اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
امام علی(ع) در خطبه 102 نهج البلاغه برای نشان دادن آمادگی فتنه گران از هر نظر، فتنه آنان را به شتری تشبیه می کند که افسار بر دهان و جهاز بر پشت دارد و کاملاً تسلیم کسی است که سوار بر آن است و به تعبیر دیگر همه چیز، برای پیشرفت فتنه گری های آنها آماده است؛ همچنین ایشان به این نکته اشاره دارد که این فتنه، زیاد دوام پیدا نمی کند، بلکه خداوند فتنه گران را به دست جمعی از اولیای مجاهدش درهم می پیچد.
امام علی(ع) تنها فردی است که از میان همه گذشتگانی که سخنی از آنها به جا مانده، به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده و گفتار او اقیانوس بیکرانه ای است که سخن هیچ مبلغی به پای آن نخواهد رسید.
سخنانی که در قالب خطبه ها، نامه ها و حکمت ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن ها داشته اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه های امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند الکافی، ج 1، بحارالانوار، ج 43، مستدرک حاکم، ج 3، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، استفاده می شود که در ادامه با موضوع «هشدار از فتنه های سخت» را می خوانید.
امام علی(ع) در خطبه 102 نهج البلاغه می فرماید: «و من خطبة له (علیه السلام) تجری هذا المجری و فیها ذکر یوم القیامة و أحوال الناس المقبلة: یوم القیامة: وَ ذَلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللَّهُ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَاب وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِیَاماً، قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بهِمُ الْأَرْضُ، فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَیْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً. فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ، لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَایَةٌ، تَأْتِیکُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً، یَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ یَجْهَدُهَا رَاکِبُهَا، أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدیدٌ کَلَبُهُمْ قَلِیلٌ سَلَبُهُمْ، یُجَاهِدُهُمْ فِی سَبیلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَکَبِّرِینَ، فِی الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ. فَوَیْلٌ لَکِ یَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِکِ مِنْ جَیْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ، لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ، وَ سَیُبْتَلَی أَهْلُکِ بالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ؛ روز رستاخیز، روزی است که خداوند در آن روز، پیشینیان را و آنان را که پس از آنها آمده اند، گرد می آورد، تا به حسابشان برسد و پاداش اعمالشان را بدهد. مردم در آن روز خاضعانه بر پای ایستاده اند و عرق از چهره هایشان به دهان هایشان روان است. لرزش زمین می لرزاندشان. نیکوحال ترین آن ها، کسی است که برای خود جای پایی بیابد و برای آسایش خود مکانی فراخ. فتنه هایی است چون ظلمت شب. کس را یارای آن نیست که در برابرشان برپای خیزد. هیچ یک از درفش هایش واپس نخواهد نشست. فتنه ها همانند اشتری مهار کرده و پالان بر پشت نهاده، که آنکه مهارش را می کشد به شتابش وادارد و آنکه بر آن سوار شده تا حد توان می دواندش، به سوی شما می آیند. آن فتنه جویان قومی هستند که سخت دلی و آزارشان بیش و رخت و جامه شان اندک است. گروهی با آنان در راه خدا جهاد می کنند که در چشم خودخواهان مشتی فرومایه اند. در روی زمین هیچ جا کسی آنان را نمی شناسد ولی در آسمان نزد همه شناخته اند. ای بصره، در آن زمان وای بر تو، از لشکری که نشانی است از انتقام خداوندی. چنان آیند که نه غباری برانگیزند و نه آوازی برآورند. ساکنانت به مرگ سرخ گرفتار آیند و گرسنگی شان به خاک هلاک افکند.»
این خطبه از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول به حوادث سخت روز رستاخیز اشاره دارد، که خداوند اولین و آخرین را برای رسیدگی به حساب دقیق و دادن پاداش و کیفر اعمالشان جمع می کند و بخش دوم به فتنه های وحشتناکی اشاره دارد که همچون پاره های شب تاریک روی می آورند و مردم را در فشار شدید قرار می دهند و سرانجام گروهی از مجاهدان راستین، در برابر آنها به پا می خیزند. امام علی(ع) در این بخش مخصوصاً روی شهر بصره انگشت می گذارد و به فتنه هایی که دامن این شهر را می گیرد، اشاره می کند.(1)
امام علی(ع) در جهت آماده سازی دل ها، اشاره به وضع مردم در روز قیامت می کند و در عباراتی کوتاه و تکان دهنده، ویژگی های وحشت انگیز آن روز را شرح می دهد و می فرماید: «آن روز روزی است که خداوند اولین و آخرین را برای رسیدگی به حساب دقیق و دادن جزای اعمال، جمع می کند، در حالی که همه، با خضوع و وحشت به پا خاسته اند.» تعبیر به «اولین» و «آخرین» اشاره به این حقیقت است که قیامت و حساب اعمال، برای همه انسان ها در یک روز و یک زمان خواهد بود، همان گونه که خداوند در آیه 95 سوره مریم می فرماید: «وَ کُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْداً؛ و همگی روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر می شوند» و در آیات 49 و 50 سوره مبارکه می فرماید: «قُلْ إِنَّ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرینَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقَاتِ یَوْم مَعْلُوم؛ بگو اولین و آخرین همگی در روز معینی گردآوری می شوند.»
تعبیر به «نِقَاش» که به معنای دقت در محاسبه است، نشان می دهد در آن روز کمترین و کوچک ترین اعمال مورد حساب قرار می گیرد و به آن پاداش یا کیفر داده می شود.
تعبیر به «خضوع» و «قیام» اشاره به این است که مردم در روز قیامت همچون کسانی هستند که در دادگاه ها، در برابر قضات عدل، حاضر می شوند و در حالی که ایستاده اند آثار وحشت در آن ها نمایان است.
در آیات قرآن نیز به این معانی اشاره شده است؛ خداوند در آیه هفتم سوره مبارکه قمر می فرماید: «خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ...؛ در حالی که چشمانشان از شدت وحشت به زیر افتاده...» و در آیه ششم سوره مبارکه مطففین می فرماید: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمینَ؛ روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند» و سپس می افزاید: آنها در حالی در دادگاه عدل الهی حاضر می شوند که «عرق از سر و رویشان فرو می ریزد به گونه ای که بر دهانشان لجام زده، و لرزش زمین تمام اندامشان را می لرزاند» آیا این عرق ریزان شدید، به خاطر گرمی فضای محشر است، یا از شدت شرمندگی و خجالت، و یا هر دو؟! و نیز لرزش زمین آیا به خاطر اعمال آن هاست، یا طبیعت دادگاه عدل الهی این چنین است، تا همه به فکر خویش باشند و به آنچه انجام داده اند بی کم و کاست اعتراف کنند؟! هر چه باشد محیط رعب آور عجیبی است. (2)
در آیات و روایات اسلامی نیز اشارات زیادی به عوامل و اسباب وحشت زای روز محشر شده است. بعضی از شارحان نهج البلاغه اصرار دارند که الفاظ بالا را کنایه از امور باطنی و روحانی بدانند، در حالی که هیچ نیازی به این گونه تأویل ها که شاهد و قرینه ای ندارد، نیست و اگر ما باب این گونه تأویلات را در آیات و روایات بگشاییم، باب «تفسیر به رأی» گشوده می شود و هر کس آنچه را تمایل به آن دارد، از آیات و روایات می فهمد و به شیوه بعضی از روشنفکرنمایان «قرائت های جدید در آیات و روایات» شروع می شود، در این صورت مسلم است که اصالت همه متون مذهبی مخدوش می شود و چیزی برای استدلال بر مسائیل عقیدتی و عملی باقی نمی ماند.
امام(ع) در پایان این بخش، به یکی دیگر از مشکلات عظیم صحنه قیامت اشاره کرده و می فرماید: «بهترین حال برای کسانی که در عرصه محشر حاضرند، حال کسی است که جای پایی پیدا کند، یا محلی برای خود به دست آورد.» این تعبیر اشاره به یکی از مشکلات عظیم صحنه محشر است که بر اثر کثرت جمعیت و ضیق مکان حاصل می شود و از تعبیرات روایات بر می آید که هول محشر و وحشت حسابرسی اعمال، مسئله عامی است که همه حاضران در محشر را فرامی گیرد، چراکه حتی نیکوکاران از حسابرسی دقیق پروردگار، بیمناکند. هول محشر عوامل فراوانی دارد که یکی از آن ها همان ضیق مکان است که در جمله بالا آمده است.
در بخش دوم این خطبه امام علی(ع) به پیشگویی دقیق دیگری درباره یکی دیگر از فتنه هایی که در انتظار مردم عراق است و کانون آن به خصوص بصره است اشاره می کند، شاید مردم با شنیدن آن، آمادگی دفاع بیشتری پیدا کنند و ضایعات و تلفاتشان در این فتنه کم شود و نیز از کیفر الهی که گاه به صورت فتنه ها ظاهر می شود، بترسند و راه راست را در پیش گیرند. حضرت می فرماید: «فتنه هایی است همچون پاره های شب تاریک، که هیچ کس نمی تواند در برابر آن بایستد و هیچ پرچمی از پرچم های آن به عقب رانده نمی شود و شکست، دامن آن ها را نمی گیرد» اشاره به اینکه، گردانندگان این فتنه بسیار قوی و زورمندند و حساب شده وارد میدان می شوند و فضای جامعه را تیره و تار می کنند و در تکمیل این معنا می افزاید: «این فتنه ها به سوی شما می آید، همچون شتری مهار شده و جهاز بر پشت نهاده که زمام دارش آن را می کشاند و سوارش به سرعت آن را می راند.»(3)
امام علی(ع) برای نشان دادن آمادگی فتنه گران از هر نظر، فتنه آنان را به شتری تشبیه می کند که افسار بر دهان و جهاز بر پشت دارد و کاملاً تسلیم کسی است که سوار بر آن است و به تعبیر دیگر همه چیز، برای پیشرفت فتنه گری های آن ها آماده است، تا آن حد که «این فتنه گران، جمعیتی هستند که ضربه آن ها بسیار شدید و تلفات آنان کم است.» این از ویژگی های کسانی است که حساب شده و با تدارکی کامل وارد میدان می شوند، سپس امام علی(ع) به نکته مهمی اشاره می فرماید که این فتنه، زیاد دوام پیدا نمی کند، بلکه خداوند فتنه گران را به دست جمعی از اولیای مجاهدش در هم می پیچد. ایشان می فرماید: «گروهی در برابر آن ها به پا می خیزند و در راه خدا با آنها نبرد می کنند و فتنه گران را در هم می شکنند؛ آنها جمعیتی هستند که نزد متکبران و گردن کشان خوارند، در زمین گمنامند و در آسمان ها معروف» اشاره به اینکه گروهی از اولیای الله که مقام والایی در پیشگاه خدا دارند و در زمینه جهاد فی سبیل الله، قوی و پیشتازند، آتش این فتنه را خاموش می کنند، آنها کسانی هستند که به خاطر عدم تظاهر و یا ریاکاری و بی اعتنایی به دنیا، نزد گردنکشان، مقام و منزلتی ندارند و در میان مردم گمنام اند، اما فرشتگان آسمان - که از باطن این جهان باخبرند - آن ها را به خوبی می شناسند؛ در اینکه آن قوم فتنه گر که امام علی(ع) از ظهور و فجایع آن ها خبر می دهد، چه کسانی هستند و مجاهدانی که در برابر آنها برخاستند و بعد از مدتی فتنه را خاموش کردند چه کسانی بودند؟ در میان مفسران نهج البلاغه گفتگوی زیادی است.
جمعی آن قوم فتنه گر را طرفداران مردی به نام «صاحب الزنج» می دانند که نام اصلی اش «علی بن محمد» بود و خود را منتسب به خاندان پیامبر(ص) می کرد (هر چند انتساب او کاملا مشکوک است) و گروهی از بردگان سیاه پوست را دور خود جمع کرد و به همین دلیل، لقب، «صاحب الزنج» را به او دادند (صاحب بردگان سیاه پوست). وی در نیمه قرن سوم به پا خاست و در اطراف بصره، آشوب و فتنه عظیمی برپا کرد و بعد از 12 سال، حکومت بر آن منطقه، به دست جمعی از مجاهدان کشته شد.
بعضی دیگر آن را اشاره به فتنه «مغول» می دانند که نه تنها سرزمین عراق، بلکه بخش های عظیم جهان اسلام را زیر پوشش خود قرار دادند و بعد از مدت طولانی، فتنه آنها به وسیله جنگجویان اسلام خاموش شد.
گروهی آن را به حوادث «آخر الزمان» تفسیر کرده اند که فتنه گرانی به پا می خیزند، نه تنها سرزمین عراق، که مناطق وسیعی را زیر ضربات شدیدترین فتنه ها قرار می دهند و سرانجام به دست سپاهیان مهدی(عج) که از مجاهدین فی سبیل الله هستند، از میان می روند.
سپس در قسمت آخر این خطبه، امام(ع) شهر بصره را مخاطب قرار داده، پیشگویی خاصی در خصوص این شهر می کند و می فرماید: «در آن هنگام وای بر تو ای بصره، از لشکری که به عنوان کیفر الهی بدون گرد و غبار و بی سروصدا به تو حمله ور می شود، و به زودی ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی شدیدی که رنگ چهره آنها را دگرگون می کند، مبتلا خواهند شد» که مفسران در این بخش تفسیرهای مختلفی دارند که بیان آن ها در این مجال نمی گنجد. (4)
منابع:
1. الکافی، ج 1
2. بحارالانوار، ج 43
3. مستدرک حاکم، ج 3
4. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2
خبرنگار: مرضیه حافظی فر
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}