نسخه ای از سوره توبه؛ وقتی قرآن به مردم مسئولیت اقتصادی می آموزد

نگاهی به سوره مبارکه توبه در روزگاری که تورم، احتکار و بی اعتمادی، چرخ اقتصاد را کند کرده، ما را به حقیقتی فراموش شده می رساند؛ مال اگر در خدمت جامعه نباشد، در آتش خشم خدا خواهد سوخت.

رحمان دهقانی، معاون هماهنگی و نظارت راهبردی دبیرخانه قرآن کریم که ارتباط نزدیکی با این موضوع دارد، پرداخته است. این یادداشت، بازخوانی یک هشدار الهی درباره منابع مالی ای مانند طلا و ... است که خاک می خورند، خانه های خالی که سال ها چراغشان روشن نمی شود و سود هایی که به جای رشد، رکود می زایند. مشروح این یادداشت در ادامه آمده است؛

رهبر معظم انقلاب در تعیین شعار سال امسال «سرمایه گذاری برای تولید» فرمودند؛ «کار دولت، فراهم کردن زمینه ها است، برداشتن موانع تولید است؛ کار مردم هم این است که سرمایه های خُرد و سرمایه های بزرگ خود را بتوانند در راه تولید به کار ببرند. اگر سرمایه در راه تولید به کار رفت، دیگر به سمت کار های مضر مثل خرید طلا، خرید ارز و امثال اینها نخواهد رفت و ...»

با شنیدن این بیانات راهگشا یاد آیه ای از قرآن کریم افتادم که بسیار قابل تأمل است و به نظر می رسد توجه و عمل به آن، سهم قابل توجهی را در تحقق شعار سال به خود اختصاص می دهد.

خداوند در آیه شریفه 34 سوره مبارکه توبه می فرماید؛ «یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بعَذَابٍ أَلِیمٍ؛ ای اهل ایمان یقیناً بسیاری از عالمان یهود و راهبان اموال مردم را به باطل و به صورتی نامشروع می خورند و همواره مردم را از راه خدا باز می دارند و کسانی را که طلا و نقره می اندوزند و آن را در راه خدا هزینه نمی کنند به عذاب دردناکی مژده ده (توبه، 34).»

بخش اول آیه به برخی از دانشمندان یهودی و راهبان مسیحی اشاره می کند که از راه باطل و نامشروع اموال مردم را تصاحب می کنند و مردم را از راه رسیدن به خداوند باز می دارند، این بخش محل ارجاع ما در این یادداشت نیست.

اما بخش دوم در ارتباط با موضوع ماست که شامل همه افراد حتی مسلمین نیز می شود. خداوند تعالی می فرماید کسانی که طلا و نقره را که از اسباب مبادلات اقتصادی در آن زمان بود جمع آوری، حبس و پنهان می کنند و آنها را در راه خداوند انفاق نمی کنند به عذاب الیم بشارت بده.

«کنز» در لغت به معنای جمع آوری حبس و پنهان کردن چیزی است. در تفاسیر درباره معنای کنز که در آیه شریفه مذمت شده مطالب مختلفی آمده است؛ بعضی از مفسران با تکیه بر برخی از روایات، کنز مذموم را مالی دانسته اند که زکات آن پرداخت نشده است. برخی دیگر نیز بر اساس پاره ای از روایات، کنز مذموم را طلا و نقره ای می دانند که انباشته و حبس شوند، چه زکات آنها پرداخته شده باشد چه نشده باشد و طبق این دیدگاه، کنز در شرایط خاص اجتماعی شامل اموالی که زکات آنها داده شده نیز می شود؛ لذا همانگونه که از ظاهر آیه شریفه مشخص است، اندوختن سکه، طلا و نقره و احتکار نمودن آنها با نیت افزایش قیمت و کسب سود از این راه مذموم است و بی شک پیامد آن اخلال در نظام اقتصادی کشور خواهد بود. البته برخی اخیراً در فضای مجازی و اینترنت، بدون نقل و انتقال مورد بیع، اقدام به خرید و فروش طلا و نقره می نمایند. بدیهی است که تبعات آن بسیار بیشتر از صورت اول خواهد بود که معامله واقعی صورت می گیرد.

برخی دیگر از مفسران ابعاد جدیدی از مفهوم آیه شریفه بیان کرده و عمق بیشتری به معارف آن بخشیده اند و بر این عقیده اند که با شکل گیری زندگی اجتماعی، مقصود از دو واژۀ طلا و نقره، پول رایج معاملات در جامعه است. بنابراین، طرف خطاب آیه شریفه کسانی است که پول رایج جامعه را حبس و پنهان می کنند.

با این مقدمه و با توجه به مناط و معیاری که علامه طباطبایی از این آیه شریفه ارائه نموده است، می توان از باب تنقیح مناط این حکم را به موارد دیگر نیز سرایت داد؛ لذا تلاش می شود به برخی از مصادیق امروزی کنز مذموم اشاره شود و انتظار می رود در درجه اول حافظان، قاریان، تالیان و حاملان قرآن به آن عمل کنند و مردم را نیز به نقش کلیدی خود در اقتصاد توجه دهند، که اگر چنین شود جامعه فعال قرآنی قطعاً به بخشی از وظایف خود در کمک به تحقق شعار سال عمل نموده اند.

1. یکی از مصادیق بارز کنز مذموم، خرید و حبس ارز های خارجی و خارج کردن آنها از چرخه اقتصاد است. با بروز برخی از مشکلات اقتصادی در سال های اخیر و افت ارزش پول ملی و در پی آن افزایش سرسام آور قیمت ارز های خارجی، این انگیزه در عده ای ایجاد شد تا با سرمایه گذاری در این زمینه و خرید و حبس ارز های خارجی از بستر به وجود آمده استفاده کنند. غافل از اینکه یکی از علل رشد بی رویه قیمت ارز، کمبود آن در کشور است؛ با هجوم تقاضای داخلی ارز این کمبود عمق بیشتری یافته و فاصله عرضه و تقاضا روزبه روز بیشتر می شود؛ لذا نفس این تقاضای کاذب موجب رشد بیشتر قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی می شود؛ لذا در صورتی که این نوع سرمایه گذاری به جریانی در کشور تبدیل شود و تعداد قابل توجهی از مردم به این سمت حرکت کنند آثار مخربی برای اقتصاد خواهد گذاشت؛ زیرا با این عمل هم چرخه مبادلات اقتصادی با جامعه جهانی دچار مشکل می شود و هم با کاهش ارزش پول ملی اقشار مختلف جامعه با گرانی های پی در پی و کاهش قدرت خرید و سختی و تنگی در امر معیشت مواجه می شوند.

2. مورد دیگر از مصادیق کنز مذموم، بازار مسکن است، به دلیل تولید کم مسکن در سال های گذشته و عدم تعادل بین نظام عرضه و تقاضا، سرمایه گذاری در این عرصه برای کسب سود، موجب بیشتر شدن تقاضای کاذب و شعله ور شدن آتش افزایش قیمت ها در این بازار شد. در حقیقت، معنای کنز جمع آوری و حبس در این بازار مصداقی همچون خانه های خالی دارد. عده ای برای کسب سود و افزایش قیمت ها سعی در خرید خانه و خالی نگه داشتن آن دارند برخی از مسئولان با بیان اینکه سرمایه های هنگفتی از کشور در دو و نیم میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه حبس شده است، گفتند ایران ده برابر کشور انگلیس خانه خالی دارد. این در حالی است که کشور با نیاز مبرم به خانه مواجه است و در اثر نبود تعادل بین عرضه و تقاضا روزبه روز قیمت مسکن بیشتر و برای اقشار ضعیف دست نیافتنی تر می شود. البته برای جلوگیری از این آسیب اقتصادی، قوانینی همچون وضع مالیات بر خانه های خالی در دست اجراست؛ بنابر این یکی از مصادیق بارز کنز مالی که از مایحتاج ضروری مردم است و موجب اختلال در نظام اقتصادی و اجتماعی می شود خرید و حبس خانه است.

3. مصداق دیگر کنز مذموم در بازار خودرو به چشم می خورد؛ بازاری که خود از افزایش قیمت ارز آسیب دیده است. سیل تقاضای کاذب موجب می شود تولیدات آن به دست مصرف کننده حقیقی نرسد و هرگز تعادلی بین عرضه و تقاضا ایجاد نشود؛ لذا فاصله بسیاری بین قیمت کارخانه و بازار به وجود آمده و روز به روز بر قیمت آن افزوده می شود. این مصداق کنز به دو صورت قابل تصور است؛ یکی از طریق خودروسازان و دیگری از طریق مردم.

در صورت اول خودروسازان با انبار کردن خودرو ها به بهانه های مختلف و عرضه نکردن میزان لازم از آن به جامعه نقش مهمی در افزایش قیمت خودرو دارند. بنا بر گفته برخی از مسئولان کشور تعداد خودرو های انبار شده در خودروسازی ها به حدود دویست هزار می رسد.

در صورت دوم، تقاضای کاذب مردم برای خودرو است. از یک سو، خودروساز عرضه خود را کاهش داده است و از سوی دیگر مردم برای کسب سود بدون اینکه نیاز واقعی داشته باشند به نام تمام اعضای خانواده برای خرید خودرو اقدام می کنند. این هجوم تقاضای کاذب موجب می شود هرگز همان عرضه ناقص خودروساز نیز به نیازمندان واقعی نرسد و روزبه روز قیمت آن در بازار افزایش یابد و در نظم اقتصادی و اجتماعی اختلال به وجود بیاید.

در نمونه ای که شاهدی بر هر دو صورت است برای عرضه 11 هزار خودرو توسط یکی از خودروسازان حدود پنج میلیون نفر ثبت نام کردند.

4. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که هر چند در مفهوم کنز معنای پنهان کردن وجود دارد، اما مقصود از این حرف این نیست که کسی پول را در صندوق ها یا بانک ها که مخصوص این کار است نگذارد؛ چرا که حفظ سرمایه عقلاً واجب است که وقتی انسان سرمایه خود را وارد عرصه اقتصادی کرد، تا فراهم شدن شرایط جدید برای سرمایه گذاری برای حفظ امنیت آن را در بانک بگذارد. پس مقصود از مصداق مذمت شرایطی است که فرد سرمایه را از چرخه اقتصاد مطلق کنار بکشد و منجر شود که نیاز جامعه برطرف نشود.

5. قرآن کریم در آیه بعد درباره عذاب اُخروی حبس کنندگان پول رایج می فرماید: «یَوْمَ یُحْمَیٰ عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَیٰ بهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ»؛ «روزی که آن اندوخته ها را در آتش دوزخ به شدت گرما دهند و پیشانی و پهلو و پشتشان را به آن داغ کنند و به آنان نهیب زنند: این است ثروتی که برای خود اندوختید پس کیفر زراندوزی خود را بچشید (توبه 35)»

از تعبیر «هذا ما کَنَرْتُمْ لِأَنفُسِکُمْ» مشخص می شود این عذاب در آخرت برای این افراد به این دلیل است که منفعت شخصی خود را بر منافع اجتماع مقدم داشته اند؛ لذا یکی از ویژگی های حکومت اسلامی این است که که در آن هرگز منافع و خواست یک شخص بر منافع اجتماع مقدم نمی شود.

1. راغب اصفهانی، 1412ق، ص 1727، ابن فارس، 1404ق، ج 5 ص 141.

2. کلینی، 1407ق، ج 4، ص 61.

3. طباطبایی، 1374، ج 9، ص 348؛ مکارم شیرازی، 1371، ج 7، ص 393.

4. خبرگزاری ایسنا، 1400/02/28،

5. باشگاه خبرنگاران جوان 1401/02/12. خبرگزاری تسنیم، 1401/01/21.. طباطبایی، 1374، ج 9: ص 350-351.. طباطبایی، 1374، ج 9 ص 333.. طباطبایی، 1374، ج 9 ص 152

6. خبرگزاری تسنیم، 1401/01/21.

7. طباطبایی، 1374، ج 9: ص 350-351.

8. طباطبایی، 1374، ج 9 ص 333.

9. طباطبایی، 1374، ج 9 ص 152

انتهای پیام

نظرات

captcha