ایتالیا: ماسک نقشی در آزادی خبرنگار ایتالیایی در ایران نداشت
«آنتونیو تایانی» وزیر خارجه ایتالیا روز جمعه اعلام کرد «ایلان ماسک» در مذاکرات میان رم و تهران برای آزادی «چچیلیا سالا» خبرنگار ایتالیایی از ایران هیچ نقشی نداشته است
فیلم «بچه مردم» تنها اثری بود که با نمایش تیتراژ با تشویق ممتد اصحاب رسانه و منتقدان حاضر در برج میلاد مواجه شد و در نشست نقد و بررسی فیلم این تشویق ها امتداد پیدا کرد.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - سینمای ایران بی رحمی ذاتی منحصر به فردی را یدک می کشد و برای صنوف مولفان در مقام کارگردان و نویسنده فرصت چندانی قائل نیست.
کارگردان و یا فیلمنامه نویسی که در فیلم اول خود توفیق نسبی کسب نکند، در سینمای ایران روزگار خوشی سپری نخواهد کرد.
طیف دیگری که در سینمای ایران برای بقا تلاش می کنند اغلب "کارمندفیلمسازانی" هستند که پروژه های مستمر نصیبشان می شوند و فیلم بعدی آنان با اثر قبلی اشان از حیث کیفیت تفاوتی ندارند و جمعیت آنان در این جشنواره، جمیعت قابل اعتنایی است.
امتداد سینمای کارمندی و غیررقابتی، زمینه خلاقیت زدایی در سینمای ایران را تشدید خواهد کرد. آنچه در بخش مهم آثار سینمای ایران مشهود است، گسترش فضای رقابتی و افزایش فیلمسازان کارمندی است. با وجود چنین فضایی، کارگردانی که بر اساس برنامه ریزی و انتخاب سوژه مناسب و متفاوت وارد سینمای ایران شود، به پدیده سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر تبدیل خواهد شد.
محمود کریمی کارگردان فیلم بچه مردمدر جشنواره فیلم فجر امسال محمود کریمی در گام نخست فعالیت های سینمایی اش با تکیه بر تجربه، خلاقیت بصری، انتخاب سوژه ای منحصر به فرد، علی رغم تمام فضاسازی های غیرسینمایی درباره اثرش، تبدیل به پدیده چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد. محمود کریمی پدیده جشنواره چهل و سوم شد
در جشنواره فیلم فجر امسال «محمود کریمی» در گام نخست فعالیت های سینمایی اش با تکیه بر تجربه، خلاقیت بصری، انتخاب سوژه ای منحصر به فرد، علی رغم تمام فضاسازی های غیرسینمایی درباره اثرش، تبدیل به پدیده چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد.
محمود کریمی مستندساز باسابقه ای است و عمده شهرت او ریشه در فعالیت هایش در برنامه «خندوانه» دارد. در فیلم بچه مردم، نخستین اثر این کارگردان، شاهد لحن بصری شاخصی هستیم که امتداد همان آیتم های تماشایی خندوانه است.
با این حال اغلب منتقدان اعتقاد دارند که در محتوا و ساختار و شیوه قصه گویی او وامدار وس اندرسن یا ژان پیرژونه (با فیلم مشهور امیلی) است.
توضیح درباره سبک کارگردان، دلایلی دارد که ریشه هایش را باید در متن اثرش جستجو کرد. فیلمسازی به سبک خندوانه یا وس اندرسون، مزیتی برای انتقاد یا تشویق نیست.
فرم یا سبک انتخابی اگر منجر به قصه گویی روان در سینما نشود، طبعا هر مخاطبی آن را پس خواهد زد. این موضوع از این جنبه اهمیت دارد که سینمای ایران در تعریف کردن قصه های سرراست با دشواری های فراوانی مواجه است.
چرا عبارت «دغدغه مند» با فیلم بچه مردم نسبت دارد؟
در گفتمان نقد سینما، عبارت «دغدغه مند» و اتصال بیهوده آن به هر فعال سینمایی تبدیل به کلیدواژه نامناسبی شده است. «سیدعلی احمدی» تهیه کننده سابق خندوانه بر اساس عملکرد سال های اخیرش، یکی از مترادف های واقعی دغدغه مند، در همکاری مشترکش با رامبد جوان و فیلم «بچه مردم» است. اظهارات یوسف اصلانی فعال اجتماعی در حوزه بهزیستی این ادعا را تایید می کند.
اصلانی در نشست نقد و بررسی این فیلم اشاره کرد که روایت خود را درباره شهدای بهزیستی برای سینماگران مختلفی تعریف کرده اما برای اغلب آنان تبدیل به دغدغه نشده و تنها با روایت های او گریسته اند و بنا به هر دلیلی از تبدیل دغدغه های او به اثر سینمایی امتناع کرده اند. طبیعی است که احمدی این سوژه را انتخاب کرد و نیت انسانی مولفان، انرژی فوق العاده ای را به متن فیلم تزریق کرده است.
این انرژی در روز سوم جشنواره فیلم فجر خودنمایی کرد و فیلم «بچه مردم» تنها اثری بود که با نمایش تیتراژ با تشویق ممتد اصحاب رسانه و منتقدان حاضر در برج میلاد مواجه شد و در نشست نقد و بررسی فیلم این تشویق ها امتداد پیدا کرد.
یوسف اصلانی مرد پشت ماجرای فیلم بچه مردم
یکی از موضوعات مرتبط با فیلم که در جشنواره فیلم فجر بسیار مورد توجه قرار گرفت، تاثیر یوسف اصلانی فعال اجتماعی در نسبت با این فیلم است. اصلانی یکی از چهره های مهم خیریه امام رضا(ع) بیش از بیست و هفت سال است که در کنار کودکان بهزیستی زندگی است.
او در حاشیه نشست نقد و بررسی فیلم، با بیان اینکه عوامل «بچه مردم» آرزوی بیست سی سال زندگی مجموعه بهشت امام رضا (ع) و بچه های بهزیستی را ساخته اند، گفت: ساخت این فیلم آرزوی چندین و چند سالۀ ما بود به چند دلیل؛ یک اینکه موجب ایجاد احساس خودباوری در بچه های بهزیستی می شود و دوم موجب تغییر تردید جامعه به این نوع می شود.
وی افزود: پرسیدند که تعداد بچه های بزهکار در سازمان چقدر است؟ اینقدر این تعداد کم است که اصلا قابل مقایسه نیست. من خودم 400 بچه را بزرگ کردم و اگر بخواهم این تعداد را در آن ها بشمارم، تعداد بزهکاران بین آن ها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد! از طرفی تعداد بچه هایی که موفق شدند قابل شمارش نیست.
اصلانی با بیان اینکه جامعه بچه های بهزیستی را باور ندارد، گفت: در سنین طفولیت بچه های بهزیستی آمرزش آخرتمان را از آن ها می خواهیم اما تا بزرگ می شوند در جامعه طرد می شوند.
وی در ادامه تصریح کرد: در زمان جنگ بچه هایی که در بهزیستی زندگی می کردند 850 نفر بوده است و 85 نفر از آن ها شهید شدند. یعنی بیش از 10 درصد از یک خانواده شهید شدند. با این وجود تا به امروز کاری برای این عزیزان نشده است. بهزیستی تمام تلاش خودش را می کند اما در نگاه مردم هیچ تغییری ایجاد نشده است. در طول این بیست سال به هزاران نفر درمورد ساخت این فیلم گفته ایم، به سراغ تهیه کننده و کارگردان ها رفتم، همۀ آن ها اشک می ریختند اما کاری برای ساخت فیلم نمی کردند.
اصلانی بیست و هفت سال ارتباط تنگاتنگی زندگی حرفه ای خود را صرف کودکان بهزیستی کرده است. وی معتقد است که این فیلم بخش هایی از واقعیت زندگی بچه های پرورشگاهی را که تاکنون کمتر دیده شده، نمایش داده است و ترکیبی از صدها خاطره واقعی است که در طول این سال ها جمع آوری شده است.
بچه مردم چگونه در جشنواره فیلم فجر دلبری کرد؟
اما یکی از دلایل مهمی که موجب شد فیلم بچه مردم در مرکز توجهات قرار گیرد، عدم وابستگی ساختار و شیوه روایتگری به دیالوگ، مونولوگ و شخصیت های اصلی فیلم است و زبان بصری فیلم محتوای اثر برگ طلایی آن محسوب می شود.
«فرم» عامل پیشبرنده محتواست، این موضوع یکی از بحث های محوری میان منتقدان نخبه سینمایی است، اما در سینمای ایران، فرم همواره عامل عقب ماندگی اثر است. توجه به زبان سینما، قواعد و دستورالعمل های بصری برای انتقال حس، موجب شده این اثر تبدیل به یک اثر شعاری در نیمه پایانی اش نشود.
جبهه های جنگ هشت ساله، زیبا شد
بخش های پایانی این فیلم در جبهه های هشت سال دفاع مقدس می گذرد و یکی از غیرشعاری ترین، غیر کلیشه ای ترین و تاثیرگذارترین سکانس های سینمای ایران را درباره دفاع هشت ساله ایران به مخاطب ارائه می دهد.
ابوالفضل شخصیت اصلی فیلم، در نیمه پایانی، پیک نامه بر است و در تصاویری دیدنی، نامه های دوستان شهیدش را در ذهن خود مرور می کند و پیکرهای مطهر آنان را مشاهده می کند. این بخش یکی از تاثیرگذارترین سکانس های ماندگار سینمای ایران است.
این سکانس یکی از با ارزش ترین لحظات تاریخ سینمای ایران است و به بخشی از هویت شخصیت اصلی فیلم تبدیل می شود. از گزاره مهم روایتگری در اثر، توجه خاص به مولفه «سفر قهرمان» است. سفر قهرمان یک الگوی کلی است که که ادعا می شود، شخصیت های مهم آثار نمایشی بر اساس آن خلق می شوند.
این الگو نخستین بار، توسط جوزف کمبل در کتاب «قهرمان هزار چهره» (1949) معرفی شد و پس از آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در آثار نمایشی به عنوان الگویی دراماتیک استفاده می شود.
کمبل برای این الگو، از هفده مرحله یاد می کند؛ اما بیشتر شخصیت ها در یک ساختار نمایشی این مراحل را دارا نیستند و بعضی فقط روی یکی از این مراحل تمرکز دارند. این هفده مرحله، ذیل سه مرحلهٔ کلی «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت» جای می گیرند.
در این فیلم سه گزاره «جدایی» و تشرف پیوندی مستقیم با مفاهیم دینی دارند. سکانس شهادت، مصداق سینمایی دقیقی از یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی، بر اساس الگوی «بازگشت» سفرقهرمان طراحی شده است.
در مرحلهٔ «بازگشت» الگوی رایج سفر قهرمان که معمولا با تراژدی پایان می پذیرد، از تفسیری قرآنی با تصاویر خوش رنگ و لعاب سینمای به مفهومی معکوس تبدیل می شود. در الگوی سفر قهرمان تراژدی پایان راه است، اما در فیلم تراژدی زدایی می شود و شهادت با تصاویری القا کننده بقا هستند جایگزین آن می شود.
از این حیث حتی اگر ساختار فیلم غیربومی باشد اما انتقال معنا در فیلم بچه مردم کاملا بومی و بر اساس فرهنگ عامه است. فیلم بچه مردم از آن دسته آثاری بود که حال و هوای جشنواره فجر را دگرگون کرد و اغلب اصحاب رسانه در اجماعی بی سابقه از فیلم تمجید کردند.
***مهدی قاسمی
{{name}}
{{content}}