طلای سفید، اراده پولادین؛ داستان کارآفرینی یک دختر گلستانی

به گزارش ایرنا، همه چیز از یک درس دو واحدی در رشته طراحی دوخت آغاز شد. سال 1395، زهرا در ترم چهارم کاردانی، با دنیای پر رمز و راز نساجی سنتی آشنا شد.

به گزارش ایرنا، همه چیز از یک درس دو واحدی در رشته طراحی دوخت آغاز شد. سال 1395، زهرا در ترم چهارم کاردانی، با دنیای پر رمز و راز نساجی سنتی آشنا شد.

این درس، دریچه ای به سوی آینده ای بود که او را به سمت احیای هنری فراموش شده هدایت کرد. با حمایت استادش، هدی حسینی و انگیزه ای که از عشق به فرهنگ ایرانی می جوشید، زهرا تصمیم گرفت نه تنها سنت را حفظ کند، بلکه آن را به جهانیان نشان دهد.

ورود به دنیای نساجی سنتی برای یک دختر جوان آسان نبود. خانواده زهرا در ابتدا انتظار داشتند او مسیری متعارف تر مانند علوم تجربی یا انسانی را دنبال کند اما زهرا، با انتخاب هنرستان و تحصیل در رشته طراحی دوخت، راه خودش را ساخت.

چطور وارد دنیای نساجی شدید؟ اولین جرقه راه اندازی کارگاه از کجا زده شد؟

کوشایی: مسیر ورودم به دنیای نساجی از یک واحد درسی در دوره کاردانی شروع شد. در سال 1395، زمانی که در ترم چهارم رشته طراحی دوخت تحصیل می کردم، درسی دو واحدی در زمینه نساجی گذراندم که به نوعی دریچه ای تازه به روی من گشود. همان واحد درسی، جرقه علاقه ام را به نساجی زد و باعث شد دوره کارآموزی ام را در این حوزه بگذرانم. در این مسیر، حمایت های دلسوزانه استادم، خانم هدی حسینی، نقش پررنگی در تقویت انگیزه ام داشت و من را به آینده این حرفه امیدوار کرد.

به عنوان یک دختر جوان، ورود به صنعتی سنتی مثل نساجی چه تجربه ای برایتان داشت؟ خانواده مخالف ورود شما به این عرصه نبودند؟

کوشایی: اوایل مسیر ساده نبود. خانواده ام بیشتر به دنبال این بودند که من در رشته هایی مانند علوم تجربی یا انسانی تحصیل کنم. اما من از همان ابتدا علاقه زیادی به رشته های هنری داشتم و هنرستان را انتخاب کردم. تحصیلاتم را در رشته طراحی دوخت ادامه دادم و بعد از دیپلم، در مقاطع کاردانی و کارشناسی ادامه تحصیل دادم. امروز، علاوه بر فعالیت حرفه ای در زمینه نساجی و تولید پارچه های سنتی، در دانشگاه هم تدریس می کنم.

سرمایه اولیه کارگاه را چطور تامین کردید؟ از وام یا حمایت دولتی استفاده کردید؟

کوشایی: من به کار تیمی اعتقاد زیادی دارم. به نظرم کار گروهی باعث رشد و پیشرفت سریع تر می شود. بر همین اساس، در اواخر اسفند 1403، تصمیم گرفتیم فعالیت کارگاه نساجی را با مشارکت چند نفر از فعالان حوزه نساجی در قالب یک موزه زنده در موزه امیرلطیفی(وابسته به میراث فرهنگی گرگان) آغاز کنیم. هنوز در ابتدای راه هستیم اما هدف ما بسیار بزرگ تر از تولید ساده است. گلستان ظرفیت های زیادی برای توسعه نساجی دارد؛ از پنبه و ابریشم گرفته تا پشم، که همگی به وفور در این استان یافت می شوند. متأسفانه این محصولات عمدتاً به صورت خام فروخته می شوند اما با راه اندازی کارخانه های نخ ریسی و حمایت های لازم، می توان جهش بزرگی در این صنعت ایجاد کرد.

در حال حاضر میزان تولید شما چقدر است؟

کوشایی: تولید ما هنوز محدود است اما سعی می کنیم تمام فرآیند را از ابتدا تا انتها خودمان انجام دهیم. شعار کارگاه ما «از مزرعه تا جامعه» است. با بهره گیری از کیفیت عالی پنبه گلستان، خودمان مراحل کاشت، برداشت، ریسندگی، طراحی و تولید پارچه را انجام می دهیم. محصولات مان هم در فروشگاه های صنایع دستی و هم از طریق فضای مجازی و نمایشگاه های ملی و بین المللی عرضه می شوند.

از فروش محصولات رضایت دارید؟

کوشایی: با توجه به زحمت زیاد تولید سنتی پارچه، هزینه تمام شده بالا است. بنابراین تمرکز اصلی ما بر صادرات است. در حال حاضر با برندهای مختلف خارجی همکاری داریم و بخشی از تولیدات مان به بازارهای بین المللی راه پیدا کرده اند.

در مسیر صادرات با چه چالش هایی روبه رو هستید؟

کوشایی: صادرات مان مستقیم نیست. پارچه ها معمولاً به صورت چمدانی به کشورهایی مثل استرالیا، نروژ و ایتالیا ارسال می شوند. ثبت برند «اورشم» هم یکی از اهداف ماست که متأسفانه هنوز به دلیل پیچیدگی های اداری محقق نشده اما امیدواریم به زودی این مانع هم برداشته شود. صادرات برای ما یک فرصت بزرگ است؛ برای نمونه، پارچه ای که در ایران متری یک میلیون تومان به فروش می رسد، در بازارهای خارجی می تواند تا 25 میلیون تومان نیز قیمت گذاری شود.

به عنوان یک دختر کارآفرین، ورود به این صنعت چه چالش ها و فرصت هایی برایتان داشت؟

کوشایی: در رشته طراحی دوخت به مبحث نساجی سنتی خیلی کم توجه شده و تنها یک درس دو واحدی به آن اختصاص داده شده است. این کم توجهی به بخشی که نمایانگر فرهنگ و هویت ماست نگران کننده است. در گذشته بیشتر همکارانم خانم های مسن بودند که با دستگاه های قدیمی مانند کارچاله کار می کردند. اما امروز با ورود دستگاه های جدید، جوانان هم به این عرصه وارد شدند در واقع این دستگاه ها کیفیت و تنوع تولید را بسیار افزایش داده اند. حتی مادرم که سال ها قبل به دلیل سختی کار با کارچاله کنار کشیده بودند، حالا دوباره با دستگاه های جدید به این حرفه بازگشته و مشغول فعالیت است.

برای آینده کسب وکار خود چه برنامه هایی دارید؟

کوشایی: ما به دنبال گسترش صادرات، افزایش تولید، و فراهم کردن زمینه برای حضور بیشتر زنان در این صنعت هستیم. در حال حاضر، هفت نفر به صورت مستقیم و ده نفر در روستاها با دستگاه های سنتی با ما همکاری دارند. هدف ما این است که این تعداد را افزایش دهیم و کارگاه مان را به مجموعه ای بزرگ تر تبدیل کنیم.

روز دختر برای شما چه مفهومی دارد؟

کوشایی: این روز برای من یادآور ارزش و هویت زنانه ام است. فرصتی است برای بازنگری در مسیری که طی کرده ام و انگیزه ای برای ادامه راه با قدرتی بیشتر.

به نظر شما مهم ترین چالش های دختران امروز چیست؟

کوشایی: متاسفانه جوانان به ویژه دختران جوان به اندازه کافی جدی گرفته نمی شوند در حالی که از ذهنی باز و خلاقیتی بالا برخوردارند. من هم در ابتدای ورود به این عرصه، به دلیل سن کم با محدودیت ها و نگاه های منفی مواجه شدم اما معتقدم اگر دختران کار گروهی را بیاموزند و ناامید نشوند، می توانند مسیرهای بزرگ تری را طی کنند.

نظرات

captcha