ضرر و فاجعه؛ تنها دستاورد نتانیاهو از هیاهو بر سر مذاکرات هسته ای ایران

به گزارش ایرنا ، با شروع مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بار دیگر در صدد ایجاد اختلال در روند این مذاکرات است، همانند آنچه که در مذاکرات برجام رخ داد. با این حال کارشناسان عبری زبان بر این باورند که نتیجه اقدامات بنیامین نتانیاهو تنها به ضرر منافع (رژیم) اسرائیل بوده است.

حییم رامون کارشناس برجسته صهیونیست در این رابطه می نویسد: امروز دیگر روشن است که «موفقیت» نتانیاهو در کارزار مقابله با برجام در واقع یک فاجعه بود که تنها موجب پیشرفته تر شدن صنعت هسته ای تهران شد و برای ما فقط این امید باقی مانده که رئیس جمهور ترامپ از گذشته درس گرفته باشد و اشتباهات سابق را تکرار نکند.

هفته گذشته روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» گزارش داد که اسرائیل قصد داشت در ماه مه (اردیبهشت) به تأسیسات هسته ای ایران حمله کند، اما رئیس جمهور ترامپ این اقدام را متوقف کرد زیرا تصمیم گرفت با ایرانی ها وارد تعامل دیپلماتیک شود. پس از این گزارش، دفتر نخست وزیری اعلام کرد که «نتانیاهو بیش از یک دهه رهبری کارزار جهانی علیه برنامه هسته ای ایران را بر عهده داشته است و اقدامات بی شمار آشکار و مخفیانه ای را در کارزار علیه برنامه هسته ای ایران هدایت کرده که تنها به لطف آن ها ایران امروز سلاح هسته ای در اختیار ندارد».

با وجود این اظهارات، بررسی شواهد نشان می دهد که هیچ ارتباطی میان این لاف زدن های نتانیاهو و اطرافیان وی و واقعیت ماجرا در رابطه با قدرت هسته ای ایران وجود ندارد.

نتانیاهو در جنگ علیه برنامه هسته ای ایران به دستاورد بزرگی دست یافته است
که فقط خود تهران از آن منتفع شده!

این کارشناس صهیونیست می افزاید: در آن زمان، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) مدعی شده بود که ایران فاصله چندانی با ساخت بمب ندارد و وزیر امور خارجه آمریکا گفت که «ایران به طرز خطرناکی به سلاح هسته ای نزدیک است، نزدیک تر از هر زمان دیگری». به تعبیر بنیامین نتانیاهو، ایران یک قدم تا بمب هسته ای فاصله دارد. وقتی نتانیاهو در سال 2009 به قدرت بازگشت، ایران فاصله قابل توجهی با ساخت سلاح داشت اما اکنون این گونه نیست و بنابراین، از هر منظری در حال حاضر، سیاست او در قبال برنامه هسته ای ایران یک شکست استراتژیک کامل است.

رامون اضافه کرد: از یک سو، نتانیاهو تلاش کرد تا هرگونه اقدام دیپلماتیک قابل توجهی را که ایران را از بمب دور نگه می داشت، خنثی کند و از سوی دیگر، هرگز شجاعت دستور حمله نظامی را نداشت. همچنین این ایده که اسرائیل می تواند برنامه هسته ای گسترده ایران را نابود کند، همانطور که برنامه های هسته ای محدود عراق و سوریه را نابود کرد، اساساً اشتباه است.

به نوشته وی، همانطور که سران نهادهای نظامی رژیم صهیونیستی برای نتانیاهو روشن کردند، بمباران تأسیسات، برنامه هسته ای ایران را از بین نمی برد، بلکه در بهترین حالت پیشرفت آن را یک تا دو سال به عقب می اندازد. علاوه بر این، منطقی است که فرض کنیم فعالیت های هسته ای اصلی در ایران در سایت هایی نیز در حال انجام است که اسرائیل از آنها بی اطلاع است.

حییم رامون با مقایسه وضعیت هسته ای ایران در زمان برجام و پس از خروج آمریکا از این توافق می نویسد: در ژوئیه 2015، توافق هسته ای بین ایالات متحده و سایر قدرت ها با ایران امضا شد. در آستانه امضای توافق، ایران بیش از 11 هزار کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین و حدود 20 هزار سانتریفیوژ برای غنی سازی اورانیوم داشت. با تغییر دولت در ایالات متحده، نخست وزیر نتانیاهو یک کارزار فشار حداکثری را آغاز کرد تا دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب، را متقاعد کند که از توافق هسته ای با ایران خارج شود.

رامون می نویسد: تلاش های نتانیاهو نتیجه داد و در سال 2018، ترامپ خروج آمریکا از این توافق و اعمال مجدد تحریم هایی که لغو شده بودند را اعلام کرد. با این حال، «موفقیت» نتانیاهو به یک فاجعه تبدیل شد. وقتی دولت ترامپ از توافق هسته ای خارج شد، تنها 300 کیلوگرم از 11هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص پایین باقی مانده بود و از 20 هزار سانتریفیوژ، تنها 6 هزار و 100 سانتریفیوژ باقی مانده بود. علاوه بر این، از زمان امضای توافق هسته ای، تمام سازمان های اطلاعاتی جهان، از جمله سازمان های اطلاعاتی اسرائیل، تأیید کرده اند که ایرانی ها به تمام الزامات توافق پایبند بوده اند و آژانس بین المللی انرژی اتمی در 9 گزارش جداگانه، پایبندی ایران به توافق را تأیید کرده است.

به نوشته این کارشناس صهیونیست: پس از خروج آمریکا از توافق برجام و براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران 274 کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا سطح بالای 60 درصد دارد (ایران همچنین حدود هشت هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا سطوح پایین تر دارد که در حال غنی سازی تدریجی آن تا سطح 60 درصد است).

درک این نکته مهم است که سطح غنی سازی 60 درصدی می تواند ظرف چند روز به سطح غنی سازی 90 درصدی مورد نیاز برای ساخت کلاهک هسته ای برسد و در حال حاضر اسرائیل هیچ توانایی برای اینکه از این مساله جلوگیری کند را ندارد و این روشن ترین گواه شکست سیاست نتانیاهو است.

رامون درباره احتمال استفاده رژیم صهیونیستی از گزینه نظامی علیه ایران این گونه توضیح می دهد: در واقعیت سیاسی فعلی، واضح است که اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا جرات حمله به ایران را نخواهد داشت و در حال حاضر، دولت ترامپ ترجیح می دهد به جای مسیر نظامی، مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد. به عبارت دیگر، اسرائیل حتی از حمایت سیاسی برای حمله به برنامه هسته ای ایران برخوردار نیست.

نتانیاهو به جای تلاش برای تأثیرگذاری بر طرح کلی توافق در حال شکل گیری بین ایالات متحده و ایران و اجرای اقداماتی با هدف به دست آوردن منافع برای اسرائیل، اشتباهی را که در سال 2015 با رئیس جمهور باراک اوباما مرتکب شد، تکرار می کند و همچنان خواستار برچیدن کامل برنامه هسته ای است؛ خواسته ای غیرواقع بینانه که ایران هیچ گاه با آن موافقت نخواهد کرد.

به نوشته این کارشناس صهیونیست، اسرائیل بار دیگر خود را در شرایطی می بیند که حرف و موضعش در نظر گرفته نمی شود، زیرا این موضع با واقعیت مطابقت ندارد. تنها چیزی که می تواند به آن امیدوار باشد این است که رئیس جمهور ترامپ از عواقب خروج از توافق هسته ای درس گرفته باشد و در دستیابی به توافق دیگری با ایران موفق شود.