ویژگی مشترک حاج قاسم و امیرعبداللهیان از زبان سفیراسبق ایران در سوریه

شیبانی می گوید: ویژگی سیاستمداران و دیپلمات ها این است که کمتر صحبت می کنند، به همین دلیل روایت مستقیمی از تلاش ها و دستاوردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی در حوزه بین الملل وجود ندارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «صبح شام» نوشته محمد محسن مصحفی، از آثار منتشر شده توسط انتشارات سوره مهر، با حضور فاطمه سلیمانی ازندریانی ، سعید فخرزاده پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و محمدرضا شیبانی سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان و سوریه در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.

در ابتدا فاطمه سلیمانی ازندریانی گفت: موضوع نشست امروز، کتاب «صبح شام» است؛ کتابی که روایت هایی از شهید امیر عبداللهیان درباره تحولات سوریه را در خود جای داده است. متأسفم که امروز درباره کتابی صحبت می کنیم که راوی آن دیگر در میان ما نیست و نام او با واژه «شهید» گره خورده است.

وی افزود: به تازگی این کتاب را خواندم و از همان چند روز نخست، از مطالعه آن لذت بردم. صبح شام تدوین خوبی دارد و نثر آن نیز بسیار روان و معیار است. البته این نثر در عین حال، رنگ و بوی زبان راوی را نیز حفظ کرده و همین نکته باعث شده که روایت ها بسیار دلنشین و مستند از کار دربیایند.

در ادامه محمدرضا شیبانی سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان و سوریه، به بیان خاطرات و تجربیات خود از همکاری با شهید امیر عبداللهیان پرداخت و گفت: پیش از آغاز بحران سوریه، آشنایی نزدیکی با شهید امیر عبداللهیان داشتم و تعاملات و همکاری هایی میان ما شکل گرفته بود. همچنین در دوران جنگ 33 روزه، توفیق داشتم که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان خدمت کنم و در همان ایام، آشنایی و همکاری نزدیکی با شهید حاج قاسم سلیمانی نیز حاصل شد.

وی افزود: پس از بازگشت از لبنان، در معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه مشغول به فعالیت شدم و شهید عبداللهیان نیز در آن زمان به عنوان سفیر ایران در بحرین فعالیت می کرد. با آغاز تحولات بحرین و شروع موج بیداری اسلامی، ایشان به دعوت ما به عنوان مدیرکل منطقه خلیج فارس منصوب شدند. در همین جایگاه بود که همکاری های تنگاتنگی میان ما شکل گرفت و شاهد تلاش های شبانه روزی و مجاهدانه ایشان در عرصه سیاست خارجی و تحولات منطقه ای بودیم.

شیبانی گفت: این دوره هم زمان با اوج بیداری اسلامی در منطقه بود و من نیز بنا به پیشنهاد شهید حاج قاسم سلیمانی، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه منصوب شدم. حضور پنج ساله ام در سوریه مصادف شد با بحرانی ترین سال های این کشور، و در آن دوران، همکاری نزدیکی با هر دو شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی و امیر عبداللهیان، در مدیریت پرونده تحولات سوریه داشتم.

در ادامه نشست سعید فخرزاده پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی، به روند تولید و تدوین کتاب صبح شام پرداخت و گفت: ویژگی سیاستمداران و دیپلمات ها این است که کمتر صحبت می کنند، به همین دلیل روایت مستقیمی از تلاش ها و دستاوردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی در حوزه بین الملل وجود ندارد. این کتاب شاید نخستین روایتی باشد که بلافاصله بعد از یک پدیده تاریخی، یعنی بحران سوریه، از سوی یک مقام رسمی منتشر می شود.

وی افزود: بعد از شهادت حاج قاسم، شهید عبداللهیان به دفتر رهبری رفته بودند و خاطره ای نقل می کردند. سوریه در آستانه سقوط بود، راه زمینی به دمشق وجود نداشت و همه معتقد بودند کار سوریه تمام است. ایشان تصمیم می گیرد با پروازی پرخطر به دمشق برود و در کاخ بشار اسد حاضر شود تا به او روحیه بدهد.

فخرزاده درباره روند تدوین گفت: در ابتدا پنج جلسه مصاحبه با شهید انجام شده بود که بیشتر حالتی اداری و گزارشی داشت. من بعد از پیاده سازی جلسات گفتم این روایت ها به درد مردم نمی خورد. مردم خاطره می خواهند، نه گزارش. ایشان پذیرفتند مصاحبه ها را از ابتدا انجام دهیم و حدود ده جلسه جدید برگزار شد. برای نمونه، توضیح دادم که در خاطره باید احساسات، روابط انسانی و تجربه درونی فرد بیان شود، نه فقط شرح ماجرا.
وی همچنین گفت: در ادامه با آقای مصحفی، که دارای دکترای علوم سیاسی از فرانسه بود و مدت ها در آنجا تحصیل کرده، برای تدوین نهایی متن همکاری کردیم. من از او خواستم کتاب را طوری تنظیم کند که قابلیت ترجمه و انتشار بین المللی هم داشته باشد. کتاب به دو بخش تقسیم شد: بخش اول خاطرات، بخش دوم یادداشت ها و گزارش های مکتوب.

در ادامه شیبانی ضمن اشاره به توفیق مطالعه نسخه الکترونیکی کتاب صبح شام گفت: نحوه تنظیم و ارائه مطالب در این کتاب بسیار حرفه ای و جذاب است؛ به گونه ای که برخلاف بسیاری از خاطره نویسی های خشک، مخاطب را به خوبی با خود همراه می کند.

او گفت: این کتاب فقط روایت خاطره نیست، بلکه دارای نگاهی کارشناسانه و تحلیلی نسبت به تحولات منطقه است که می تواند یکی از منابع مهم برای پژوهش های دانشگاهی در مقاطع ارشد و دکتری باشد.

شیبانی با اشاره به حضور مستقیمش در سوریه گفت: نقش دو شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی و امیر عبداللهیان، را در مدیریت بحران بی بدیل دانست.

وی ادامه داد: حاج قاسم نه تنها فرمانده میدان بود، بلکه با دیدارهای منظم با مقامات سیاسی سوریه، عملاً فرمانده دیپلماسی نیز محسوب می شد. ایشان بحران سوریه را با حداقل امکانات مدیریت کردند، در حالی که عملاً در میان بیابان، بدون پشتوانه لجستیکی مستقر شده بودند.

شیبانی گفت: حاج قاسم اعتقاد جدی به خرد جمعی داشت و برای تصمیم گیری، همه صاحب نظران را به جلسات دعوت می کرد.
همچنین گفت: هر زمان که درگیری ها شدت می گرفت، ایشان با جدیت تمام فرماندهان را بازخواست می کرد که چرا نسبت به مسئولیت خود دغدغه مند نیستند.

وی ویژگی های شخصیتی مشترک این دو شهید را چنین برشمرد: هماهنگی بی نظیر بین میدان و دیپلماسی، خستگی ناپذیری، دغدغه مندی ، ایمان به توان داخلی، نگاه راهبردی، و اخلاق مداری. او با ذکر خاطراتی از رفتار انسانی حاج قاسم، مانند گذاشتن پول در خانه ای که یک شب در آن استراحت کرده بودند، گفت این منش اخلاقی تأثیرات عمیقی در افکار عمومی منطقه داشته است.

فخرزاده در ادامه در رابطه با عنوان کتاب گفت: عنوان «صبح شام» پس از بررسی های متعدد و با در نظر گرفتن تضاد معنایی این دو کلمه انتخاب شد. «صبح» نماد پیروزی است و «شام» اشاره به سوریه دارد. این ترکیب به طور خاص نمایانگر پیروزی جبهه حق بر داعش است.

در ادامه مختار حدادی خبرنگار روزنامه الوفاق و از همراهان شهید امیرعبداللهیان در سفرهای خارجی، در بخش پایانی مراسم درباره خاطراتی از ایشان گفت: ارتباط کاری ام با شهید امیرعبداللهیان به حدود 25 سال پیش بازمی گردد؛ ارتباطی که تا چند روز پیش از شهادتش ادامه داشت.

وی افزود: در آخرین روزهای نمایشگاه، وقتی در مجمع ناشران مشغول فعالیت بودم، به غرفه آمد و گفت «پنجشنبه همراه آقای حدادی سفری داریم، شما هم بیایید»؛ اما آن دیدار، آخرین دیدار ما شد.

حدادی گفت: شهید امیرعبداللهیان در همه مسئولیت هایش، از مجلس تا وزارت خارجه، ارتباط نزدیکی با رسانه ها داشت و حتی اگر تماس مستقیم برقرار نمی شد، حتماً پیگیری می کرد و پاسخ می داد.

وی ادامه داد: در یکی از سفرها به دمشق، پس از حمله به کنسولگری ایران، علیرغم تهدید امنیتی از سوی صهیونیست ها، ایشان با صلابت کامل به محل حادثه رفت و دیدارهای رسمی را انجام داد؛ بدون آنکه نشانی از نگرانی در چهره اش باشد.

حدادی گفت در همان سفر، یکی از مجروحان به کمک نیاز داشت. شهید امیرعبداللهیان همان شبانه با وزیر خارجه سوریه تماس گرفت و مقدمات انتقال او به تهران را فراهم کرد.

وی ادامه داد: ایشان حتی مشکلات کوچک مردمی را بی پاسخ نمی گذاشت. چند روز پیش از شهادت، یکی از نیروهای خدمات نمایشگاه مشکلی داشت؛ امیرعبداللهیان با پیگیری شخصی آن را حل کرد، در حالی که وظیفه اش نبود.

حدادی گفت: در سفر به عربستان نیز، وقتی هم زمان با حمله به بیمارستانی در غزه رسیدیم، نیمه شب پیگیری رسانه ای را آغاز کرد. با وجود فرصت حضور در مکه، حاضر نشد برود تا موضوع عمره مردم حل شود.

وی افزود: بعد از شهادت، وقتی به خانه ایشان رفتیم، همکاران تعجب کردند که چنین فردی با این موقعیت، در خانه ای کوچک و ساده زندگی می کرد. او وزیر خارجه مردم بود.

حدادی در پایان گفت: شهید امیرعبداللهیان در طول جنگ های 33 روزه و سوریه، در کنار مقاومت بود؛ از سختی ها نترسید و همواره مدافع جدی مردم منطقه بود. فقدان او برای دیپلماسی مقاومت، ضایعه ای بزرگ است.

نظرات

captcha