بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
از دیدگاه اسلامی، انسان باید در طول زندگی بر کمالات خود بیفزاید و مسیر تکامل و اصلاح را دنبال کند؛ شهید مطهری نیز عقیده داشت که تربیت با صنعت فرق دارد. با توجه به همین تفاوت، انسان می تواند جهت تربیت را بشناسد.
حسین مهدی رکن آبادی، عضو اندیشکده مطالعات راهبردی دانشگاه آزاد اسلامی طی یادداشتی که به مناسبت روز معلم در اختیار ایکنای قم قرار داده، نوشت: شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» در ابتدا بر ضرورت رشد شخصیت عقلانی افراد توجه کرده اند که خود معلول همان نگاه رشد محور به انسان است.
آموزش و پرورش و آموزش عالی در جهان امروز به عنوان ابزاری برای رشد فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات در نظام های طبقاتی باعث شده افراد بتوانند از طریق یادگیری به فرصت هایی دست یابند که در گذشته محدود به طبقات خاصی بود.
مهارت و تخصص نقش کلیدی در بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه دارد و تحصیلات دانشگاهی همچنان مسیر اصلی دستیابی به تخصص شناخته می شود. کشورهای توسعه یافته آموزش را به عنوان یک اولویت استراتژیک در نظر گرفته اند، زیرا سطح سواد و مهارت های آموزشی تأثیر مستقیمی بر رفاه و ثبات جامعه دارد.
نادیده گرفتن این موضوع ممکن است منجر به ناهنجاری های اجتماعی و بی نظمی شود. در اسلام، اهمیت آموزش و رشد اخلاقی از دیرباز مورد تأکید قرار گرفته است. پیامبر(ص) اسلام مردم را به کسب دانش و فضائل اخلاقی فراخوانده و آن را برای همه افراد ضروری دانسته است. از دیدگاه اسلامی، انسان باید در طول زندگی بر کمالات خود بیفزاید و مسیر تکامل و اصلاح را دنبال کند.
شهید مطهری گرانقدر عقیده داشت که تربیت با صنعت فرق دارد. با توجه به همین تفاوت، انسان می تواند جهت تربیت را بشناسد. صنعت، «ساختن» است به معنی اینکه شیء، یا اشیا را تحت نوعی پیراستن و آراستن قرار می دهند؛ میان اشیا و قوای آنها ارتباط برقرار می کنند.
شهید مطهری ضمن اشاره به نظر علمای تربیت قدیم در خصوص تحکیم فضایل اخلاقی در آدمی می فرماید: «علمای قدیم در تعریف عدالت می گفتند: عدالت ملکه تقوا و پرهیزکاری است؛ یعنی تقوا و پرهیزکاری برای انسان ملکه شده باشد و حتی می گفتند انسان آن وقت دارای اخلاق فاضله است که در عالم خواب هم ضد آن اخلاق از او صادر نشود؛ مثلاً آن قدر راستگو باشد که حتی در عالم خواب هم دروغ نگوید. براین اساس است که اهتمام زیادی می شود که تربیت در سنین کودکی صورت گیرد. اصلاً گفته می شود تربیت فن تشکیل عادت است. روحیه انسان در ابتدا حکم ماده شل و قابل انعقادی مثل گچ را دارد که ابتدا که آن را در آب می ریزند، شل است و بعد سفت می شود. وقتی این ماده شل است آن را در هر قالبی بریزیم به همان شکل در می آید می توان آن را به صورت انسان درآورد یا به صورت خوک و یا خروس. در هر قالبی که بریزیم همین که سرد شد همان شکل را می گیرد و سفت می شود. می گویند روح انسان در زمان کودکی، حالت قابل انعطافی دارد و مانند همان ماده شل است. هرچه انسان بزرگتر شود قابلیت انعطاف آن کمتر می شود. اینکه گفته اند: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر. البته دانشمندان امروز هم به تربیت دوران کودکی بیشتر اهمیت می دهند. بچه ای که در کودکستان است از بچه دبستانی و بچه دبستانی از نوجوان دبیرستان و نوجوان دبیرستان از جوان دانشگاه، جنبه پذیرشش بیشتر است. انسان در سن پنجاه سالگی شخصیتش منعقد می شود. البته مبالغه نباید کرد. انسان یک موجود قابل تغییر و قابل توبه و بازگشت است و ممکن است در سن صد سالگی هم خود را تغییر دهد ولی شک نیست که حالات روحی کم کم ملکه می شود و برگرداندن آنها دشوار می گردد.»
بین تربیت و معنویت رابطه ذاتی وجود دارد. در همه اجزا و عناصر تربیتی باید از طریق دعا و نیایش، جهت فعالیت ها را به سوی خداوند معطوف کنیم تا هدف های تربیتی تحقق یابد. به قدری این ارتباط تربیت و معنویت قوی است که اگر برخی ارزش های انسان که مورد قبول دین اسلام هم هست در وجود کسی باشد نهایتاً آن انسان به سوی معنویت الهی حرکت خواهد کرد.
«اگر انسان علاقه مند به تربیت خودش و فرزندانش به تربیت اسلامی هست و یا می خواهد افرادی را تربیت کند واقعاً باید به مسأله نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد و اصلاً مساله عبادت ، قطع نظر از اینکه پرورش یک حس اصیل است تأثیر زیادی بر سایر نواحی آن دارد.» (مطهری، 1374: 341).
شهید مطهری در کلامی دیگر گفته: «اول باید انسان عالم باشد، مواد خام را فراهم کند و بعد عقل تجزیه و تحلیل کند؛ مثلاً اگر ما عقل قوی داشته باشیم مثل بوعلی سینا، و قرآن هم بگوید که «تاریخ» عبرت بسیار خوبی است ولی من که از تاریخ اطلاعاتی ندارم عقل من چه می فهمد. یا به ما بگویند در تمام این عالم تکوین، آیات الهی و نشانه های خدا هست، عقل من هم عالی ترین عقل باشد ولی من که از مواد به کار رفته در این ساختمان بی اطلاعم با عقل خودم چه چیزی را می فهمم و آیات الهی را چگونه کشف کنم. باید با علم آنها را کشف کنم و با عقلم درک نمایم.»
در قرآن آیات زیادی درباره مسئولیت فردی و مسئولیت اجتماعی به چشم می خورد . «کُلُکم راع و کُلُکم مسـئول عن رعیته؛ همـه شـما در برابـر یکـدیگر مسئول هستند.» پیامبر اسلام، تعهد اجتماعی را صریحاً در حدیث معروف خود ذکـر می کند: «مـن اَصبح و لَم یهتم بامور المسلمین فَلَیس بمسلم؛ کسی که صبح از خواب برخیزد و در حل مشکلات مسلمانان اقدام نکند، مسلمان نیست.» لذا با توجه به این هدف، مربیان باید در فرایند تعلیم و تربیت، نیروی حس مسئولیت پذیری شاگردان را در برابر همنوعان شان پرورش و ارتقا دهند.
یکی از نکات جالب استاد مطهری در مورد رشد علمی انسانی است. ایشان در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» در ابتدا بر ضرورت رشد شخصیت عقلانی افراد توجه کرده اند که خود معلول همان نگاه رشد محور به انسان است: «این مسئله که باید در افراد و در جامعه رشد شخصیت فکری و عقلانی پیدا بشود یعنی قوه تجزیه وتحلیل در مسائل پیدا بشود، یک مطلب اساسی است، یعنی در همین آموزش ها و تعلیم و تربیت ها در مدرسه ها وظیفه معلم بالاتر از اینکه به بچه یاد می دهد این است که کاری بکند که قوه تجزیه و تحلیل او قدرت بگیرد، نه اینکه فقط در مغز وی معلومات بریزد که اگر معلومات خیلی فشار بیاورد ذهن بچه راکد می شود. در میان علما، افرادی که خیلی استاد دیده اند، من به این ها هیچ اعتقاد ندارم. به همین دلیل اعتقاد ندارم که خیلی استاد دیده اند، همان که برایشان باعث افتخار است. عالمی که عمر خود را یکسره درس این استاد و آن استاد را دیده، او دیگر مجال فکر کردن برای خودش باقی نگذاشته، دائماً می گرفته، تمام نیرویش صرف گرفتن شده، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد.»
یکی از عناصر اصلی و اساسی تعلیم و تربیت است. هدف در تعلیم و تربیت بـه معنـی وضع نهایی و مطلوبی است که به طور آگاهانه، سودمند تشخیص داده شده است و برای تحقق آن، فعالیت های مناسب تربیتی انجام می گیرد. هدف های تربیتی سه کـارکرد دارد، رهبری فعالیت های تربیتی، ایجاد انگیزه در فرد و ارائه معیار ارزیابی.
از قد م های ضروری دیگر در مسیر امکان و پیدایی تربیت اسلامی، روشنی و آشکاری اهداف نهایی تربیتی است چرا که هر چه این اهداف، روشن تر و برجسته تر باشد، قطعاً جنبه امیدبخشی آن ها نیز فزون تر و بهتر خواهد بود.
بر اساس تفسیر و تحلیلی که شهید مطهری در بحث از معانی ولایت تکوینی ارائه کـرده اند، می توان چنین برداشت کرد که مقام قرب الهی، عالی ترین درجه و هدفی است کـه برای حرکت انسان در مسیر حقیقی خود و البته در جهت تحقق حرکت تربیتی، قابل تصور است .
تعلیم و تربیت نه تنها یک ابزار انتقال دانش، بلکه فرآیندی برای شکل دهی شخصیت و رفتار اجتماعی انسان هاست. در مدیریت نظام آموزشی، تمرکز بر مهارت آموزی و توسعه قابلیت های عملی افراد ضروری است تا از یک سو به رشد فردی و از سوی دیگر به پیشرفت جامعه کمک کند.
شهید مطهری تأکید دارد که تربیت با صنعت تفاوت اساسی دارد؛ صنعت مبتنی بر ساختن و تغییر فیزیکی اشیا است، در حالی که تربیت بر شکل گیری ارزش های درونی و تقویت فضائل اخلاقی تمرکز دارد.
در مدیریت آموزشی، توجه به مسئولیت پذیری اجتماعی است. در دیدگاه اسلامی و مدیریتی، فرد باید نسبت به جامعه خود تعهد داشته باشد و آموزش او باید در مسیر خدمت رسانی به دیگران نیز هدایت شود. این موضوع در سیاست های آموزشی کشورهای توسعه یافته نیز مورد توجه قرار گرفته است، چراکه توانمندسازی افراد بدون ارتقای حس مسئولیت اجتماعی نمی تواند به توسعه پایدار منجر شود.
عقلانیت و قدرت تحلیل از دیگر ارکان کلیدی تعلیم و تربیت محسوب می شود. شهید مطهری بر پرورش توانایی تجزیه و تحلیل افراد تأکید دارد و معتقد است که نظام آموزشی نباید صرفاً بر انتقال داده ها متمرکز باشد، بلکه باید قدرت استدلال و تفکر انتقادی را در دانش آموزان و دانشجویان تقویت کند. این دیدگاه اهمیت طراحی برنامه های آموزشی مبتنی بر تحلیل، استدلال و تفکر انتقادی را نشان می دهد.
در نهایت، تحقق اهداف آموزشی نیازمند یک رویکرد هدفمند و ساختاریافته است. هدف گذاری مشخص در فرآیند تعلیم و تربیت، موجب افزایش انگیزه افراد و بهبود کیفیت آموزش می شود. در یک نظام مدیریتی کارآمد، برنامه های آموزشی باید با ارزیابی مستمر و اصلاحات ساختاری همراه باشند تا بتوانند نیازهای جامعه را به طور مؤثر تأمین کنند.
منابع:
برگرفته از کتاب تعلیم و تربیت اسلامی استاد مرتضی مطهری
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}