آمریکا در پی تجزیه کشورهای اصلی منطقه است

یک کارشناس مسائل بین الملل گفت: اکنون آمریکا در پی تجزیه کشورهای اصلی منطقه است تا با کوچک شدن این کشورها بتواند رژیم صهیونیستی را به یک قدرت منطقه ای در غرب آسیا تبدیل کند، اما امروز مقاومت به شدت قدرت پیدا کرده و مانعی بر سر راه این سیاست ها شده است.

منطقه خاورمیانه به ‎دلیل موقعیت جغرافیایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است برای همین چشم جبهه استکبار به دنبال تسلط بر این منطقه بوده و همواره به جنگ افروزی پرداخته است. در اتفاقات اخیر منطقه غرب آسیا بلافاصله پس از آتش بس لبنان، دولت بشار اسد سقوط کرد، با سقوط دولت سوریه، راه برای ورود تروریست ها و صهیونیست ها باز شد، در همین خصوص ایکنا در قزوین گفت وگویی با اشکان ممبینی، کارشناس مسائل بین الملل داشته که در ادامه آن را می خوانیم:

ایکنا_ در خصوص تحولات منطقه توضیحی بفرمایید؟

تحولات منطقه ای همیشه بر موقعیت و منافع ملی ایران تأثیر داشته است زیرا ایران به عنوان یکی از قدرت های بزرگ منطقه غرب آسیا، همیشه در معادلات منطقه ای نقش پررنگ و تعیین کننده داشته است به همین خاطر خاورمیانه جدید را نمی توان بدون حضور ایران تصور کرد.

امروز ایران در کنار روسیه و چین به یکی از مهم ترین قطب های منطقه ای تبدیل شده است و این محور و قطب بندی جدید، بی تردید در نظام بین الملل و آینده منطقه تأثیر ویژه ای خواهد داشت.

امروز در دنیایی زندگی می کنیم که دیگر جهان تک قطبی و یا دو قطبی معنای خود را از دست داده است. زیرا شاهد متولد شدن قدرت ها و ائتلاف های جدیدی هستیم، جهان بعد از جنگ سرد از دو قطبی به تک قطبی تبدیل شد و از سال 2017 جهان از تک قطبی به چندقطبی تبدیل شد.

ایکنا_ حضور آمریکا در منطقه چه پیامدهایی دارد؟

در سال 1947 آمریکا و شوروی دو قدرت بزرگ جهان بودند و در سال 1989 زمانی که جنگ سرد به پایان رسید و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 از دنیای دوقطبی به دنیای تک قطبی وارد شدیم ولی در سال 2017 جهان از تک قطبی بودن به چندقطبی تبدیل شد و سه قدرت بزرگ آمریکا، چین و روسیه به وجود آمدند و جهان دچار تغییرات ساختاری بزرگ شد.

آمریکا همیشه بر سه منطقه در جهان تمرکز داشته است؛ شرق آسیا به دلیل وجود چین که یکی از بزرگ ترین رقبای آمریکا است، در اروپا نیز به دلیل وجود قدرتی چون روسیه و در خلیج فارس هم به دلیل وجود نفت و منابع طبیعی تمرکز دارد.

امروز آمریکا و اسرائیل در منطقه به دنبال منافع خود هستند برای همین روی خاورمیانه تمرکز کردند؛ آمریکا همیشه متحد سرسخت رژیم صهیونیستی بوده و در تمام شرایط از این رژیم حمایت کرده است، اسرائیل در جنگ غزه و دیگر بحران های منطقه، نسل کشی و کشتار گسترده را در دستور کار خود قرار داده اما با این وجود آمریکا همواره از این رژیم جعلی حمایت کرده است.

ایالات متحده و متحدان غربی و منطقه ‎ای آن ها در پی ایجاد ناامنی و جنگ افروزی بوده اند این بار فتنه ای جدید را با سازمان دهی گروه های مسلح و تروریستی در سوریه به راه انداختند تا بتوانند با ایجاد تنش و بر هم زدن امنیت منطقه، سیاست های توسعه طلبانه خود را اجرا کنند. البته نباید نادیده گرفت که این اقدامات علاوه بر اینکه در جهت تأمین منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه است بلکه در جهت تضعیف و جلوگیری از قدرت گرفتن محور مقاومت در منطقه نیز است.

ایکنا_ سقوط دمشق چه تغییر در معادلات منطقه به وجود آورد؟

سقوط دمشق، منطقه غرب آسیا را در مسیر تحولات جدیدی قرار داده است. یکی از تحولات مهم منطقه مسئله سوریه است، چشم انداز آینده این کشور را باید در راهبرد جدید آمریکا در منطقه غرب آسیا و تقابل با محور مقاومت و چگونگی همسویی و همراهی این کشور با عربستان، ترکیه، عراق و رژیم صهیونیستی ارزیابی کرد.

اصولاً آمریکا همیشه برای افزایش قدرت نفوذ خود در منطقه غرب آسیا در تلاش بوده است که آن را از طریق سیاست ها و راه های مختلفی نظیر دخالت در امور این کشورها از راه درگیری نظامی و جنگ افروزی و یا از راه تجزیه برخی از کشورهای خاورمیانه دنبال کرده است تا بتواند قدرت خود و شریک استراتژیک خود یعنی رژیم صهیونیستی در منطقه را افزایش دهد.

با توجه به تحولات سوریه، آمریکا در فکر ایجاد تغییر از راه تجزیه برخی کشورهاست ولی موانعی بر سر راه دارد که یکی از آن ها مقاومت است زیرا منطقه غرب آسیا نسبت به دوسال قبل نیز تغییراتی زیادی داشته که این تغییرات از قدرت نفوذ سیاسی و نظامی امریکا در منطقه کاسته و نمونه آن حمایت از رژیم صهیونیستی در نسل کشی و تجاوزات در غزه و همچنین تهاجم به لبنان بوده است.

سیاست های مخرب و حمایت های بی قید و شرط آمریکا از رژیم صهیونیستی باعث شد تا امریکا و اسرائیل در منطقه رو به ضعف بروند و در انزوای سیاسی و بین المللی قرار گیرند و حتی برخی متحدان قسم خورده آن ها نیز دیگر حاضر به همکاری و همراهی با آن ها نیستند ضمن اینکه راهبرد تجزیه منطقه غرب آسیا از طرف آمریکا به تأسی از عملکرد انگلیس پس از جنگ جهانی دوم بازمی گردد.

اکنون آمریکا نیز در پی تجزیه کشورهای اصلی منطقه است تا با کوچک شدن این کشورها بتواند رژیم صهیونیستی را به یک قدرت منطقه ای در غرب آسیا تبدیل کند، اما امروز مقاومت به شدت قدرت پیدا کرده و مانعی بر سر راه این سیاست ها شده است.

راهبرد مقاومت اصلی ترین تأثیرگذاری در منطقه را دارد زیرا این راهبرد از چند موئلفه قدرتمند ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک بهره می گیرد که شامل قدرت موشکی ایران و قدرت اتمی ایران به همراه نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و یمن است.

روز به روز بر قدرت مقاومت افزوده می‎شود، به همین دلیل آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکنون موفق به اجرای طرح های شوم خود در رابطه با کاهش قدرت مقاومت نشده اند. ممکن است در مقطعی توانسته باشند راه و یا مسیری را مسدود کنند ولی در عمل میبینیم که مقاومت زنده است و همچنان به مسیر خود با توان بیشتر و در مسیری جدید ادامه می دهد.

در مورد بحران سوریه، باید به این مسئله اشاره کرد که امواج آن از 7 اکتبر 2023 (طوفان الاقصی) آغاز شد و پس از بحران سوریه احتمالأ به عراق و ایران هم خواهد رسید برای همین اتخاذ تصمیمات و تدابیر لازم جهت مقابله و خنثی کردن هرگونه توطئه یا تجاوز از جانب رژیم صهیونیستی و آمریکا باید مدنظر قرار گیرد.

جمهوری اسلامی ایران همیشه به عنوان  یک قدرت منطقه ای، فرامنطقه ای، حامی منطقه ای سوریه و محور مقاومت ملاحظات مختلفی را در سیاست خود در قبال سوریه مد نظر داشته است که از مهم ترین آن ها رژیم صهیونیستی و محور مقاومت بوده است از این رو با توجه به تحولات و اتفاقات جدیدی که در منطقه و سوریه رخ داده و تهدیدهایی که وجود دارد باید در سیاست های منطقه ای و محور مقاومت یک باز طراحی صورت گیرد تا بتوان با رویکرد و راهبردی موثرتر و قدرتی بیشتر وارد میدان شد.

انتهای پیام

نظرات

captcha