بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
عاملان سرقت مرگبار از پسر دانشجوی دانشگاه تهران وقتی برای ملاقات دوست شان به بیمارستان می رفتند، تصور نمی کردند پلیس در کمین آنها باشد.
به گزارش مشرق ، صبح سه شنبه 30 بهمن خبر دستگیری عاملان قتل امیرمحمد خالقی پسر 19 ساله دانشجو همانند یک بمب منفجر شد. امیرمحمد دانشجوی رشته مدیریت کسب و کار دانشگاه تهران بود که شامگاه چهارشنبه 24 بهمن هنگامی که از اولین روز کاری اش به خوابگاه برمی گشت، در منطقه کوی دانشگاه از سوی دو سارق موتورسوار با ضربات چاقو مجروح شد و گوشی تلفن و کوله پشتی حاوی لپ تاپش به سرقت رفت. با انتقال پسر جوان به بیمارستان شریعتی صبح روز بعد وی جان باخت و از همان زمان پیگیری های پلیسی قضایی برای دستگیری قاتلان آغاز شد.
چرا که قتل این پسر بی گناه واکنش زیادی از سوی جامعه دانشگاهی و اقشار مختلف مردم به دنبال داشت. تنها سرنخی که پلیس از این جنایت در دست داشت، یک فیلم نه چندان واضح از دوربین مداربسته خیابانی بود. با این حال 5 روز پس از این جنایت در حالی که مظنونان زیادی دستگیر شده بودند، سرانجام پلیس توانست شامگاه دوشنبه 29 بهمن متهمان اصلی را به همراه مالخران شناسایی و دستگیر کند.
یک سارق سرنخ دستگیری متهمان را داد
در حالی که بررسی های تیم جنایی برای به دست آمدن سرنخی از متهمان ادامه داشت، سارق سابقه داری که خودش تحت تعقیب پلیس بود، سرنخ اصلی را در اختیار کارآگاهان قرار داد.
این سارق در تماس تلفنی به اپراتور مرکز فوریت های پلیسی گفت: ساعتی قبل یکی از دوستانم به نام احمد با من تماس گرفت و گفت که اشتباه بزرگی مرتکب شده است. احمد گفت که در محدوده دانشگاه پسر جوانی را به خاطر سرقت کوله پشتی اش به قتل رسانده است و پلیس در تعقیب اوست. دوستم گفت که این سرقت را با همدستی پسری به نام امیر انجام داده است.
به دنبال این تماس، هویت احمد و امیر به صورت کامل به دست آمد، اما محل زندگی آنها نامشخص بود. در ادامه بررسی ها، تیم تحقیق دریافت که یکی از دوستان احمد در بیمارستانی در جنوب تهران بستری شده است و او قصد دارد که برای عیادت دوستش به بیمارستان برود.
بدین ترتیب بیمارستان خیلی زود از سوی مأموران تحت محاصره درآمد و زمانی که احمد برای عیادت دوستش شامگاه دوشنبه 29 بهمن به بیمارستان رفته بود، دستگیر شد و متهم دوم نیز در مخفیگاهش به دام افتاد. متهمان در همان تحقیقات اولیه به قتل و سرقت کوله پشتی متهم اعتراف کردند.
در ادامه تحقیقات سه خریدار اموال مسروقه نیز که در این رابطه با متهمان همدست بودند، بازداشت شدند. تحقیقات در این پرونده در حالی ادامه دارد که متهمان قرار است به زودی صحنه سرقت و جنایت را بازسازی کنند.
سکوت خانواده امیرمحمد
به دنبال دستگیری قاتلان امیرمحمد، با خانواده او تماس گرفتیم و برادر مقتول در پاسخ گفت: صبح سه شنبه مطلع شدیم که قاتل برادرم را دستگیر کرده اند. البته تصور می کنم پلیس با یکی از برادرانم نیز تماس گرفته است. ما فقط می خواهیم خون برادرمان پایمال نشود و متهمان به مجازات برسند.
اعترافات متهمان
احمد، متهم اصلی پرونده قتل پسر جوان است؛ او که تصورش را نمی کرد به این زودی دستگیر شود، درباره ماجرا گفت: آن شب در خیابان پرسه می زدیم، در کوچه خلوت چشم مان به یک پسر جوان افتاد که در حال عبور بود. کیفی دستش بود که (متهم جوان با اشاره نشان می دهد که کیف کوله است) با خودمان گفتیم صد درصد داخلش لپ تاپ قرار دارد.
بعد چکار کردید؟
به سمتش رفتیم و به محض اینکه من پیاده شدم، مقتول شروع به دویدن و فرار کرد. امیر که راکب موتورسیکلت بود، دنبالش رفت و با موتورسیکلت، او را از پشت سر گرفت. من رسیدم و او گفت کیفم را بده گوشی را ببر، من دانشجو هستم.
چرا؟
نمی دانم. من قبول کردم، اما به محض اینکه خواستم کیف را به او بدهم یکی زد تو گوش من یکی هم زد تو گوش امیر. با این اتفاق، امیر به من گفت بزن، بزن؛ من هم با چاقو دو ضربه زدم.
می دانست تو چاقو داری؟
چاقو را خود امیر به من داده بود، از رفیقش گرفته بود.
می دانستی مقتول، دانشجوست؟
من نمی دانستم، زمانی که برای سرقت به سمتش رفتیم امیر گفت از ظاهرش معلوم است که دانشجوست. خودش هم گفت من دانشجو هستم.
و بعد از آن تو با چاقو به او حمله کردی؟
دو تا ضربه زدم و بعد کیف را گرفتیم و فرار کردیم.
وقتی او را زدید، چه اتفاقی افتاد؟
اول داد زد و بعد نشست روی زمین. به محض اینکه من روی موتور پشت امیر نشستم، بلند شد.
لپ تاپ را نفروختیم
امیر، متهم دوم پرونده معروف به امیر سی جی، شخصی است که در نقش راکب موتورسیکلت در جریان سرقت بوده است.
می گوید چون موتور سنگین و موتور سی جی داشتم و فروختم، به همین دلیل به من امیر سی جی می گویند.
از لحظه سرقت بگو؟
احمد دوید و از کیفش گرفت و همان طور که کیفش را گرفته بود، چاقو را نشان داد و گفت می زنم. مقتول هم گوشی را به او نشان داد و گفت بیا. کیفم را بدهید. کیف را بده و گوشی را ببر مدارک داخلش است، زد تو صورت من و یکی زد تو صورت امیر. دیگه گوشی را ازش گرفتیم و دوباره آمد بزند اما احمد دو ضربه با چاقو به او زد.
تا حالا احمد سابقه سرقت لپ تاپ داشت؟
لپ تاپ نه، اما سابقه سرقت گوشی را داشت.
تو در سرقت چه نقشی داشتی؟
من راننده بودم و رفیقم پیاده شد و چاقو که ترک من بود را گرفت و ضربه زد.
دومین بار است که دستگیر شده ام و سری قبل هم به خاطر سرقت بازداشت شدم و تاوان سرقت ها را که دادم، بازداشت شدم.
وسایل امیرمحمد کجاست؟
لپ تاپ مانده است. وقتی فهمیدم امیرمحمد فوت کرده است، لپ تاپ را نفروختم اما گوشی را یک میلیون و 500 فروختم.
گوشی چقدر ارزش داشت؟
حدود 7 میلیون تومان بود.
پیگیری های جدی وزارت علوم در این حادثه
پس از قتل امیر محمد خالقی، وزیر علوم با پیگیری این ماجرا و درخواست شناسایی و مجازات عاملان این جنایت و شنیدن درخواست های دانشجویان برای تأمین امنیت منطقه جلسات متعددی با مسئولان شهری و انتظامی برگزار کرد و در نهایت این پیگیری ها منجر به عذرخواهی و استعفای مدیر امور خوابگاه های دانشگاه تهران و انتصاب سرپرست جدید اداره کل خوابگاه ها شد. همچنین نصب دوربین و گیت برای تأمین امنیت منطقه دو روز پس از این حادثه و پایان کار ناتمام مکاتبات سال های سال دانشگاه تهران با نیروی انتظامی و شهرداری برای تأمین روشنایی و امنیت محوطه اطراف کوی و استقرار کیوسک پلیس در اطراف نقاط آسیب پذیر دانشگاه ها از نتایج دیگر این ماجرا بود.
{{name}}
{{content}}