بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
اکرم سادات هاشمی پور می گوید شعر نوجوان ما بیش از ویروس بزرگسالی درگیر ویروس کودکی است، چرا که شعرهای نوجوان حرف های کودکانه را با زبان نوجوانانه بیان می کنند و از دغدغه نوجوانان خالی هستند.
اکرم سادات هاشمی پور شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با مهر درباره بازار شعر کودک و نوجوان گفت: درباره بازار شعر کودک و نوجوان باید به این نکته دقت کرد که شعر کودک و خردسال را بزرگ ترها برای آنها می خرند و به مسیر مطالعاتی کودک جهت می دهند ولی کتاب شعر نوجوان را خودش نوجوان تهیه می کند و نقش والدین خیلی کمرنگ تر می شود. اگر بازار شعر نوجوان کم رونق است، باید آن را آسیب شناسی کنیم و من معتقدم نقش ما شاعران در این کم رونقی از همه بیشتر است.
وی ادامه داد: به خاطر شغلی که دارم، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب های زیادی را می خوانم که جهت بررسی و انتشار برای ما ارسال کرده اند. با تمام وجود می گویم شعرهای نوجوان ما هنوز درگیر مشکلات ابتدایی شعر هستند. ما در شعر نوجوان هنوز شاهد به هم ریختگی ارکان جمله هستیم. ما هنوز مشکل سوژه یابی داریم. هنوز راجع به ابر و درخت و پنجره می نویسیم. در کتابی که کتاب سال کودک و نوجوان می شود، 20 بار واژه گل، 20 بار واژه پنجره، 15 بار واژه پرده و 10 بار واژه مترو به کار رفته است. گوش نوجوان ما ما از این حرف ها پر است و نیازی نیست که نوجوان در شعر هم همین حرف ها را بخواند. حرف های ما در شعر نوجوان تکراری شده و ما نوجوانان را هنوز کودک می بینیم.
شعر نوجوان ما خوراک مناسب نوجوانان را ندارد
هاشمی پور با اشاره به استقبال نوجوان ها از شعر بزرگسال، گفت: چرا نوجوان ما شعر بزرگسال را با عشق می خرد و می خواند؟ غرفه های شعر بزرگسال را نگاه کنید؛ نوجوانان برای خواندن شعر بزرگسال صف می کشند و بسیاری از شعرها را حفظ هستند. در این شرایط سوالی که پیش می آید این است: چرا گرایش شعر نوجوان به سمت بزرگسالی نیست؟ شعر نوجوان ما خوراک مناسب نوجوانان را ندارد. شعر نوجوان ما هنوز مسیر خودش را پیدا نکرده است. ما یک چهارپاره را جلوی نوجوان می گذاریم که سه بند آن شعر کودک است و سه بند آن کلا شعر بزرگسال است. نوجوان در این شعر گم می شود.
این شاعر درباره اینکه چرا قالب های شعر نوجوان محدود است، گفت: شعر نوجوان ما محدود شده است به قالب چهارپاره و نیمایی. البته من فکر می کنم شعر سپید هنوز در میان نوجوان ها اقبال ندارد. درباره قالب غزل در شعر نوجوان هم می گویند آلوده به ویروس بزرگسالی می شود. ولی باید بدانیم همان قدر که در شعر نوجوان ویروس بزرگسالی را داریم، ویروس کودکی را هم داریم. می توانم 20 کتاب نوجوان را نام ببرم که در هر شعر آن حداقل 2 بند شعر کودک و خردسال وجود دارد. شاعران نوجوان در کتاب هایشان سوژه خردسال را نوجوانانه بیان می کنند و شعرشان از دغدغه های نوجوانان خالی است. این نوجوان چه لذتی از خواندن این کتاب می برد؟
شاعر «حیف رفتنِ تو نیست» افزود: معتقدم شاعران نوجوان نباید گلایه کنند که چرا کتاب ما مثل کتاب شعر کودک و خردسال پرفروش نمی شود. شعر نوجوانی که هیچ اتفاقی در آن رقم نمی خورد و روز به روز سیر نزولی پیدا می کند، مخاطب خودش را از دست می دهد. بعضی شاعران نوجوان فکر می کنند همین که روی حرف های شان یک ظاهر موسیقایی وزنی بکشند و آن را تبدیل به شعر نیمایی کنند، یعنی شعر نوجوان نوشته اند. در صورتی که این شعر هیچ لایه زیرینی ندارد و فقط تکرار مکررات است. خیلی وقت ها همین نوع شعرها توسط اساتید تشویق می شوند و ناخواسته شاعر را گمراه می کنند. اگر کسی این گونه شعرها را نقد کند، جواب می دهند که شعر من را آن استاد تأیید کرده و از آن تعریف کرده است.
شاعران نوجوان باید خودشان با تقویت و به روز کنند
وی ادامه داد: شعر نوجوان ما مشکل دارد و به نظر من این مشکل از اینجا ریشه می گیرد که ما به عنوان شاعر نوجوان فقط شعر نوجوان می خوانیم و خودمان را در حوزه های مختلف تقویت نمی کنیم. شما به یک شاعر نوجوان بگویید چهار فیلم خوب، چهار موسیقی بی کلام خوب، چهار کتاب روان شناسی نام ببر؛ بسیاری از آنها نمی توانند. فکر می کنند با خواندن چند کتاب شعر نوجوان می توانند شعر نوجوان خوب بگویند و مخاطب را راضی کنند. اتفاقی که اینجا می افتد این است که شاعران به تقلید و تکرار شعر همدیگر روی می آورند. باید بدون تعارف بگوییم ما شاعران نوجوان ناپخته ای هستیم و مسیر شاگردان ما هم ناخواسته به بیراهه کشیده شده است. مخاطب نوجوان با شعر ما ارتباط برقرار نمی کند و به همین خاطر از همان کودکی مسیرش را به جاده شعر بزرگسال تغییر می دهد.
سراینده «نام این پرنده چیست؟» درباره مشکلات شعر نوجوان گفت: مهم ترین دلیل رکود شعر نوجوان به نظر من این است که شاعران ما فقط به خواندن شعر نوجوان اکتفا می کنند و خودشان را از منابع دیگر بی نیاز می دانند. ما رمان ها و فیلم های خوبی نمی بینیم و تجربه های جدیدی را کسب نمی کنیم. ما باید خوراک خوبی داشته باشیم تا بتوانیم یک اتفاق جدید در شعر نوجوان رقم بزنیم. اگرچه وقتی این اتفاق می افتد، متأسفانه با هجمه ای از نقدها روبرو می شویم که معتقدند «نوجوان این حرف ها را نمی فهمد» و «شما دارید نوجوان را به سمت بزرگسالی می برید» و «این حرف ها دغدغه نوجوان نیست».
ما مخاطب مان را به خوبی نشناخته ایم و در نوجوانی خودمان مانده ایم و همان شعرها را می خوانیم و تکرار می کنیم. انگار داریم خاطرات خودمان را در شعرهای نوجوان بازنویسی می کنیم. این گونه است که هیچ اتفاقی در شعر نوجوان رقم نمی خورد و هیچ پیشرفتی نداریم.
هاشمی پور ارتباط مداوم با نوجوانان را مهم دانست و گفت: نشست و برخاست با نوجوان و مخاطب عام در رشد کیفی شعر نوجوان خیلی تأثیر دارد. چندین سال است که با دانش آموزان ابتدایی در مدارس دولتی و عادی کار می کنم؛ با دانش آموزان کلاس پنجم، ششم و هفتم. یعنی مخاطب من عام است و عضو کانون پرورش فکری نیستند. جاب اینکه فکر این مخاطب خیلی فراتر از کتاب های شعر نوجوان است که منِ شاعر دارم به او می دهم. مخاطب عامی که هیچکس در خانه آنها کتابخوان نیست و خودش هم عضو کانون پرورش فکری نیست. حتی همین نوجوان هم فکرش بسیار فراتر از چیزی است که من گمان می کنم. وقتی سوژه ای را برای نوشتن شعر یا داستان به او می دهم، طوری به آن سوژه نگاه می کند که اگر خود من آن شعر را نوشته باشم، کنار می گذارم و می گویم نوجوان این را نمی فهمد. متأسفانه ما مخاطب مان را به خوبی نشناخته ایم و در نوجوانی خودمان مانده ایم و همان شعرها را می خوانیم و تکرار می کنیم. انگار داریم خاطرات خودمان را در شعرهای نوجوان بازنویسی می کنیم. این گونه است که هیچ اتفاقی در شعر نوجوان رقم نمی خورد و هیچ پیشرفتی نداریم. حداقل در این ده سالی که من در شعر نوجوان هستم، پبشرفتی ندیده ام.
دغدغه نوجوان در شعر عاشقانه، عشق به جنس مخالف نیست
این شاعر درباره شعر عاشقانه نوجوان گفت: در شعر عاشقانه نوجوان هم متأسفانه نگاه ما فقط تمایل به جنس مخالف است. در صورتی که دغدغه نوجوان در عشق اصلا این چیزها نیست. نوجوان امروز کاری به جنس مخالف ندارد. وقتی به یک نوجوان از عشق می گوییم، عشق به همه چیز به ذهن او می آید، نه عشقی که مد نظر منِ شاعر است. شاید عشق به پدر، عشق به هم کلاسی، عشق به طبیعت، عشق به زندگی و… به خاطرش بیاید. اما متأسفانه ما حتی در شعر عاشقانه نوجوان هم فقط از یک زاویه به موضوع نگاه می کنیم و نتیجه آن این است که مخاطب آن را پس می زند یا اینکه حتی گمراه می شود.
هاشمی پور در پایان گفت: همه ما می دانیم که نوجوانان امروز موسیقی گوش می کنند و فیلم می بینند و آگاه هستند و ذهن شان خیلی بازتر از تصور منِ شاعر است. اگر من به عنوان یک شاعر نوجوان شناخت واقعی از آنها نداشته باشم و خودم را طبق شرایط روز تقویت و به روز نکنم، این نوجوان چگونه می خواهد خوراکش را از منِ شاعر تهیه کند؟ ما باید در شعر نوجوان دست از تکرار مسیر گذشته برداریم و تجربه های جدید را رقم بزنیم. تنها در این صورت است که می توانیم رونق را به شعر نوجوان برگردانیم و آنها را با کتاب های شعر نوجوان آشتی دهیم.
{{name}}
{{content}}