بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
درمانگر و روانشناس خانواده گفت: اگر کاهش فرزندآوری در بین زوجین جوانان را به پای تنبل و مسئولیتی زوجین بگذاریم بی انصافی است بلکه واقع بینی آنان نسبت به شرایط جامعه و آینده است و نیز تجربه های نسلی عوامل تأثیرگذار هستند.
تصمیم گیری درباره فرزندآوری همواره یکی از چالش ها و دغدغه های زندگی زوجین به شمار می رود و آنان را بین دوگانه افزودن نقش والدگری یا ماندن در نقش فردی و همسری سردرگم می کند.
از یک سو، فرزندآوری آگاهانه، عامل نشاط زندگی و نیز تغییر سبک زندگی در زندگی زوجین شده است و از سویی دیگر عاملی برای جلوگیری از کاهش جمعیت و پیری جمعیت به شمار می رود. در شرایطی که به گفته مرضیه وحید دستجردی، دبیر ستاد ملی جمعیت روز گذشته، در همایش روز ملی جمعیت در دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به آمار پیمایش ملی «تمایلات ایرانیان به فرزندآوری» گفت: 77 درصد زوجین تمایلی به فرزندآوری ندارند.»، بررسی و رسیدگی به عوامل کاهش تمایل جوانان به فرزندآوری امری ضروری است؛ از این رو، خبرنگار ایکنا از قم، با مرحان انصاری، پژوهشگر و روانشناس حوزه خانواده درباره نقش مؤثر سبک تربیتی زوجین، آگاهی و رشد فردی و شخصیتی آنان، شرایط و عوامل محیطی و اقتصادی و نیز رسانه ها و فضای مجازی به ویژه بلاگرهای سبک زندگی در اینستاگرام به گفت وگو پرداخته است.
مشروح آن در ادامه از نظر می گذرد:
بسیاری از افراد، برچسبها و نسبت های ناروا مانند بی مسئولیتی به نسل جدید و جوانان نسبت می دهند که باید گفت مجموعه ای از آگاهی های اجتماعی، فشار های اقتصادی، تجربه های نسلی و شرایط روانی سبب شده است که جوانان تمایل کمتری نسبت به فرزندآوری داشته باشند و بی مسئولیتی یا تنبلی عامل حقیقی نیست.
از نظر اجتماعی شاهد نگاه چندجانبه جوانان نسبت به شرایط جامعه از نظر هوای پاک، آب کافی، اقتصاد سالم و آینده تأمین شده هستیم که دغدغه این مسائل را دارند. در واقع جوانان بیشتر بر این باور معتقد هستند که اجتماع تا چه اندازه آمادگی به دنیا آمدن فرزند ما را دارد؟ اجتماع از منظر اقتصادی، اشتغال، تحصیلات، امنیت، ثبات، نشاط و امید به آینده آمادگی پذیرفتن به دنیا آمدن فرزند ما را دارد؟
انصاف نیست اگر کاهش فرزندآوری در بین زوجین جوانان را به پای تنبلی، مسئولیتی و خوشگذران بودن و کاهش دین داری و اعتقاد آنان بگذاریم بلکه به علت واقع بینی آنان نسبت به شرایط جامعه و عدم پیش بینی وضعیت خود و خانواده شان در آینده است و نیز تجربه های نسلی عاملی تأثیرگذار در این امر است.
بسیاری از والدین نسل های گذشته، از خواسته ها و امیال خود گذاشتند و کاملاً در ساحت فرزند غرق شدند و خود و زندگی خود را به فراموشی سپردند، با این وجود، جوانان امروز زمانی که به این نسل والدین می نگرند، دچار اضطراب و هراس ناشی از شباهت آینده خودشان در صورت فرزندآوری به آنان می شوند درواقع جوانان امروزی نمی خواهند فقط و صرفاً نقش پدر یا مادر بودن را ایفا کنند.
براساس تجربه های بالینی که داشتم به این نتیجه رسیدم امروز، سناریو هایی را زیست می کنیم که ریشه آن خانواده است درواقع اگر فردی در دوران کودکی احترام، امنیت، آزادی عاطفی و بیان را تجربه کرده باشد، تمایل بیشتری نسبت به فرزندآوری دارد، اما اگر تحت تربیت سبک فرزندپروری کنترل گر و تحقیرآمیز بوده، ناخودآگاه از تکرار این الگو هراس دارد.
قطعاً. زمانی که یک جوان از آینده و شرایط پس از تولد فرزند تصور شفافی نداشته باشد و خود را بدون حامی ببیند و احساس ثبات و امنیت یا آینده روشن را نداشته باشد، بدون شک تمایل او نسبت به فرزندآوری کاهش پیدا می کند، اگرچه باید این نکته را اضافه کنم که ریشه ترس های نسل امروز برای فرزندآوری، ناکارآمدی و ضعف نیست و به اعتقاد من، جوانان امروزی به درک عظمت نقش والدگری در شرایط امروز جامعه رسیدند که تا چه میزان والدین در سعادت و مشکلات فرزندان شان نقش پررنگی ایفا می کند، لذا عده ای از آنان گمان می کنند از پس چنین مسئولیت سنگینی برنمی آیند.
این نگرش ناشی از مشاهدات بین نسلی جوانان است، برخی از جوانان شاهد خانه نشین شدن مادران شان پس از فرزندآوری بودند و گاهی اوقات هم برخی از والدین این منت را بر سر فرزندان می گذارند که «ما تنها به خاطر وجود تو در زندگی مانده ایم در غیر این صورت کار موردعلاقه دیگر را انجام می دادم» یا «اگر بچه نداشتم، این کار را انجام می دادم» یا «از زمانی که بچه به دنیا آمده، از خودم، زیبایی و آرامشم غافل شدم» با این جملات به فرزندمان این گونه القا می کنیم که فرزندآوری فرصت و خوشبختی نیست بلکه بلا یا اتفاق اجباری است که در زندگی نازل می شود.
طبیعتاً نسل جوانی که چنین دیالوگ هایی را از والدین خود یا اطرافیان شنیده است، نسبت به بودن خود در جهان دچار احساس گناه می شود و بنابراین زمان فرزندآوری، احساس گناه درونی او به اضطراب تبدیل می شود و نلاش می کند تا با جلوگیری از فرزندآوری، او را از شنیدن چنین جملاتی نجات بدهد.
درواقع نسل امروز تلاش می کند تا ترس و اضطراب خود را منطقی جلوه بدهد و براین باور است که فرزند نمی آورم تا کار و تحصیل و شرایط زندگی ام تغییر نکند و بتوانم به رشد فکری و روانی خود برسم درحالیکه والد شدن می تواند بستری برای خودشناسی افراد باشد درواقع عمیق شدن نگاه و رشد روانی زوجین در گرو فرزندآوری آگاهانه است.
پیش از اینکه وارد شرایط مسئولیت والدگری شویم بهتر است تا برای رشد فردی و ترمیم زخم های عاطفی خود اقدام کنیم. اگرچه منظور این نیست که والدین نمی توانند زخم های عاطفی گذشته خود را ترمیم کنند، اما به مراتب این اقدام و قرار گرفتن در پروسه درمانی پیش از فرزندآوری امر منطقی تر و برای سلامت روان فرزندمان مؤثرتر خواهد بود.
والدگری آگاهانه مانعی برای رشد فردی نیست باید مرز بین نقش فردی و فردیت انسان با والدگری او مشخص شود و این امر در گرو رسیدن به هویت و رشد فردی پیش از فرزندآوری است.
صداوسیما و شبکه نمایش خانگی دو نگاه کاملاً افراطی را پدید آورده اند، یک نگاه، خانواده ای کاملاً لوکس، بدون مشکل، ایده آل و فیلتر شده را نشان می دهد که به دور از واقعیت است، نگاه دیگر هم، روایت های تلخ و سیاه از والدین و زندگی است که این نگاه معمولاً در سریال های شبکه نمایش خانگی به چشم می آید.
بسیاری از بلاگرها، اینفلئونسر های اینستاگرام و فمیلی بلاگر ها افرادی هستند که باید به اتاق درمان مراجعه می کردند، اما به درآمدزایی در اینستاگرام روی آورده اند، بلاگر هایی که مسئولیت سبک زندگی، تربیت فرزند و بلایند دیت های مخاطبان را برعهده دارند و بی اعتمادی، بدبینی و شکاک بودن را بین جوانان رایج کردند.
درواقع بلاگر های سبک زندگی متأسفانه باعث ترویج افکار پارانوئیدگونه، دشمنی ها، تفرقه افکنی ها و «پسر/دختری که اینجوری باشه کنسله» ها شده اند و حمله ور شدن به اعتماد به نفس و عزت نفس یکدیگر را آموزش می دهند و از همه مهم تر جوانان را نسبت به ازدواج و فرزندآوری بی اعتماد کرده است.
سال هاست محتوای مناسب و خوب در راستای ترمیم نگاه جوانان به فرزندآوری و افزایش تمایل آنان به فرزندآوری آگاهانه در صداوسیما و فضای مجازی تولید نشده است و ذائقه مخاطبان با برنامه های بی محتوا مسموم شده است.
قطعاً. ما نیاز به روایت های متعادل تری از زندگی انسان داریم منظور آن است که نمایش سبک زندگی بدون فرزند به عنوان تنها مسیر آزادی یا روایت والدگری به عنوان یک سوژه رنج آور و مواجهه ایثارگرانه نادرست است.
جوان امروز ما حق دارد تجربه های حقیقی، واقعی و صادقانه را بشنود، والدگری تنها فداکاری نیست و بی فرزندی هم الزاماً رشد فردی نمی آورد در واقع انتخاب سالم برای فرزندآوری زمانی اتفاق می افتد که آگاهی و خواستن پشتوانه آن باشد، بنابراین باید با جوانان صادقانه تر صحبت کنیم.
گروهی از ما به علت خشم پنهانی که از والدین، همسر یا سرنوشت خویش داریم، نسل جدید را به سمت تنهایی سوق می دهد، چون خود توانایی اصلاح و تغییر سبک زندگی را نداشت و غایت آرزویش یعنی تنهایی را به نسل بعدی خویش انتقال می دهد.
گروه دیگری از ما هم چنان در والدگری ناسالم و غوطه ور در احساس ازخودگذشتگی و خودفراموشی پیش رفته است که اجبار به تکرار و باید را به نسل بعدی خویش انتقال می دهند. هر دو گروه رویه اشتباهی را در پیش گرفتند و جوانان امروزی نیازمند دریافت تصویر واقعی و حقیقی و چندوجهی از ازدواج، همسرداری، بارداری، والدگری و تشکیل خانواده هستند.
گفت وگو از محدثه نعیمی فرد
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}