بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
تا بوده همین بوده؛ موسیقی، لحن و سوز نهفته در صدا، اشک را بی اختیار از لانه چشم ها بیرون می کشد. آدم با هر اندوه پنهانی که داشته باشد، با نخستین فراز و فرود واژه ها در گلوی روضه خوان، بغضش زمین می افتد و می شکند. گاهی اوقات حواس کسی به کلمات نیست.
در محفل اهالی سکوت، هیچکس از هیچ فرازی جا نمی نماند. یک نفر در مقام مترجم، دعا را به فارسی با زبان اشاره ترجمه می کند. دست ها را بالا می برند و از عذاب آتش پناه می گیرند. آنچه در چشم های آرام و نگاه دنباله دار آنهاست، مفهومی ورای بغض و تمناست. مثل کودکی که به تازگی خواندن و نوشتن آموخته، دارند مناجات در شب بیست و سوم ماه رمضان را زندگی می کنند.
آنها در پایان هر فراز، مثل یک سمفونی جمعی باشکوه، برابر رهبر اجرایشان در نهایت نظم و همبستگی، الغوث ها را روی دست در هوا می گردانند و روانه آسمان می کنند. سکوت، از سقف مدرسه دودرب بالا می رود و شور می گیرد و به عرش می رسد. واعظ مراسم، از اهمیت شب سوم قدر می گوید. از بخشش بی نهایتی که آخرین فرصت برای زندگی دوباره است.
حجت الاسلام شهاب مرادی سخنران این مراسم، گاه گداری، نگاه به مترجم ها می اندازد. مترجم، جوری کلماتش را دنبال می کند که هیچ حرفی هدر نرود. اینجا همه چیز قدر و قیمت دارد. چند صد جفت چشم مشتاق و آماده، میزبان موعظه های آخرین شب قدرند.
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
آقای مرادی از خلوص جمع، می گوید. از انرژی خالص و بی پرده ای که در هوای مدرسه جاری شده و جای دیگری نظیرش را تجربه نکرده است. اینجا کسی حرف اضافه ای نمی زند. پچ پچه ای در کار نیست. همه برای نوشیدن روایات و آیات و نجواها به اینجا آمده اند. هیچ کجا مثل چنین جمعی نمی تواند بغض سنگین این جمع بغض آلود را نرم و آهسته بشکند.
قرآن ها که به روی دست می آید، حجت الاسلام مرادی الهی العفو می گوید و جمع یکصدا زمزمه می کند: «خدایا ببخش» و این زیباترین و بی ریاترین و ساده ترین شکل تمناست که می شود در چنین شبی بر لب ها جاری کرد.
حالا روضه خوان، هم نوا با مستمعین می شود. چارچوب های همیشگی درهم شکسته و انگار می شود خدا را به دور از تشریفات مرسوم صدا زد. خدایا به علی ببخش. به فاطمه ببخش. و به حسن و حسین ببخش. اشکِ شمعدانی های دور حوضچه میان مدرسه هم با چک چک باران پشت پنجره ها در هم آمیخته. مگر می شود این همه زلال و بی تکلف، دست به دامن خدا شد؟
نوبت به امام هشتم که می رسد، حجت الاسلام مرادی می گوید: آقا امام رضا (ع) زبان اشاره می داند. زبان سکوت می داند. می خواهم چیزی نگویم تا با هر زبانی که میدانی با امام رئوف رازدل بگویی. زیر سقف کتابچه های آبی حرم که بر سر هر کدامشان سایه انداخته، ابری از حاجت و دلتنگی باریدن گرفته است. در آخرین توسل، خدا را به حجتش قسم می دهند تا ببخشد و ببخشاید، کتاب ها به زمین می آید. خدا را چه دیدید. شاید فردا روزی آن قرآنی که قسمت ما می شود تا لیله القدرمان را در حرم مطهر با آن سحر کنیم، مثل امشبی سایه بان سر کسی بوده که در نهایت سکوت، مرزهای استجابت دعا را شکافته و حاجتش روا شده است.
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}