بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه در زمان امام صادق(ع) اعتقادات، افکار و اندیشه های انحرافی فراوانی وجود داشت، گفت: امام صادق(ع) در چنین شرایطی نهضت فکری و فرهنگی به راه انداخته و عهده دار تعلیم و تربیت نفوس و مسلمانان شدند تا کسانی را تربیت کنند که بتوانند در مقابل جریان های فکری منحرف بایستند.
امروز، 25 شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) است. ایشان در دوران زندگی شریف خود به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشتند. شمار شاگردان و راویان ایشان را چهار هزار نفر دانسته اند. بیشتر روایات اهل بیت(ع)، از امام صادق(ع) است و از این رو مذهب شیعه امامیه را مذهب جعفری نیز می خوانند. امام صادق(ع) در میان پیشوایان فقهی اهل سنت نیز جایگاه بالایی دارند. ابوحنیفه ایشان را عالم ترین فرد در میان مسلمانان دانسته اند.
امام صادق(ع) با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، برضد حکومت قیام نکردند. آن حضرت درخواست های ابومسلم خراسانی و ابوسلمه خلال را برای برعهده گرفتن خلافت رد کردند. امام صادق(ع) در قیام عموی بزرگوارشان زید بن علی(ع) نیز شرکت نکرده و شیعیان را از قیام پرهیز می دادند. ایشان با این همه، روابط حسنه ای با حاکمان زمان خود نداشتند. امام صادق(ع) به جهت فشارهای سیاسی حکومت های اموی و عباسی از روش تقیه استفاده کرده و به یارانشان نیز چنین توصیه می کردند.
در رابطه با سیره اخلاقی و اجتماعی امام صادق(ع) به گفت و گو با عباس تقویان، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
دوره امام جعفر صادق(ع) دوره ای بود که تقریبا چند دهه از اوضاع و احوال زمان امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) فاصله گرفته بود و بعد از فطرتی که در رابطه با حادثه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) رخ داد، امام صادق(ع) در شرایط پرچالش و پرمسئله به امامت رسیدند و ایشان باید در عین حال به لحاظ سیاسی نیز بسیاری از موارد را رعایت می کردند تا مسلمانان و شیعیان بتوانند به نوعی ساماندهی از نظر اعتقادی، سیاسی و اجتماعی رسیده و به جایگاهی متناسب با شأن خود دست پیدا کنند.
دوران امام جعفر صادق(ع) به لحاظ انتقال قدرت از خاندان بنی امیه به بنی عباس، دوران فطرت و نقطه عطفی برای شیعیان بود. دوران حکومت بنی امیه بسیار خفقان آمیز و پرچالش بود و عمده جریان مقاومت و تقابل بین شیعیان و دستگاه بنی امیه پیش از سال 132 هجری رخ داد. هنگامی که حکومت بنی امیه بر سر کار بودند، دوران سیاسی پرخفقان پلیسی را به راه انداخته بودند که شرایط برای مسلمانان به ویژه شیعیان بسیار دشوار بود؛ اما با کنار رفتن بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس که در حقیقت دوره دوم حیات سیاسی امام جعفر صادق(ع) همزمان با این دوره بود، اوضاع جامعه دگرگون شد. حاکمان بنی عباس برخلاف بنی امیه، انسان هایی مکار، منافق و حافظ ظواهر بودند. حکام بنی امیه از ابتدا با چهره ای خشن روی کار آمدند، اما بنی عباس با چهره ای به ظاهر بزک کرده به حکومت رسیدند تا بتوانند جامعه اسلامی را متقاعد کنند که ما برای گرفتن حق اهل بیت(ع) قیام کرده ایم، اما متأسفانه زمانی که خلفای بنی عباس به حکومت رسیدند، در عمل ثابت کردند که کسانی هستند که خشن تر و بی مهاباتر از بنی امیه با شیعیان برخورد می کنند. آن ها پس از حدود دو دهه از حکومت بر مسلمین، نقاب از چهره برداشتند و کارهایی کردند که حتی روی بنی امیه را نیز سفید کردند. عباسیان از نظر جنایت، بی مهری و بی توجهی نسبت به حقوق اهل بیت(ع) و شیعیان حتی بدتر از امویان رفتار کردند.
امام جعفر صادق(ع) در چنین شرایطی بود که به امامت رسیدند و به فراخور دوران خود تصمیم گرفتند تا به نوعی مبارزه منفی با دستگاه حاکم را آغاز کنند به این معنا که ایشان به عنوان شیخ الائمه(ع) که بیشترین دوران امامت را نسبت به دیگر ائمه(ع) داشتند، نهضت فرهنگی را به راه انداختند که عمده ترین فعالیت آن حضرت در این دانشگاه، شاگردپروری و کار فرهنگی بر روی نفوس مسلمانان و شیعیان بود. لذا دانشگاه و مکتبی که امام صادق(ع) بنا کردند، مشتمل بر هزاران شاگرد از همه فرقه ها و محافل فکری بود. حتی بسیاری از بزرگان اهل سنت که البته در آن دوران هنوز مکتبی به عنوان اهل سنت ایجاد نشده بود، همگی از محضر امام صادق(ع) تلمذ کردند. بسیاری از بزرگان و مشایخ نحله ها و فرقه های مقابل شیعیان و اهل بیت(ع) که بعدها انشعاباتی پیدا کردند و فرقه ها و مذاهب مختلف اهل سنت را بنا کردند، کسانی بودند که آبشخور علمی خود را از دریای علم و حکمت و معرفت امام صادق(ع) دریافت کرده بودند.
مهمترین ویژگی دوران امامت امام صادق(ع)، ظهور و بروز فرقه ها و نحله های مختلف فکری و انحرافی بود که امام صادق(ع) نیز در این زمینه نسبت به ایجاد یک جریان فکری در مقابل افکار منحرف زمان خود اقدام کردند. در زمان امام صادق(ع) اعتقادات، افکار و اندیشه های انحرافی فراوانی وجود داشت که امام(ع) به فراخور وظیفه خود به مقابله فکری، فرهنگی و علمی با این جریانات پرداختند. در رأس افکار انحرافی که در زمان امام صادق(ع) وجود داشت، کسانی بودند که قصد داشتند تا مردم را از مکتب اهل بیت(ع) دور کرده و به سمت افکار انحرافی خود متمایل کنند. متصوفه، اشاعره، باطنیه، جبری مسلک ها، اهل حدیث و... از جمله فرقه های متعددی بودند که در آن زمان ظهور کردند.
امام صادق(ع) در چنین شرایطی نهضت فکری و فرهنگی را به راه انداخته و عهده دار تعلیم و تربیت نفوس و مسلمانان شدند تا کسانی را تربیت کنند که بتوانند در مقابل جریان های فکری منحرف بایستند. امام صادق(ع) نسبت به تربیت شاگردان فراوان در تمامی زمینه های فقهی، علمی، تجربی و ... اقدام کردند. نباید این گونه تصور کرد که امام صادق(ع) فقط به بیان احکام دینی می پرداختند، بلکه ایشان در زمینه علوم مختلف مانند علم شیمی و کیمیا، نجوم، ریاضیات و ... شاگردان بسیاری را پرورش دادند. برای مثال جابر بن حیان که از شاگردان ایشان بود، عهده دار عالی ترین مضامین علمی در زمینه کیمیا و شیمی بود که امروزه نیز از دستاوردهای او در علم شیمی استفاده می شود.
امام صادق(ع) در زمینه بیان مسائل فکری، فرهنگی، دینی و اعتقادی اصیل اسلامی نیز تلاش فراوانی داشته و شاگردان زیادی را تربیت کردند. زمانی که جبری مسلک ها تلاش می کردند تا با تکیه بر اعتقادات جبری خود، حکومت بنی امیه را توجیه کرده و بدان مشروعیت ببخشند، امام صادق(ع) با بیان اعتقادات راستین و صحیح اسلامی با ایشان بارزه می کردند. از سوی دیگر کسانی بودند که می خواستند براساس تفکر اختیاری، انسان را مختار محض تلقی کرده و اختیار تام و تمام همه امور را مختص انسان بدانند. امام صادق(ع) در برابر این تفکرات بحث بین الامرین (بین جبر و اختیار) را مطرح کردند و در کنار آن با جا انداختن چنین مبانی و اصول فکری و فرهنگی نشان دادند که حکومت بنی امیه و بنی عباس مصداق بارز فسق و فجور و جنایت بوده و باید در برابر ایشان ایستادگی کرد. این ایستادگی گاهی به صورت مقاومت مسلحانه و گاهی نیز به شیوه فرهنگی بود. البته شرایط مقاومت مسلحانه در برابر خلفای اموی و عباسی در زمان امام صادق(ع) مناسب نبود و ایشان در هیچ گونه درگیری شرکت نداشتند. امام صادق(ع) برای ایستادگی در برابر حکومت های فاسد اموی و عباسی، سیاست تقابل فرهنگی، فکری و علمی را در پیش گرفته و برنامه های خود را در چارچوب این سیاست پیش می بردند.
امروز جهان تشیع امام صادق(ع) را به عنوان مؤسس و بنیانگذار فقه جعفری می شناسد و مکتب شیعه به نام شیعه جعفری شناخته می شود. لذا فقه شیعه از سوی امام صادق(ع) ارائه و بیان شد اما امام صادق(ع) در زمینه های گوناگون دیگری همچون احکام اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تفکرات مختلف و مسائل علوم طبیعی و ... نیز در نوک قله دانش و آگاهی بودند. امام صادق(ع) نیروهای شیعه را در هر زمینه ای ساماندهی کرد و نسبت به کادرسازی در میان شیعیان اقدام می کردند تا بتوانند در مناطق گوناگون سرزمین اسلامی منشأ اثر باشند.
مسائل اجتماعی نیز در ذیل احکام جامع و عامه دینی شیعه تعریف می شوند، یعنی مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... که جزئی از فرهنگ اسلام و شیعه است نیز از سوی امام صادق(ع) مطرح و بدان تأکید شده است. برای مثال یکی از مسائل اجتماعی، سیاسی مهم جهان اسلام، مسئله حج است که ابعاد بسیار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موثری دارد. امام صادق(ع) در طول عمر مبارک خود بارها و بارها از ابزار حج ابراهیمی برای بسیج توده ها، بسط تفکر شیعه و نیز افشای ماهیت جنایتکار حکام بنی امیه و بنی عباس استفاده می کردند.
در رابطه با تفکرات اجتماعی و فرهنگی امام صادق(ع) که در کلام نورانی ایشان آمده است، یکی از بهترین منابعی که وجود دارد، کتاب وزین محدث اربلی است که در 14 فصل نگاشته شده است. در فصل مربوط به امام صادق(ع) روایات فراوانی از ایشان آورده شده که در رابطه با مباحث اجتماعی شیعه در مباحث فکری و فرهنگی، مسئله ایجاد عدالت و مبارزه با فساد اجتماعی بیان شده است. یکی از مهمترین زوایای زندگی اجتماعی امام صادق(ع)، مبارزه با فساد اجتماعی و اقتصادی دستگاه حاکم بود. ایشان در تمامی عمر خود و با روش های متفاوت با مفاسد اقتصادی بنی امیه و بنی عباس مقابله می کردند. خلفای جور اموی و عباسی بیشترین بی عدالتی را در زمینه مفاسد اجتماعی مسائل اجتماعی داشتند و یکی از مهمترین فعالیت های امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به ویژه امام صادق(ع)، مبارزه با جریان فساد اقتصادی حاکم در حکومت های اموی و عباسی بود.
به هر حال وجود مقدس ائمه اطهار(ع) همگی نور واحد و معصوم هستند و به همین دلیل تمامی ابعاد شخصیتی ایشان نیز برای انسان الگو است. هر یک از ائمه(ع) در دوران زندگی خود تلاش وافری داشتند تا بتوانند اسلام ناب و اصیل محمدی را به جامعه دوران خود عرضه کرده و مسلمانان را سمت آن هدایت کنند. وجود مبارک امام صادق(ع)، عالم آل محمد(ص) بودند و مهمترین خصیصه ایشان نیز توجه به بیان و تبیین ابعاد عالمانه و حکیمانه مبتنی بر عقلانیت دینی در زمان خود بود.
امام صادق(ع) بر پایه همین اصل بود که مکتب فکری خود را در آن دوران برپا کرده و با تربیت شاگردان فراوان در حوزه های مختلف فقهی و علمی، زمینه را برای مبارزه فکری با حکام جور زمان خود فراهم کردند. آن امام همام بدون اینکه دستگاه حاکم را نسبت به فعالیت های خود حساس کنند، تمامی زوایای اسلام ناب را در اختیار شاگردان خود قرار داده و مکتب فکری اصیل اسلامی را توسعه دادند. آن حضرت با فرستادن شیعیان خاص و نمایندگان خود به اقصی نقاط سرزمین اسلامی، ضمن آگاهی از اوضاع و احوال شیعیان، زمینه را برای انتقال مفاهیم و مبانی مکتب جعفری به شیعیان فراهم کردند.
امام صادق(ع) به دلیل شیخوخیتی و شخصیت جامع الاطرافی که در میان مسلمانان داشتند به صورت بسیار حکیمانه، عالمانه و بدون هیچ گونه تحریک فکری با فرقه های مختلف برخورد می کردند. مهمترین ویژگی امام صادق(ع) و حتی شاگردانی که آن حضرت تربیت کردند، این بود که با سلاح منطق و عقلانیت و تبیین و توجیه منطقی نسبت به تبیین و ابراز ابعاد مختلف تشیع اقدام می کردند. لذا همین عقلانیت و حکمت باعث شده بود تا بزرگان تمامی فرقه ها، افکار و اندیشه های مختلف در محضر امام صادق(ع) حضور داشته باشند.
همچنین، بزرگان تمامی فرقه های اسلامی که گرایش های جبری، اختیاری، معتزله، اهل حدیث، تفسیری و ... داشتند نیز از محضر امام صادق(ع) تلمذ می کردند. حتی کسانی که گرایشات الحادی داشتند نیز بهره های فراوانی از محضر ایشان برده و به حقانیت و بزرگی آن حضرت اذعان داشتند. امام صادق(ع) نیز با اخلاق کریمانه ای که داشتند، سفره گسترده علم و حکمت خود را در میان تمامی فرقه ها پهن کرده بودند و همگان از این سفره نورانی استفاده می کردند.
گفت وگو از مجتبی افشار
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}