بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:رفع موانع تولید، مقدمه ضروری برای این است که مردم سرمایه های خود را برای تولید بیاورند و این در اختیار دستگاه های دولتی است و تمام تأکید رهبر معظم انقلاب هم روی همین مسأله است که مانع زدایی کنند.
سوال: آقای مصباحی مقدم هفدهمین سالی است که رهبری معظم انقلاب شعار اقتصادی برای سال تعیین می کنند و نهمین سال پیاپی متمرکز بر موضوع تولید شده، ضرورت این نامگذاری و بعد این که ما چه میزان به تناسب نامگذاری هایی که انجام دادیم برای سال های مختلف توانستیم با آن اقدامات عملی و اجرایی انجام دهیم؟
مصباحی مقدم: نامگذاری هایی که رهبر معظم انقلاب برای سال ها می گذارند، برای این است که دولتمردان و ملت، حول این نامگذاری فعالیت های خودشان را جهت دهی کنند. مهمترین دغدغه ای که حضرت آقا دارند مسئله تولید و مشارکت مردم است، به معنای این که امکانات مردم به میدان بیاید. غالبا در اظهارات مسئولین از جمله نمایندگان مجلس و دولت ها و وزیر اقتصاد گوش می کنم، روی امکانات دولت تکیه می کنند، حال آن که سهم دولت از اقتصاد ملی سهم خیلی بزرگی نیست. غفلت می کنند از امکاناتی که در اختیار ملت است، امکانات بسیار زیاد، هم به بالقوه و هم بالفعل در اختیار مردم است.
سوال: منظور نقدینگی است که در دست مردم است؟
مصباحی مقدم: هم نقدینگی و هم غیر نقدینگی و حتی سرمایه ای که به صورت ارز و سکه و طلا و این ها راکد نگهداری می شود و خارج از جریان تولید و تجارت است. در واقع بلوکه و از دور فعالیت اقتصادی خارج شده است و کم نیست ظرفیت های نیروی انسانی که ما از ان غافل هستیم، ظرفیت همین جوانانی که عده ای شان آیه یاس می خوانند و احیانا عزم سفر به جا های دیگر را دارند که ظرفیت های بسیار خوبی است و مهم استفاده از ظرفیت های مجموع کشور است. سیاست های اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب مطرح کردند، بند اول، حکایت از مشارکت همه مردم، آحاد مردم، آحاد مردم یعنی چی، یعنی مردم ظرفیتی دارند، مردم امکاناتی دارند، البته این مردم بخشی شان بسیار گرفتار هستند و فقیر هستند، کم درآمد هستند، غالبا آن ها با جبرانی هایی که توسط دولت داده می شود، حداقل معیشت را ممکن است تامین کنند، ولی بخشی از مردم این طور نیست و بلاخره یک حداقل سرمایه ای دارند، امکاناتی دارند، اما این امکانات بهره برداری برای جهت دهی به سمت تولید و تجارت نشده است
سوال: بسترش فراهم نبوده؟
مصباحی مقدم: بله نیازمند این است که اعتمادسازی شود، مردم باید اعتماد کنند به سیستم و اعتماد کنند به بانک ها و بازار سرمایه. مکرر اتفاق افتاده که اعتماد سوزی شده هم از ناحیه بانک و هم از ناحیه بازار سرمایه. یعنی اتفاقاتی افتاده که اتفاقاتی که مردم داشتند و فراخوانی که شده اند و سرمایه شان آورده اند، نتیجه اش این شده پوچ شده سرمایه شان. این نشان دهنده این است که می باید تدابیری صورت بگیرد تا این ظرفیت بلااستفاده که تعبیر آقا، تعبیر استفاده زیانبار است، استفاده ای که ضرر می زند، تعبیر ایشان این بود؛ که این ها تبدیل کردن به سکه، ارز و زمین و فلان و فلان این ضرر می زند، ضرر می زند یعنی چی، یعنی به جای این که موجب بهره مندی کل کشور و کل ملت از امکانات باشد، ممکن است بخشی ها به صورت شخصی منتفع شوند، اما نه این به زیان کل ملت است از جمله مجددا زیانش برمی گردد به همان هایی که این امکانات از این که بیاورند به سمت تولید و تجارت دریغ کردند. مهم این است که الگو هایی برای سرمایه گذاری طراحی شود که راه دارد و این الگو های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری واقعی سامان بدهد. صندوق پروژه هایی باشد که این صندوق پروژه ها، پروژه های معینی را تامین مالی کند، آن پروژه معین برای مردم شفاف و مشخص باشد. معلوم باشد که پول شان کجا می رود، شما اگر گواهی این پروژه را خریداری کردید معلوم باشد که این پروژه منابعش در کجا به کار می رود، این صندوق منابعش در کدام پروژه بکار گرفته می شود و بازدهی آن پروژه طبق پیش بینی های اقتصادی و فنی که صورت گرفته چقدر در سال، یک جوری باشد که جاذبه داشته باشد. اگر جاذبه لازم را داشته باشد و نمونه های موفقی را داشته باشیم در این جا مردم می آیند سرمایه گذاری می کنند و به صورت خیلی سریع هم می آیند اجابت می کنند این خواسته را، مهم این است که نمونه های روشن و نمونه های موفقی را نشان بدهیم که ببینید که این ها آمدند سرمایه گذاری کردند با این بازدهی. الان سپرده هایی که مردم به بانک ها می گذارند با بازدهی بیست درصدی، بیست و دو – سه درصدی، زیر نرخ تورم است، این به جای این که برای مردم سودآور باشد، زیان آور است.
سوال: حفظ ارزش پول شان را هم نمی کند؟
مصباحی مقدم: اررش پول شان را حفظ نمی کند از این جهت مردم می روند سراغ طلا که ارزش پول شان حفظ شود، سراغ ارز یا سراغ ملک گاهی که ارزش پول شان حفظ شود و البته در بلند مدت نگاه می کنند و مقایسه می کنند که کدام از این ها بازدهی بیشتری دارد. هوشمند عمل می کنند این طور نیست که هوشمند عمل نکنند منتها شما پروژه هایی را مطرح کنید که بیشتر از این ها بازدهی داشته باشد، مزیت نسبی ما نسبت به کشور های اطراف مان مزیت انرژی است، چه در انرژی های فسیلی، مثل نفت و گاز، پایین دستی نفت و گاز و بالادستی نفت و گاز، چه در انرژی های نو و انرژی های تجدید پذیر. امروز به خوبی می توان پروژه هایی را تعریف کرد، امشب اخبار گوش می کردم می دیدم که در زمینه انرژی خورشیدی، پروژه تعریف کردند، صندوق پروژه تعریف کردند برای تامین مالی انرژی خورشیدی. خیلی خوب این از آن جا های بسیار بسیار موثر و موفق است، به نظر می آید اگر این قدم ها برداشته شود می تواند کمک کند، به این که اعتماد مردم برگردد. لزومی هم ندارد که دولت در این گونه موارد خودش به میدان بیاید و مدیریت کند، بلکه دولت موانع اش را برطرف و شرایط آن را فراهم کند.
سوال: آقای صفری آیا در دنیا، چون صحبت از سرمایه گذاری برای تولید می شود بیشتر رویکرد سرمایه گذاری در داخل کشور، عموما پول های شان در حوزه تولید، سرمایه گذاری خارجی مدنظر باشد، ولی عمدتا ناظر به سرمایه گذاری داخلی است، آیا در دنیا باتوجه به تجربه شما در دیپلماسی اقتصادی نمونه هایی داریم که سرمایه گذاری های مردم یک کشور در تولید شان منجر به جهش اقتصاد شده باشد و جهش تولید شکل گرفته باشد؟
صفری: همان جور که فرمودید مقام معظم رهبری هفده سال، شانزده سال، سال هاست که نقطه کانونی صحبت شان و مطلب روی اقتصاد است و تولید. تولید کانون حرکت اقتصاد است، اگر ما تولید داشته باشیم، می توانیم صادرات خوب داشته باشیم، اگر تولید داشته باشیم می توانیم از واردات جلوگیری کنیم. یعنی در جهت خودکفایی و اقتصاد مقاومتی تولید به صورت اساسی موثر است، می تواند خلق ارز کند برای ما و این ارز باعث می شود که ما یک پول قوی داشته باشیم. البته اگر صادرات بیشتر از واردات باشد می تواند این را تقویت کند. پس این نکته بسیار مهم، قوانین دست و پاگیر و این مسائلی که دیشب و امشب و حاج آقا فرمودند این است که باید رفع شود. مثلا در مورد آلمان بعد از فروپاشی دولت آمد با قوانینی که گذاشت شرکت ها، شرکت های خصوصی، این ها آمدند و آلمان شرقی که اقتصادش شرق گرا بود و نسبت به آلمان غربی عقب بود، با قوانین درست و شرکای خصوصی درست، نکته ای که من می گویم، ما بعضی از موقع ها در خصوصی سازی هایی که انجام می دهیم، آقا ما یک پالایشگاه می دهیم با یک مارک، اما تو تا ده سال حق نداری یک کارگر را بیرون کنی و نقشه راه را بیاور، به نظرم آلمان در این مورد از بخش خصوصی خوب استفاده کرد منتها با قوانین درست.
سوال: این قوانین طلایی و کلیدی، بخشی را می فرمایید؟
صفری: یکی این که امتیازاتی دادند، مثلا پالایشگاهی دو میلیارد دلار می ارزیده، گفتند دو مارک به شما می دهیم، اما باید پرسنل را حفظ کنید و بعد از پنج سال و ده سال به این درصد تولید برسید. اما ما می بینیم در خصوصی سازی عملکردمان به این صورت نبوده مثل هپکو و خیلی جا های دیگر که زیاد است، این قوانین با نظارت قوی توانست این را موفق کند، اما یک نکته ای، ما الان می گوییم سرمایه گذاری در تولید، در کدام تولید، این مهم است، تولید در چی، تولید در سیب زمینی، تولید در چه کاری، من نظرم این است که ما باید، الان تا می گوییم سرمایه گذاری، آقا ما که رابطه مان این جوری است، باید ارز خارجی بیاید، سرمایه گذار خارجی بیاید. ولی من می گویم آن ده درصد کار است، نود درصد در داخل است، ما روی چی می توانیم سرمایه گذاری کنیم که این نیازمندی کم شود. مثالی بزنم در بخش کشاورزی، ببینید بعضی بخش های خصوصی مثل ماهان، مثال می زنم، آمده روی چهار – پنج قلم اساسی که ما داریم کالا را وارد می کنیم و ارز زیادی سالانه، مثلا مثل موز، شما مستحضر هستید ما سالانه بیش از هشتاد درصد، هشتاد و پنج درصد گردوی مان وارد می شود. خرما داریم ولی آن خرمای اساسی که بتوانیم بازار دنیا را بگیریم، نداریم، آمده مطالعه بسیار دقیقی کرده که اگر بتوانیم بیست درصد زمین های کشاورزی در کالا های مورد نیاز، من چند مورد مثال زدم. وقتی صحبت می کنیم بینید که این هشتاد و پنج درصد به ریال نیاز دارد و پانزده درصد به ارز خارجی، مثل ماشین آلات و این ها، مثلا در مورد همین پسته ای که به آن افتخار می کنیم، کشور های دیگر مثل آمریکا و این ها دارند از پسته ما جلو می زنند. اتحادیه پسته و خشکبار قوانینی که می گذارند با قوانین ارزی مشکل دارند، ولی این طوری نیست، ما داریم بازار پسته مان را از دست می دهیم ولی اگر با روشی که بخش خصوصی بکار می برد، مصرف آب، مکانیزه بودن، ولی تا می گوییم، می گویند الان ما 500 ماشین می خواهیم که این کار انجام شود، که الان نتایج خوبی داده است. راجع به گردو، راجع به موز، یک سال و نیم دیگر از ورود موز خودکفا می شویم، بخش کشاورزی، بخشی است که باید تمرکز بدهیم و تولیدات داشته باشیم، هم واردات ما که ارز ندهیم و دو صادرات با محاسباتی که شده شصت میلیارد دلار از 5 قلم جنس که اگر به این روش عمل شده، تازه یک، در بیست درصد خاک کشاورزی نیست، ما می توانیم ارز حاصل شود.
سوال: در حوزه کشاورزی این اولویت های مشخص است که اگر سرمایه گذاری در تولید انجام دهیم در چه محصولاتی انجام شود؟
صفری: بله بخش خصوصی مطالعاتی کرده، حتما وزارت کشاورزی هم کرده ولی عمل نکرده. یادم است وقتی که چین بودم، ما یک تیم بزرگی را آوردیم چین، همین از وزارت کشاورزی، هر کاری می گفتیم، می گفتند ما بلد هستیم، می گفتیم آقا بلدید چرا تولید نمی کنید. بخش خصوصی مطالعه کرده مثلا در ماکو رفته، آب و هوا را تشخیص داده، بررسی کرده، آن جا فکر کنم یک سال و نیم دیگر گردویی به دست می آید که مثلا، اما این اشل، یک اشل نمونه بوده. سی تا چهل تا این قلم است که می تواند برای ما ارز بالایی بیاورد. دو، دانش بنیان ها، ما الان می گوییم آقا پالایشگاه بسازیم، بسازیم برای خودکفایی خوب است، ارز، بیاور سرمایه گذار خارجی، توضیح می دهم که چه جور می شود این را مینیمم کرد و این کار را به نتیجه رساند. در مورد دانش بنیان ها تکنولوژی های نویی است که می توانید فضای صادراتی برای این ها درست کنید و سرمایه ای که در ابتدا می خواهد بخش خصوصی به راحتی می تواند تامین کند، اما به شرط این که قوانین اجازه دهد تولید را داغون نکند. ما اصلا احساسات مان در داخل کشور ضد تولید است، عشق مان واردات است، یعنی ما تجارت مان، تجارت واردات است، بازرگانان ما اول واردات و بعد درصدی صادرات است. اگر آن قوانینی که دیشب صحبت شد، بیایند رفع کنند و آن محدودیت ها، دانش بنیان ها بسیار، در بخش کشاورزی، در بخش نانو، در بخش دارو ها و تجهیزات، سرمایه گذار، ایجاد شغل، سرمایه گذاری بالا هم نمی خواهد. اما یکی می گوید معدن چکار کنیم، معدن درست است، این معادنی که الان تخصیص دادند به آقایان که بیشتر سنگ و این هاست، کدام معدن به راه افتاده، معدن دارد، با کاغذ جابه جا می شود، یعنی این گرفته، امتیازش را به آن می دهد، یعنی یک نظارت قوی نیست، در صورتی که ما روی معادن ارز بسیار بالا، می گویند ماشین آلات، بلاخره کارخانه به این عظمت هپکو داریم که الان شروع کرده به تولیدات، با تقویت هپکو می توان ماشین آلات معدنی را تامین کرد. این یک نکته، روی پالایشگاه ها و پتروشیمی ها، بسیار خوب است، وقتی طرف شروع می کند یک پالایشگاه بزند، می گوید سیصد هزار بشکه، شش میلیارد پول می خواهد، ارز خارجی می خواهد، درصدش، سی درصد است، چرا این شما این پالایشگاه جوری طراحی نمی کنید، که ماژولار 50 هزار، 50 هزار، 50 هزار شود که بخش اول با 500 میلیون دلار تامین کنید و بخش دوم را، ماژولار بعدی که مشابه این است از درآمد آن برای این استفاده کنید، که هی نگویید ما 50 میلیارد دلار ارز می خواهیم که بتوانیم کار سرمایه گذاری انجام دهیم. سه دانش بنیان ها، الان چاه های مشترکی با کشور عراق داریم، بچه های دانش بنیان رفتند روی پمپ ها و تجهیزاتی که آن جا لازم است کار کردند، اگر شما لازم است بیست میلیون دلار، مثال می زنم، وارد کنید، کار این بچه ها به چهار میلیون دلار می رسد. ما باید روی نیروی انسانی کار کنیم، نکته این است که به آن ها اعتماد کنیم، نکته اساسی باید اعتماد سازی با این کار های دانش بنیان، البته شما می فرمایید که آقا هم کار، هم ایجاد تولید است، صادرات، می گوید آقا پارسال جهش تولید بود دیگر، از وقتی که حضرت آقا این را فرمودند، ما در وزارت خارجه و صمت شروع کردیم جلسه گذاشتن، که آقا تولید کردید، کجا می خواهید صادر کنید، شروع کردیم بازار صادرات، الان برای آن ها تامین کردن، یکی از کار ها بازار صادرات است. بعد از دانش بنیان، ترانزیت ماست، اگر می خواهید صادرات درستی داشته باشید، باید حمل و نقل درستی داشته باشید، علاوه بر این که صادرات خودتان دارید، در مورد واردات باید ترانزیت، ترانزیت درآمد ارزی دارد، خودش تولید می کند. پارسال هفده میلیون تن، امسال بیست و سه میلیون تن ترانزیت مان بوده، که هر یک تن صد دلار است که شما حساب کنید، که می شود دو سه دهم، که می تواند تا شش میلیارد، باید زیرساخت های سرمایه گذاری در زیرساخت های ترانزیت داشته باشیم، در مورد کشاورزی و در مورد دانش بنیان و در مورد معدن و پتروشیمی و پالایشگاه که خودکفا می کند به این صورت ما عمل کنیم.
سؤال: آقای مصباحی مقدم صحبت از این می شود که چطور اعتماد مردم را جلب کنیم که سرمایه شان را بیاورند به سمت تولید یکی از چالش ها تامین خود آن پول و سرمایه است که صاحبان سرمایه راضی شوند که پول بیاورند، یک خبری منتشر شد که تحیرآور بود، مبنی بر این که در حوزه توسعه میادین مشترک گازی بخش خصوصی حاضر شده هشت میلیارد دلار سرمایه بیاورد برای میادین مشترکی که داریم و برای حل ناترازی گازی که الان به آن دچاریم یعنی ضرورت دارد و بعد گفته شده که شما برای گرفتن مجوز ش 24 ماه برای مجوز های داخلی وزارت نفت، 18 ماه برای مجوز های خارج از وزارتخانه. مجموعاً دو ماه زمان نیاز است که تازه مجوز به شما بدهیم که این سرمایه را به میدان مشترک گازی بگذاری، در صورتی که توسعه همان میدان می گویند 24 ماه طول می کشد. می گفتند این حجم تقریباً دو برابر حجم سرمایه گذاری خارجی است که بعد از برجام اتفاق افتاده بود. یعنی حتی اگر پول آن هم باشد، سرمایه آن هم موجود باشد که طرف حاضر است بیاورد و این خطر و ریسک را بپذیرد، قوانین دست و پا گیری که ما داریم حتی در موضوعات ضروری کشور باز این اجازه را به این راحتی نمی دهد. یعنی اگر مردم هم این سرمایه ها را بیاورند، باز موانع جدی تری وجود دارد، یعنی خیلی مسأله به نظر می رسد پیچیده تر از این حرف هاست که اگر اعتماد آنها هم جلب شد، واقعاً راضی شوند که این پول را بیاورند.
مصباحی مقدم: خیلی روشن است که رفع موانع تولید، مقدمه لازم و ضروری برای این است که مردم بیایند و سرمایه های خود را بیاورند و این در اختیار دستگاه های دولتی است. اگر وزارت نفت یا شرکت نفت بنا باشد برای موافقت با این که بخش خصوصی هشت میلیارد دلار منابع خود را بیاورد و در چاه های بین ایران و کشور های دیگر، چاه های مرزی و حوزه های مشترک سرمایه گذاری صورت بگیرد، مسلماً این برمی گردد به اراده دولت و شرکت نفت اگر بنا بود سرمایه گذاری خارجی صورت بگیرد چه کار می کردند؟ مگر نه این است که سخن از این بود آقای پزشکیان که من می روم مذاکره می کنم و موانع آن را برطرف می کنم، سرمایه گذاری خارجی بیاید. سرمایه گذاری خارجی آمد، بناست 24 ماه فرصت بخواهند برای این که مقدماتش تهیه شود؟ باید این موانع را بردارند. خاطرم هست در مورد مالزی کسی که رفته بود آنجا سرمایه گذاری کرده بود، گفت من به مجردی که وارد شدم، خواستم سرمایه گذاری کنم، جلسه با نخست وزیر مالزی برای من تشکیل دادند و در یک جلسه یک ساعته محل پروژه ای که من می خواهم سرمایه گذاری کنم مشخص شد. در این سطح کار می کنند، آغوش باز می کنند، فرش قرمز پهن می کنند، استقبال می کنند. حالا سرمایه گذار داخلی آمده و می خواهد سرمایه گذاری کند، می گویند 24 ماه شما باید معطل باشی تا این که ما تمهید مقررات کنیم. این موانع را بردارند، تمام تأکیدات رهبر معظم انقلاب روی همین مسأله است که مانع زدایی کنند.
سؤال: سال هاست این حرف ها را می زنیم، ولی برداشته نمی شود؟
مصباحی مقدم: حرف این است که چرا؟ این چرا را دولتمردان باید پاسخ دهند. مسئولین مربوطه باید پاسخ دهند؛ چرا این موانع برداشته نمی شود؟ منافع چه کسی اقتضاء می کند که این موانع همچنان سر راه باشد؟ اینها موانع توسعه ماست، پس باید اراده لازم در دولت، وزارتخانه مربوطه و مدیران آن وزارتخانه باشد. به قول شما، فرش قرمز پهن کنند برای کسانی که سرمایه گذاری می خواهند کنند، با آغوش باز استقبال کنند. می خواستم از فرصت استفاده کنم یک مطلبی را وزیر اقتصاد قبل از مسأله استیضاح مطرح کرده بودند، بنده این را این طرف و آن طرف حتی با رئیس جمهور مطرح کردم، گفتم ایشان اظهار کرده که تراز بازرگانی ما با نفت 28 میلیارد دلار سال 1402 مثبت بوده و بدون نفت؛ دو میلیارد دلار منفی. پس ببینید این اظهارات حکایت از این می کند که ما علاوه بر این که وارداتی داریم که آن واردات ضرورت دارد؛ واردات مواد اولیه برای تولید ماست، واردات اقلام ضروری برای خوراک دام، طیور و امثال اینهاست، علاوه بر این 28 میلیارد دلار مازاد داریم. با وجود 28 میلیارد دلار مازاد آیا نباید قیمت ارز در بازار ما متعادل شود؟ چرا قیمت ارز سربالایی است؟ چرا سرازیری نمی شود؟ باید قیمت ارز در یک چنین شرایطی، معنایش این است که عرضه اضافه شود، بنده روی این مسأله کار کردم و توضیح هم دادم به رئیس جمهور. گفتم یک مانع؛ داخلی است و این خیلی مهم است؛ شرکت های صادرکننده پتروشیمی، پالایشی، فولادی و امثال این شرکت ها، بزرگترین صادرات ما را دارند و دولتی هم هستند، بعضی از آنها را هم شبه دولتی می گویند. این شرکت ها ارزی که به دست می آورند، نمی آورند به بانک مرکزی بدهند، با یک وقفه ای به بانک مرکزی منتقل می کنند. خود این وقفه چه منطقی دارد؟ یک وقفه سه تا چهار ماهه؛ بیشتر، کمتر معطل می کنند. چرا معطل می کنند؟ معطل می کنند تا تقاضا تشدید شود، تا در بازار ارز تقاضا شدت پیدا کند و با شدت پیدا کردن تقاضا، قیمت ارز بالا برود. آن وقت ارز خود را عرضه می کنند. مگر اینها نباید دنبال منافع ملی باشند؟ مگر اینها بخش دولتی نیستند؟ مگر اینها منافع ملی را نباید دنبال کنند؟ منافع ملی در این است که کاری کنند که قیمت ارز بالا برود و اینها ارز خود را بیاورند؟ حالا همین جا؟ علاوه بر این متوجه شدم که 30 درصد بعضی شرکت ها در این که پیمان سپاری کردند، قانون پیمان سپاری ارزی اینها را معاف کرده، 40 درصد بعضی شرکت ها معاف هستند از ارز که بیاورند. سؤال من این است که این 30 تا 40 درصد ارز یا آن ارزی که باید واریز کنند به بانک مرکزی و نمی کنند، کجا می رود؟ آن ارز همین بازار دومی را تقویت می کند که رئیس بانک مرکزی می گوید که این بازار از نظر ما رسمیت ندارد. بالای 90 درصد ارز مورد نیاز برای واردات را می گوید ما تأمین می کنیم، درست هم می گوید، منتها، چون با تأخیر تأمین می کند، کارخانجات نمی توانند کار خود را متوقف کنند، کارگران شان را که نمی توانند بیکار کنند. ناگزیر می رود از آن بازار دوم که بازار غیررسمی است ارز را با قیمت 95 تا 100 تومان خریداری می کند که کارخانه اش معطل نماند و مواد اولیه اش تأمین شود. این چرخه کارخانه به کار افتاد، منتهی به صادرات شد، باید ناشی از صادرات ارز را بیاورد تسویه کند، به چه قیمتی تسویه کند؟ به قیمت بازار مبادله ای، یا به قیمت بازار توافقی. قیمت بازار توافقی الان چقدر است؟ دیگر آخرین قیمت ظاهراً شده حدود 70 تومان، پس 20 تا 30 هزار تومان ضرر می کند. بیاییم این چرخه را درست کنیم. من از نمایندگان مجلس، دولت و بانک مرکزی تقاضا می کنم یک لایحه بیاورید تمام ارزی که صادرکنندگان به دست می آورند، این ارز را مکلف باشند فوری به حساب بانک مرکزی واریز کنند. اگر این اتفاق بیفتد ما با کمبود ارز مواجه نمی شویم. وقتی با کمبود ارز مواجه نشدیم، پس آن تولیدکنندگانی که تخصیص ارز می خواهند برای واردات مواد اولیه، منتظر نمی مانند، معطل نمی شوند، فوری ارز آنها تأمین می شود، پس نیازمند نخواهند بود که بازار دوم بیایند و تقاضا کنند؛ و آن مازاد ارزی که شرکت های صادرکننده به دست می آورند، دیگر منفذ و رخنه ای نمی خواهد که برود آن جا و با قیمت بالاتری به فروش برود. این حرصی که شرکت ها دارند که منافع بخشی خود را تأمین کنند، به زیان مصالح ملی است. قیمت ها را در بازار بی ثبات می کند، مردم را نگران می کند، معیشت مردم را دچار مشکل می کند، چرا؟ چون یک عده و تعدادی از این شرکت ها می خواهند منافع بخشی خود را تأمین کنند، ولی به زیان مصالح ملی. این هم از آن نکاتی است که به نظرم در سرمایه گذاری ها بسیار تأثیرگذار است. چرخه سرمایه گذاری باید مرتب تکرار شود و یکی از موانع سرمایه گذاری، تأمین ارز متناسب با قیمت بازار تحت کنترل و مدیریت بانک مرکزی است، آن هم سریعاً و فوراً، این هم از آن موانع است و این موانع هم باید برطرف شود.
سؤال: آقای کریمی آیا متناسب با آن چه که نام گذاری شده برای امسال؛ سرمایه گذاری برای تولید، مرکز شما که مستقیماً در حوزه تأمین مالی تولید فعالیت می کند، برنامه ویژه ای را تدارک خواهد دید یا طبق همان برنامه هایی که قبلاً در همین راستا تدوین کرده بودید، با نگاه ویژه تری به آن خواهید پرداخت؟
مجید کریمی: در برنامه هفتم یک سری برنامه هایی برای تأمین مالی تولید در نظر گرفته شده و سال گذشته هم سال ابلاغ قانون تأمین مالی تولید و زیرساخت بود که در شش ماه گذشته اتفاقات و اقداماتی برای تدوین و آماده سازی آیین نامه ها و بستر نرم افزاری و سخت افزاری این موضوع در وزارت اقتصاد پیش رفت و شورای ملی تأمین مالی که یک نهادسازی جدید و مترقی است، در وزارت اقتصاد شکل گرفت و اقداماتی در این حوزه صورت گرفت. با توجه به فرمایش حضرت آقا در رابطه با شعار سال و نام گذاری این سال، بستر الان با توجه به این مواردی که عرض کردم، مهیاست که بتوانیم با استفاده از ظرفیت ها، اقداماتی را انجام دهیم که من برخی از اینها را اظهار می کنم. یکی از مواردی که در فرمایشات آقای مصباحی مقدم هم بود، بحث مجوزهاست. ما الان در حوزه سرمایه گذاری، یکی از مواردی که در قانون تأمین مالی تولید داریم و آیین نامه این دستور العمل این موضوع در شورای ملی تأمین مالی در حال نهایی سازی است، بحث مجوز ها و بسته های سرمایه گذاری بی نام است؛ یعنی هر جایی که یک فرصت سرمایه گذاری، چه برای داخلی، چه برای خارجی وجود دارد، مجوز های سرمایه گذاری در دل بسته های سرمایه گذاری باشد و کسی که می خواهد اقدام به سرمایه گذاری در کشور کند، به دنبال این دستگاه و آن دستگاه برای اخذ مجوز نباشد، مجوز ها در دل خود آن فرصت و آن پروژه سرمایه گذاری هست و بلافاصله پس از این که قانونی واگذاری آن پروژه صورت گرفت، طرف به هیچ وجه دنبال هیچ مجوز اضافی نخواهد رفت و حتی قانون برای آن جرم انگاری کرده که اگر کسی و دستگاهی مجوزی فارغ از مواردی که قبلاً در بسته آمده، خواست، مجازات تعزیری برای آن دستگاه و اشخاص است.
سؤال: قانون تأمین مالی تولید که اشاره کردید، ابلاغ آن برای چه زمانی است؟
کریمی: ابلاغ آن برای اردیبهشت ماه 1403 است.
سؤال: این آیین نامه ای که اشاره کردید، تازه می خواهد نوشته شود؟
کریمی: دستورالعمل ها نوشته شده، امیدواریم که در اولین جلسه شورای ملی تأمین مالی که امسال برگزار می شود، این موضوع را در دستور کار قرار دهیم.
سؤال: الان تقریباً نزدیک به یک سال است که قانون ابلاغ شده، هنوز دستورالعمل آن اجرایی نشده، در برنامه های قبل هم از نمایندگان مجلس سؤال کردم برای این که سرمایه گذاری بیاید به سمت تولید، ما نیاز به قوانین و مقررات جدیدی داریم؟ گفتند نه، قوانین و مقررات به اندازه کافی وجود دارد. می گوییم پس مشکل کجاست؟ می گویند در حوزه اجرا دچار مشکلیم. یک گره ای از مشکلات؛ همین است. قانونی که اردیبهشت سال گذشته ابلاغ شده، هنوز دستورالعمل آن نوشته نشده که امیدواریم تعطیلات تمام شود، تازه جلسه آن برگزار شود که حالا...؟
کریمی: طبق قانون، هر ماه باید یک جلسه ملی تأمین مالی تشکیل می شد و علیرغم این که مشکلاتی در کشور به وجود آمد، رئیس جمهور ما شهید شدند و بعد تشکیل دولت جدید را داشتیم، علیرغم همه اینها؛ 12 جلسه شورای ملی تأمین مالی تشکیل شد و حدود 10 آیین نامه و حدود 20 مقرره مرتبط با دستورالعمل در شورای ملی تأمین مالی مصوب شده. این نیست که ما از برنامه های خود عقب بیفتیم، منتها اتفاقاتی برای کشور به وجود آمد که این مانع شد از این که بتوانیم تا پایان سال آن را تمام کنیم که فکر می کنم ان شاءالله در فصل اول 1404 تمامی آن مقرره ها، آیین نامه ها و دستورالعمل ها نوشته خواهد شد و برخی از سامانه ها هم باید شکل بگیرد که بتواند در یک بستر شفافی کار جلو برود، که این اقدامات انجام شده، ما از این جهت هیچ عقب افتادگی با توجه به شرایط کشور نداریم و امیدواریم بتوانیم این موضوعی که عرض کردم را پیش ببریم.
سؤال: یکی از چالش های ما در حوزه اقتصاد؛ سرمایه گذاری است، یعنی رشد سرمایه گذاری به شدت پایین است و این جمله که می گویید هیچ عقب افتادگی نداریم، یک خرده...؟
کریمی: نکته دیگر بحث آژانس های سرمایه گذاری است که دستورالعمل این موضوع نوشته شده و آماده ابلاغ است، یعنی اگر کسی باز در حوزه سرمایه گذاری در کشور چه برای داخلی، چه برای خارجی که می خواهد مراجعه کند به جایی که او را کمک کند به صورت تخصصی، مشاوره هایی به او بدهد، دستش را بگیرد و در یک فضای خاص اقتصادی و مالی با اشراف و تسلط بر قوانین و مقررات کشور بتواند آن شخص را در آن تثبیت کند، این آژانس سرمایه گذاری هم با مجوز سازمان سرمایه گذاری که در وزارت اقتصاد است، می تواند این کار را جلو ببرد. آیین نامه مشارکت عمومی و خصوصی را با یک نگاه ویژه به بخش خصوصی نوشتیم و برای دولت ارسال شده، در کمیسیون ها و شورای ملی تأمین مالی مصوب شده و این هم آماده تصویب در هیأت وزیران است.
سؤال: آقای کریمی مجموعاً این آیین نامه ها و دستورالعمل ها و جلساتی که برگزار شد؛ همه اینها که فرمودید، خیلی قشنگ است، ولی تا زمانی که در عمل و اجرا پیاده سازی نشود، به نظرم هیچ ارزشی ندارد؟ نتیجه عملیات اجرایی این را چه زمانی می شود دید؟ جمع بندی بفرمایید؟
کریمی: بحث ضمانت نامه های دولتی که در شورای ملی تأمین مالی می تواند مصوب شود برای صادرات خدمات فنی- مهندسی و سرمایه گذاری که می خواهد وارد کشور شود و با توجه به شرایط ویژه کشور و بحث تحریم ها، نیاز به ساورین گارانتی دارد، این موارد هم هست و به اجرا رسیده، یعنی ما الان اینها را صادر کردیم با تصویب شورای ملی تأمین مالی. بحث نهادسازی هایی که در قانون صورت گرفته هم صورت گرفته. ماده سه قانون برنامه هفتم یک تکلیفی را بر عهده وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه گذاشته که با توجه به بحث رشد اقتصادی هشت درصدی، برای تشکیل سرمایه، برنامه تأمین مالی را هر سال برای سال بعد مشخص کند که این مسأله هم در شورای عالی برنامه هفتم مصوب شد، برای 1404 میزان تأمین مالی ما احصاء شده و برای تصویب در هیأت وزیران مطابق با قانون برنامه هفتم ارسال شده که امیدواریم در اوایل سال، در اولین جلسات مرتبط با هیأت وزیران مصوب شود که این موارد بتواند کمک کند که سرمایه گذاران و آن موارد تأمین مالی برای سرمایه گذاری هم پیش برود.
سؤال: آقای صفری این طور که توضیح دادند و ترسیم کردند؛ خیلی همه چیز آماده است، یعنی فقط پول ها بیاید، دیگر عملاً در تولید می رود؟
مهدی صفری: ساورین گارانتی ربطی به تحریم ندارد، یعنی زمانی که کسی می آید سرمایه گذاری می کند، اگر در نفت است که قوانین خاص خود را دارد، ولی جای دیگر بیاید که می رود در بخش سرمایه گذاری خارجی، ساورین گارانتی را طرف می خواهد، بالأخره می خواهد اعتمادسازی شود. نکته ای که ایشان می گویند توضیحی بدهم؛ در مورد این سرمایه گذاری های خارجی تا به طرف می گویی، می گوید فاینانس؛ شش میلیارد دلار می خواهم، مثلاً 500 میلیون دلار می خواهم، در صورتی که می شود با روش های مختلف، یعنی ببینید مس؛ خود یک سرمایه است، محصول آن؛ خود سرمایه است، این خود تولید را می توانی شما گارانتی بگذاری برای آن سرمایه گذاری که می آید برای شما کار کند. یک نکته ای هم حاج آقا فرمودند که این شرکت های بزرگ، باور کنید در بعضی کشور ها خبر دارم این شرکت ها تا سه تا چهار میلیارد دلار پول در خارج از کشور دارند و متأسفانه از این پول هم استفاده نمی کنند، چه کار؟ می آیند از این خواب پول استفاده می کنند، حالا من دیگر وارد این قضیه نمی خواهم بشوم. این چهار میلیارد دلار می تواند خودش یک دی پازیتی باشد برای سرمایه گذاری خارجی در داخل کشور. می گوید من این کالا را دارم، پول من هم اینجاست، لازم هم نیست که این را سپرده کند، می گوید این اعتبار من است، یعنی ما یک راه فاینانس را یاد گرفتیم، مدام می رویم سراغ این، به روش های مختلف نمی رویم جذب سرمایه کنیم، البته همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما تا می خواهیم سرمایه گذاری کنیم، می گوییم ما که شرایط مان شرایطی نیست که پول خارجی بیاید. یک نکته ای هم شما فرمودید؛ 18 ماه برای مجوز؛ درست است، اگر خارجی بیاید فرش قرمز، یا علی و برو و بیا تا انجام دهد. تا داخلی می آید، ارز می خواهد بیاورد، مشکلات زیادی برای او ایجاد می کنند تا این فرد نتواند وارد سیستم شود. حالا چه کسی می خواهد نظارت کند، به چه صورت؟ بهانه آنها هم این است؛ آقا ما از کجا بدانیم این می تواند؟ زود، این را شما خیلی سخت می توانی با این برخورد کنی. راحت با یک جمله؛ آقا ما از کجا بدانیم این سابقه اش چیست؟ کجا سرمایه گذاری کرده؟ مثلاً یکی دو شرکت را می دانم کدام شرکت ها هستند؟ یا راجع به مناطق مشترک نفتی ما، یک عده ای رها کردند و رفتند، همین بخش خصوصی آماده است که در بخش نفتی سرمایه گذاری کند، اما بهانه های بسیار مختلفی برای اینها ایجاد می کنند، شرایط را سخت می کنند که طرف اصلاً پشیمان می شود. نکته این است که اگر ما تولیدمان روی غلتک بیفتد، نه این که راحت تر است می خواهند بروند درآمدزایی کنند؛ برای این که بخش خصوصی را اذیت می کنند، یعنی جانش را می گیرند. نکته دیگری که حاج آقا فرمودند راجع به آن تیک تخصیص ارز؛ شما در یک وزارتخانه ای 25 میلیون دلار را تیک فوری می زند که می خواهد جنس وارد شود؛ کامپلیت، بعد برای یک شرکت دانش بنیان؛ این را خودم پیگیری کردم؛ دو میلیون، 500 هزار، 400 هزار؛ پنج چیز داشت، تیک نمی زدند، خودمان را کشتیم 400 هزار یورو، پس ببینید اینها مسائلی است که باعث می شود شرکت دانش بنیان پشیمان شود، می رود فلان کشور همسایه. می رود فلان جا. آن وقت ما اگر یک تمرکز روی شرکت های دانش بنیان دهیم، به راحتی ما به 10 میلیارد دلار صادراتی که افزوده و عدد زیادی دارد و ارز است برای کشور، اما ما در آن نیستیم. راجع به این تهاتر ارزی که انجام می دهند، ما مواجه بودیم، می گویند پسته هر کس صادر کند، می تواند مثلاً قطعات فلان بیاورد، می تواند موبایل بیاورد، نمی گویند بروید از پسته صادرکننده ارز را بخرید، طرف می آید پسته را اینجا می خرد؛ من، می برم در آن بازار خارجی نابود می کنم آن قیمت پسته مان را برای این که هر چه زودتر ارزی حاصل شود، بر می دارم آن کالایی که می توانم بیاورم اینجا؛ مثل اتومبیل، وارد کشور که می کند، 10 برابر سود می کند، پس تاجر پسته ما را بیچاره کرده، پسته ما را بیچاره کرد و آمده آن کالای مورد نظر خود را وارد کرده، بعد می گویند تهاتر گذاشتیم. الان اتحادیه خشکبار در این است. اثر همه اینها در تولید است. اگر ما روی این مسأله؛ اولویت بندی کنیم روی سرمایه، آقای کریمی گفتند ولی اولویت نگفتند. ما در هر کاری که نباید بیاییم سرمایه گذاری کنیم. حضرت آقا فرمودند در تولید. چه تولیدی؟ تولیدی که بتواند به ارز زود حاصل شود، ارزآوری کند. حاج آقا فرمودند این مابه التفاوت صادرات و واردات را هر چه بیشتر کند. یعنی ما سورپلاست داشته باشیم که هم پول من قوی تر باشد، هم این که خلق ارز کرده باشیم.
سؤال: آقای مصباحی مقدم متناسب با این شرایط؛ چون یکی از چالش ها هم که در جلسات قبلی این برنامه راجع به آن صحبت شد، این بود که می گفتند با وجود ادعا هایی که وجود دارد باید در راهبرد و استراتژی مشخصی مثلاً در حوزه سرمایه گذاری و صنعت، ولی واقعیت این است که خیلی چیزی دست مان نیست. ما الان می دانیم که اگر سرمایه گذاری وجود دارد و می خواهد در تولید بیاید، اصلاً اولویت های ما چیست؟ کدام ها برای ما مزیت دارد یا ارزش افزوده بالاتری می تواند ایجاد کند که به آن سمت برود؟ آیا این آماده است؟
مصباحی مقدم: البته به نظرم کسانی باید این پاسخ را بدهند که در جایگاهی قرار دارند که اولویت بندی می کنند. اما از جهت نظری، بنده معتقدم اولویت های ما به طور عمده در دو قلمرو است؛ یکی قلمروی انرژی است که در سخن قبل به آن اشاره کردم. واقعاً ایران مزیت بسیار خوبی در انرژی دارد، هم انرژی فسیلی؛ شامل نفت و گاز که اگر ما زنجیره تولید در نفت و گاز تشکیل دهیم و برویم به سمت محصول نهایی و آن محصول نهایی را صادر کنیم که اینجا نقش شرکت های دانش بنیان بسیار بسیار برجسته است، در این صورت ارزآوری بسیار بالاتری هم داریم. چون خیلی فرق می کند که ما نفت خام صادر کنیم یا مثلاً یک بار پالایش شود و به عنوان مثال نفتا صادر کنیم و چیز هایی شبیه به این یا این که برویم زنجیره تولید تشکیل دهیم، خصوصاً در سواحل جنوبی ما، در کنار خلیج فارس و دریای عمان که از آب دریا برای این کارخانجات استفاده شود و به جای پالایشگاه های بسیار بزرگ، ما مینی پالایشگاه ها و پتروپالایشگاه ها را داشته باشیم؛ با پنج هزار بشکه، 10 هزار بشکه و امثال اینها و مدیریت اینها دست جوانان ما باشد که این نخبگان ما هستند، تربیت شدند برای این عرصه که اگر این کار انجام شود، با تشکیل این زنجیره تولید، ما به تولیدات و محصولاتی می رسیم که ارزآوری بسیار بالایی دارد و این خیلی کمک می کند به این که اقتصاد ما را جهش دهد.
سؤال: جمع بندی؟ اگر نکته ای باقی مانده است؟
صفری: من فقط نکته ای که شما فرمودید؛ معتقدم در این سرمایه گذاری که حضرت آقا فرمودند باید یک اولویت بندی؛ به نظرم دانش بنیان ها در نانو، بایو و کشاورزی که می تواند ارز بالایی برای کشور حاصل کند و پایداری در پول.
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}