمده بود، پاهایش در قرارگاه ایمنی و آسایش استوار بماند. بدانچه دل خود را به کار واداشت و پروردگارش را خشنود ساخت.»

همانگونه که از عنوان خطبه روشن شد امام علی(ع) در این کلام با عباراتی کوتاه و گویا به معرفی سالک الی الله و پوینده راه خدا پرداخته و رمز موفقیت او را در احیای عقل و از میان بردن هوا و هوس های سرکش نفسانی شمرده و تصریح می کند که در پرتو این کار برقی پر نور از عنایات حق بر او می درخشد؛ مسیر را روشن و او را به مقام نفس مطمئنه و رضایت پروردگار می رساند. (1)

امام علی(ع) در این گفتار پرمعنا در واقع یک دوره عرفان اسلامی را در قالب عباراتی کوتاه ریخته و شرایط سیر و سلوک الی الله و نتایج و مقامات آن را بر می شمرد؛ ابتدا می فرماید: «او عقلش را زنده کرده و شهواتش را میرانده است، تا آنجا که جسمش لاغر شده، و خشونت اخلاقش به لطافت مبدل شده است»، در این فراز احیای عقل اشاره به بهره گرفتن از استدلالات عقلی برای تکامل ایمان و حسن و قبح عقلی برای تکامل فضایل اخلاقی است و به این ترتیب، واژه عقل در اینجا هم عقل نظری را شامل می شود و هم عقل عملی؛ اما نفس به معنای از بین بردن غرائز نفسانی نیست، بلکه منظور مهار کردن آن هاست به گونه ای که قدرت نداشته باشند انسان را در دام شیطان گرفتار و از راه خدا باز دارند.

سپس امام(ع) به سراغ آثار این حرکت عقلانی و ریاضت شرعی می رود و ثمرات پر ارزش آن را در سه بخش بر می شمارد؛ نخست می فرماید: «(در این زمان) برقی پر نور برای او می درخشد، راه را برای او روشن می سازد و او را به مسیر حق (سلوک الی الله) می برد»، این همان نور معرفت و معنویت است که به اثر ریاضات عقلانی و نفسانی برای انسان می درخشد و مسیر را برای او کاملاً روشن می سازد. همان گونه که خداوند در آیه 28 سوره مبارکه حدید در قرآن مجید می گوید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید، تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن راه را بپمایید.» (2)

در حقیقت پویندگان راه خدا را به کسانی تشبیه کرده که در یک بیابان ظلمانی به راه افتاده اند، ولی عنایات ربانی شامل حال آنها می شود، برقی از آسمان جستن می کند و مسیر را تا اعماق بیابان به آنها نشان می دهد.

انسان در مسیر قرب الی الله هر زمان در معرض وسوسه های شیاطین جن و انس است و ترس از گمراهی وجود او را می لرزاند تا به جایی برسد که ابرهای تیره و تار وساوس نفسانی و شیطانی از آسمان روح او کنار رود و برق معرفة الله تمام وجودش را روشن سازد و آرامش جاودانی به او دست دهد و مفتخر به خطاب «فَادْخُلِی فِی عِبَادی وَادْخُلِی جَنَّتِی» شود.(3)

امام(ع) در پایان این سخن بار دیگر بر این حقیقت تأکید می کند که: «اینها همه برای آن است که عقلش را (در راه حق) به کار گرفته و پروردگار خویش را راضی ساخته است».

منابع: 1- شرح ابن ابی حدید – جلد9

2- تاریج طبری – جلد 3

3- الغدیر – جلد 6

انتهای پیام

نظرات

captcha