نگاهی به تاسیان؛ ساواکی صورتی غرق در دنیای مد و لباس!

ساواکی سریال تاسیان سانتی مانتال است؛ نه چک می زند و نه خشونت دارد! انگار نه انگار که روزی نام اداره کل سوم ساواک جزو خشن ترین سازمانهای امنیتی جهان به شمار می رفت و سازمان صلیب سرخ گزارشهای متعدد از سفاکی آن مخابره می کرد.

خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی: تقریبا نیمه بهمن ماه سال گذشته بود که تینا پاکروان جدیدترین سریال خود را در شبکه نمایش خانگی عرضه کرد. سریال «تاسیان» که در ژانر تاریخی عاشقانه ساخته شده بود و هوتن شکیبا، بابک حمیدیان، پانته آ پناهی ها، صابر ابر، مهسا حجازی و ... بازیگران اصلی آن بودند.

پاکروان با ساخت تاسیان به دنبال تکمیل سه گانه ای بود که در ژانر تاریخی عاشقانه دنبال می کرد. او پیش از این سریال های «قبل از ماهدخت» و «خاتون» را ساخته بود که از این بین، سریال خاتون اقبال بسیار بیشتری را از مخاطبان گرفت و تبدیل به یکی از پربازدیدترین سریال های سال 1400 شد.

این کارگردان در حالی سراغ ساخت برشی از تاریخ ایران و یکی از مقاطع سال های نزدیک به پیروزی انقلاب رفته بود که تجربه ساخت یک درام عاشقانه سرپا را در خاتون داشت. او این بار سراغ سال های پرتلاطم 1356و 1357 رفته بود و تلاش کرد تا عشق میان خسرو که مأمور ساواک بود و شیرین، دختر جوانی که به اتهامی سیاسی زندانی شده است را مقابل دوربین ببرد. چالش های سخت این دو که به ظاهر در 2 دنیای متفاوت سیر می کنند، سوژه اصلی این سریال بود.

اما نگاهی به این سریال از منظر موفقیت در درام سازی، بازنمایی درست شرایط ایران در سال های 1356 و 1357 و نمایش یک مامور ساواکی موید نکات مهمی است که در این نوشتار به برخی از آنها می پردازیم.

سریال تاسیان همچنان مجوز انتشار ندارد

یکی از نقاط قوت سریال تینا پاکروان در خاتون، تسلط او بر خط سیر داستان در کنار روایت خرده داستان ها بود؛ به عبارت دیگر، کاملا مشخص بود که قهرمان و ضدقهرمان سریال از چه می خواهند و تکلیف شان با خودشان معلوم بود، اگر چه ممکن بود در جایی از سریال به خرده داستان ها نیز سرک بکشند.

در تاسیان به وضوح می توان گفت که پاکروان از جایی به بعد خط داستانش را گم می کند و اسیر داستان های عاشقانه کاراکترهایش می شود؛

اما در تاسیان به وضوح می توان گفت که پاکروان از جایی به بعد خط داستانش را گم می کند و اسیر داستان های عاشقانه کاراکترهایش می شود؛ شاید درست تر باشد بگویم که از قسمت ششم به بعد، خط سیر داستان که پیوند خورده با اتفاقات سیاسی تاریخی است، به شکلی مبتدیانه جای خود را به درامی عاشقانه می دهد. هر چه قدر سریال پیش می رود این انحراف نیز بیشتر می شود به طوری که دیگر نمی توان تاسیان را سریالی در ژانر تاریخی عاشقانه بنامیم!

باید قبول کنیم که ساخت سریال های تاریخی، به ویژه آثاری که سراغ تاریخ معاصر رفته اند نیاز به ظرافت و پیچیدگی های خاصی در بیان اتفاقات دارند. مشهور است که می گویند در رمان نویسی نویسنده آزاد است تا تخیل کند و به داستان اصلی شاخ و برگ بدهد اما او حق ندارد اصلی ترین فکت های تاریخی را زیر سوال ببرد. اتفاقی که در سریال تاسیان شاهدش هستیم، نه تنها تغییر نص صریح تاریخ است، بلکه می توان گفت وارونه نمایی آن نیز می باشد.

برای مثال، در زیر متن سریال دیده می شود که گویا جریان های مارکسیست، بدنه اصلی مبارزین با رژیم پهلوی بودند و سایر گروه ها از جمله مذهبی ها هیچ نقشی در مبارزات ندارند. این فکت که در سریال جریان پیدا می کند، مخالفت صریحی با تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی دارد. مشهور است که مارکسیست ها در کنار چهره های شاخص مذهبی و روحانیون زندانی می شوند و از قضا اتقاقات جالبی نیز در مجاورت آنها در زندان رقم می خورد.

البته در جایی از سریال، پاکروان پایش را فراتر نیز می گذارد و علاوه بر نادیده گرفتن مذهبی ها، سراغ تحقیر شکلی آنان و کوچک  شمردن عِده و عُده آنان و حتی آرمان و ایدیولوژی انقلابی آنان می رود. بنابراین می توان گفت که سریال تاسیان در ارائه روایت درست از تاریخ معاصر دچار اشکالات جدی است. انگار نه انگار که بلوک غرب و شرق نهضت را به نام امام خمینی(ره) و به نام انقلاب اسلامی می شناختند.

در همان قسمت های ابتدایی سریال بود که فریاد منتقدان بلند شد و ادعا کردند که تاسیان دنبال سفیدشویی ساواک است. ماجرا حتی به گونه ای پیش رفت که این سریال، برای چند قسمتی توقیف هم شد که ماحصل صحنه های رقص بازیگران زن بود که رسما یک ساختارشکنی در آثار نمایشی پس از انقلاب اسلامی بود. اما نگاهی دقیق تر به تاسیان گویای این مسئله است که بازنمایی ساواک در سریال تاسیان آمیخته با یک دستگاه امنیتی صورتی و سانتی مانتال است که نه ترسناک است، نه خشونت دارد و حتی به زندانیان سیاسی چک هم نمی زند!

این بازنمایی غلط در شرایطی رقم می خورد که حتی زندانیان مارکسیست و جریان های مبارز غیردینی با پهلوی نیز در خاطرات خود بارها و بارها به شکنجه های عذاب آور و دردآور ساواکی ها اشاره می کنند. عجیب است که علیرغم وجود این اسناد مکتوب و تاریخ شفاهی، تاسیان، ساواک را سفیدشویی می کند.

نگاهی دقیق تر به تاسیان گویای این مسئله است که بازنمایی ساواک در سریال تاسیان آمیخته با یک دستگاه امنیتی صورتی و سانتی مانتال است که نه ترسناک است، نه خشونت دارد و حتی به زندانیان سیاسی چک هم نمی زند!

نگاهی به بازی بازیگران نشان از توانمندی آنان دارد؛ بابک حمیدیان مثل همیشه درخشان است و هوتن شکیبا نیز از یک چالش سخت دیگر رو سفید بیرون می آید. به عبارت دیگر می توان گفت هنرمندی بازیگران مقابل دوربین پاکروان درست و دقیق است، اما سوال اصلی اینجاست که آیا سایر عناصر که در تقابل مستقیم با بازیگران و داستان قرار دارند، به درستی کار می کنند؟

پاسخ منفی است؛ چرا که عناصر مهم دیگر مثل طراحی صحنه و لباس در خدمت داستان و سیر روایت قرار ندارند و پشت بازیگران را خالی می کنند. هر چه قدر که سریال به پیش می رود، طراحی صحنه و لباس از اِلمان هایی که باید موید فضای تاریخی سیاسی سریال باشند، خالی تر شده و بیشتر به سمت و سوی تبدیل شدن به یک نمایشگاه مد و لباس می رود. البته درست است که برای چنین سریالی توجه به طراحی صحنه و لباس مهم است، اما به نظر می رسد که این حجم از توجه به چنین موضوعاتی هم اغراق آمیز است و هم اثر داستانی را از خط اصلی خود منحرف می کند.

هر چه قدر که سریال به پیش می رود، طراحی صحنه و لباس از اِلمان هایی که باید موید فضای تاریخی سیاسی سریال باشند، خالی تر شده و بیشتر به سمت و سوی تبدیل شدن به یک نمایشگاه مد و لباس می رود.

به نظر می رسد مروری بر نمونه های چند سال اخیر، در سریال هایی که با چنین موضوعات مشابهی ساخته شده اند، خالی از لطف نیست؛ مثلا سریال کیف انگلیسی ساخته ضیاالدین دری که در اواخر دهه 1370 از تلویزیون پخش می شد، از جمله سریال هایی بود که در روزگار خود توجه ویژه ای به طراحی صحنه و لباس داشت، اما نه دکور صحنه و لباس ها این قدر غیرواقعی بود و نه داستان اصلی را تحت تاثیر قرار می داد.

می توان گفت تاسیانِ تینا پاکروان نتوانست موفقیت های کار قبلی او یعنی خاتون را تکرار کند و در فرم و محتوا هنوز فاصله زیادی با یک سریال سرپای تاریخی عاشقانه دارد. شاید دلیل نزول مخاطبانش، به ویژه در چند قسمت اخیر نیز همین موضوع باشد.

انتهای پیام/

نظرات

captcha