اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
مدرس و پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام با بیان اینکه یکی از مهم ترین شاخصه ها در حوزه ورود به موضوع فاطمیه، پرداخت عالمانه است، گفت: برخی علمای اهل سنت فاطمیه را «دق الباب» دانسته اند؛ فرصتی که باید از آن عالمانه در جهت هدایت و اتحاد استفاده شود.
«ایام فاطمیه» عنوانی است که طی سال های اخیر برای فاصله زمانی بین دو روایت مشهور از زمان شهادت حضرت فاطمه(س) نام گذاری شده است و طی این مدت مراسم گسترده ای برای بزرگداشت حضرت صدیقه طاهره و عزاداری شهادت آن حضرت برگزار می شود؛ اما آیا در گذشته نیز مراسم عزاداری آن حضرت به صورت گسترده برگزار می شده است؟ تأثیر نام گذاری ایام فاطمیه چیست و آیا برگزاری چنین مراسم گسترده ای در عصر کنونی لازم است؟ و البته سؤال بزرگ تر و مهم تر اینکه چرا حضرت فاطمه(ص) در برهه مهم تاریخی پس از رحلت پیامبر(ص) دست به چنان اعتراض و مخالفت بزرگی زدند که منجر به شهادت ایشان شد.
مرتضی سراهی، مدرس و پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام و کلام تشیع در حوزه و دانشگاه به سؤالات ما در این زمینه پاسخ داد. وی در بخش اول مصاحبه با تأکید بر اینکه شهادت حضرت فاطمه(س) یک واقعه برنامه ریزی شده و هزینه سنگینی بود که اهل بیت(ع) آن را پرداخت کردند، گفت: این واقعه با هدف کوتاه مدت و بلند مدت مقابله با انحراف رقم خورد. در ادامه بخش دوم این مصاحبه را می خوانیم و می بینیم.
var player = videojs('player_769214_3673134',{ techOrder: [ "html5" , "flash"],poster:'',width:400,height:300}); videojs.addLanguage('en', {"No compatible source was found for this media.": "مشاهده ی ویدیو نیاز به پشتیبانی مرورگر از codec h264 یا نصب فلش پلیر دارد."}); player.one('play', (function(){ $.post('/fa/ajax/news/video/3673134',{},function (data) {}); })); کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر مورد جهاد حضرت فاطمه(س) رویکردهای متفاوتی را از سوی علمای اهل سنت در طول تاریخ شاهد هستیم. برخی از علمای اهل سنت از صدر اسلام تا به امروز این واقعه را به طور کل انکار کرده اند. یعنی اساساً بر این موضوع پافشاری می کنند که چنین چیزی بعد از پیامبر اتفاق نیفتاد و اختلافی به وجود نیامد و آنچه گفته می شود، انحراف تاریخی است.
در پاسخ به این موضع می توان گفت این دیدگاه منافات جدی با روایات تاریخی که از سوی اهل سنت نگاشته شده است، پیدا می کند. اگر چنین واقعه ای رخ نداده محدثین و مورخین اهل سنت چه داعیه ای داشتند که تا به این حد مبسوط در طول تاریخ به این واقعه بپردازند. صدها منبع تاریخی و صدها منبع روایی همه این جریان را با جزئیات نقل کرده اند؛ وقتی به محتوای خطبه فدکیه (که به صورت متواتر نقل شده است) مراجعه می کنیم می بینیم واگویه همین اختلاف است. پس این جریان را نمی شود کتمان کرد، بنابراین به این قول که می خواهد بگوید این واقعه رخ نداده است، وقعی نمی نهیم.
متأسفانه دسته ای از رویکردهای علمای اهل سنت در طول تاریخ و حتی امروز نسبت به این واقعه ارائه می کنند، ناراحت کننده است. برخی از آنها کاملاً این جریان را حق مخالفان اهل بیت(ع) می دانستند و حتی مطرح می کردند که هر برخوردی که با اهل بیت صورت گرفته، باید بیشتر و تندتر انجام می شد و حتی باید آنها را به قتل می رساندند و توجهی به جایگاه اهل بیت(ع) و جایگاه آنها در کلام پیامبر(ص) و آیات قرآن کریم که در شأن آنها نازل شده است ندارند و رویکرد تند افراطی را مطرح می کنند.
این دو دیدگاه را کنار بگذاریم؛ چراکه همواره موضع افراط و تفریط دو موضعی است که از سوی افراد جاهل ارائه می شود. کمااینکه امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: جاهل یا اهل افراط است یا اهل تفریط. اما موضعی که عاقلانه، منطقی و عالمانه است تأیید می کند که این واقعه اتفاق افتاده است. این موضع منطقی که از سوی دسته ای از علمای اهل سنت اتخاذ شده، انتقادی را به حکمرانان آن دوره(با توجه به اینکه اهل سنت اعتقاد دارند که آنها بر حق برمسند جانشینی پیامبر نشسته اند) وارد می داند و به صورت متعدد از علمای اهل سنت داریم که این موضع را اتخاذ کرده اند که نباید این برخورد با حضرت فاطمه(س) صورت می گرفت.
البته مباحث کلامی گسترده ای در این زمینه وجود دارد مبنی بر اینکه آیا می شود چنین برخوردی را با سلاله پیامبر(ص) انجام داد و باز هم بر مستند قدرت ماند که مبحث جداگانه ای است، اما همین مسئله باعث شده بسیاری از علمای اهل سنت یا پژوهشگرانشان در حوزه نوع دفاعشان از حکمرانی پس از پیامبر(ص) یک مقدار جانب احتیاط را بیشتر رعایت کنند. یعنی جنبه نقادانه نسبت به این عملکرد داشته اند و حتی وقتی دلیل تغییر مذهب بسیاری از آنها را بررسی می کنیم، درمی یابیم که جرقه اول این تغییر مذهب با پرداختن به موضوع فاطمیه اتفاق افتاده است تا جایی که برخی از علمای اهل سنت در موضوع فاطمیه یک عبارت عجیب به کار برده اند و گفته اند این موضوع برای اهل سنت حکم «دق الباب» را دارد.
دق الباب به معنای «در زدن» یعنی پاگذاشتن در یک وادی و منزل جدید است؛ اگر این موضوع باز و به آن پرداخته شود شاید لازم باشد تجدیدنظر جدی در حوزه اعتقادات ما رقم بخورد. شاید دسته ای از آنهایی که کلاً مسئله فاطمیه را کتمان می کنند توجه دارند که نمی شود این موضوع تاریخی که متواتر نقل شده است را کتمان کنیم اما اگر کتمان نکنیم در مقام توجیه آن دیگر نمی توانیم حرف جدی بزنیم و موضع عالمانه ای بگیریم.
var player = videojs('player_804646_3673135',{ techOrder: [ "html5" , "flash"],poster:'',width:400,height:300}); videojs.addLanguage('en', {"No compatible source was found for this media.": "مشاهده ی ویدیو نیاز به پشتیبانی مرورگر از codec h264 یا نصب فلش پلیر دارد."}); player.one('play', (function(){ $.post('/fa/ajax/news/video/3673135',{},function (data) {}); })); کد ویدیو دانلود فیلم اصلیقطعاً وقتی در موضع بررسی انجام تکلیفمان در برابر شأن اهل بیت(ع) قرار می گیریم همواره با بررسی رفتاری که انجام داده ایم به این نتیجه می رسیم که حق مطلب را ادا نکرده ایم. در کدام موضوع، در انجام کدام حق از حقوق اهل بیت(ع) که بر عهده ماست توانسته ایم حق مطلب را ادا کنیم که این مبحث دومین آن باشد؟
آیا توانسته ایم مثلاً در ادای حق عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع)، شناخت و معرفت نسبت به اهل بیت(ع)، شناختن و پرداختن به قرآن و ... حق مطلب را ادا کنیم؟ خیر؛ صدها سال دیگر هم اگر کار کنیم نمی توانیم حق مطلب را ادا کنیم. در خصوص جریان فاطمیه هم حتماً نتوانسته ایم حق مطلب را ادا کنیم. اما چه باید کرد؟
وقتی از بحث انجام یک تکلیف، عزاداری، پرداختن به یک جریان اجتماعی و ... صحبت می کنیم باید به این مسئله توجه داشته باشیم که دو شعبه اصلی در حوزه برگزاری مراسم منصوب به اهل بیت(ع) به وجود می آید که اولی بحث توسل، ارتباط قلبی و تقویت پیوندهای قلبی ما به عنوان یک شیعه نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت است. اعتقاد داریم با برگزاری مراسم سوگواری و عزاداری این پیوندها تقویت می شود. پیوندهایی که با رفتارهای غلط و گفتارهای ناصحیح در زندگی روزمره، آرام آرام ضعیف می شوند و ما نیاز داریم به اینکه به بهانه مناسبت های مختلف این پیوندها را تقویت کنیم.
نه تنها مناسبت ها به لحاظ زمانی بلکه با ابزارهای دیگری مثل زیارت نیز این پیوند قلبی تقویت می شود. یکی از مهم ترین نتایج این پیوندهای قلبی رسیدن به مرتبه ایمانی و تقویت بُعد معنوی افراد است که همه این جنبه را کمابیش درک کرده ایم.
جنبه دوم آن تبیین سیره است. یک بخش از وظیفه جدی ما پرداختن به سیره اهل بیت(ع) است؛ چون به لحاظ ایجابی به ما یاد می دهد که در حوزه های مختلف زندگی خود چگونه رفتار کنیم. سیره اهل بیت(ع) برای ما درس آموز است و یک جنبه جدی پرداختن به سیره، پرداختن به بازه های زمانی است که اهل بیت در آن بازه ها مبارزه کرده اند تا حقی را اثبات و باطلی را به مردم نشان دهند.
وقتی وارد این حوزه می شویم باید از همه ابزارها استفاده کنیم تا به جامعه خودمان این جنبه را بیاموزیم تا آنهایی که نوپا هستند وارد این وادی شوند و آنهایی که در سنین بالاتر هستند اطلاعات آنها تکمیل شود. اگر توانستیم مراسمی را برگزار کنیم که این دو موضوع توأمان در آن اتفاق بیفتد یعنی هم در حوزه معرفت افزایی برای اهل بیت(ع) کار شود و هم در حوزه سوگواری و عزاداری، قطعاً یک مراسم کامل و ارزشمندی برگزار شده است.
دیده می شود که در برخی از مراسمی که به عناوین مختلف برگزار می شود برخی بدسلیقگی ها اتفاق می افتد مثلاً در مجلسی که در ایام فاطمیه برگزار شده، مباحث دیگری غیر از این مبحث مهم مطرح میشود. مگر ما محتوای قابل پرداختمان در موضوع فاطمیه محدود است و یا همه آن را بیان کرده ایم و تمام شده؟ خیر؛ ما تا قیامت در این خصوص صحبت کنیم کم است. باید در مجالس محور را همین موضوع قرار دهیم و اگر خواستیم مباحث مرتبط دینی و اجتماعی را در این حوزه بیان کنیم، نسبت و روش انتساب را مطرح کنیم که فلان موضوع دینی و سیاسی هم مهم است اما اینکه اکنون در ایام فاطمیه مطرح می شود به دلیل ارتباطی است که با موضوع فاطمیه دارد.
یکسری ابزارها قدیمی است؛ مثل مجالسی که به صورت سنتی برگزار می شود؛ اینها ارزشمند است و کسی نمی تواند آنها را نفی کند. اما امروز با توجه به پیشرفت هایی که در جامعه بشری اتفاق افتاده و تغییر سلیقه ای که رخ داده آیا می توان با نسل امروز و خواست امروز مراسمات را تطبیق دهیم؟ بله؛ برخی نمی خواهند خودشان را اصلاً تطبیق دهند. اگر کسی خود را با سلیقه جامعه تطبیق نداد از این حرکت عقب می ماند، لذا اگر امروز توانستیم این مراسم را در وادی هنر بیاوریم و یک جامعه بزرگ تری را به عنوان مخاطب جذب کنیم تأثیرگذارتر است و شاید در بازه زمانی اندکی در قالب کار هنری مثل یک نمایش یا یک فیلم، کلیپ، کلیپ تصویر، صوت و ... محتوای بسیار بزرگی را منتقل کنیم؛ محتوایی که شاید لازم بود برای درک آن 10 کتاب مطالعه شود تا همین مطلب دریافت شود اما می توان در قالب کار هنری دقیق و عمیق طی یک ساعت آن را منتقل کنیم. پی چرا نباید از این فرصت استفاده کرد؟
ما امروز شاهد هستیم که در نقاط متعددی از کشورمان به خصوص در موضوع فاطمیه این اتفاق رقم می خورد و مجموعه هایی را داریم که در قالب هنر به صورت نمایش و نمایش آئینی به بحث فاطمیه می پردازند. یکی از عناوینی که برای این برنامه ها استفاده می شود «نمایش واره» است و از جمله نمایشوارده ها، نمایشواره کوچه های بنی هاشم است که در حال برگزاری است و ارزش این مراسم در این است که اولاً جامعه بزرگتری را به سمت خودش جذب می کند و محتوای غنی و قوی را به مخاطبشان انتقال می دهند و در عین حال یک توسل و ارتباط عمیق قلبی هم در آن اتفاق می افتاد و امیدواریم این تلاش های خالصانه مورد رضای اهل بیت واقع شود و اثرگذاری آن اتم باشد.
var player = videojs('player_770522_3673136',{ techOrder: [ "html5" , "flash"],poster:'',width:400,height:300}); videojs.addLanguage('en', {"No compatible source was found for this media.": "مشاهده ی ویدیو نیاز به پشتیبانی مرورگر از codec h264 یا نصب فلش پلیر دارد."}); player.one('play', (function(){ $.post('/fa/ajax/news/video/3673136',{},function (data) {}); })); کد ویدیو دانلود فیلم اصلیپرداختن به این موضوع یک بحث چالشی و ارزشمند است چون پرهیز کردن از برخی از مسائل موجب نمی شود که آن مسائل در جامعه از بین بروند، بلکه موجب می شود اثر سوئی که این رفتارها در جامعه می گذارد عمیق تر شود و افراد به خاطر اینکه نکند که مثلاً این بحثی که طرح می کنند برای برخی سوءظنی ایجاد کند از بیان آن پرهیز می کنند ولی نباید در حوزه معرفت افزایی برای جامعه از ورود به مباحث مختلف پرهیز کنیم، منتها باید دقت داشته باشیم هر مطلبی که می گوییم عالمانه باشد. یعنی وجه عالمانه را اگر رعایت کردیم مخاطب منطقی و عاقل ما این را درک می کند که کدام کلام، حق است. خداوند عقل را حجت باطن برای انسان قرار داده است.
یکی از حوزه های افراط و تفریط همواره در موضوعات چالشی و موضوعاتی که وجهی از آن موضوع اختلاف بین مذاهب است به این بحث باز می گردد و موضوع فاطمیه هم از این مسئله مستثنی نیست. اگر بخواهیم به این بحث بپردازیم دو طرف ماجرا که این واقعه تاریخی را رقم زدند هر دو طرف جزو مقدسات مذاهب مختلف اسلامی هستند و نه می توانیم آن جبهه ای که در مقابل اهل بیت(ع) ایستاد را در تاریخ اسلام نادیده بنگاریم و نه جبهه اهل بیت(ع) را. اگر کسی بگوید که اصلاً به آن نپردازیم باز سرپوش گذاشتن بر روی یک ظرف در حال جوشش است که زمانی به انفجار خواهد رسید و اکنون شاید مدت کوتاهی سکوت اتفاق بیفتد اما بعدتر منفجر می شود و باید به صورت عالمانه به آن پرداخته شود. پس یکی از مهم ترین شاخصه ها در حوزه پرداخت به این مباحث به خصوص موضوع فاطمیه پرداخت عالمانه است.
پرداخت عالمانه یعنی هر کسی در مقام سخنران، مداح، ذکر مصیبت یا در مقام تولید محصولات هنری، تألیف کتاب و ... دقت کند مطالب مستند بیان کند، البته نه اینکه در باب استناد مطلبی که بیان می کند صرفاً به سراغ منابعی برود که مورد قبول خودش و مذهب خودش است. شما مطلبی را بیان و به منبعی از منابع تاریخی و حدیثی شیعه که در بسیاری از موارد خود این استناد محل تأمل است، استناد می کنید و می گویید من مطلب مستند بیان می کنم و اینکه دیگری چه دین و مذهبی دارد بر عهده خودش است؛ این عملکرد اشتباه است؛ چراکه این استناد براساس دیدگاه خود شماست؛ اگر خواستیم وارد بحث چالشی شویم و مبحثی را بیان کنیم که به مذهبی احیاناً بَرمی خورد، این واضح است که باید مطلبی را که از نگاه آن مذهب مستند است را هم بیان کنیم.؛ که متأسفانه این دقت در بسیاری از موارد صورت نمی گیرد. اگر می خواهید مطلبی را بیان کنید که به پیروان مذهب دیگر برنخورد باید بروید و منابع مذهبی همان مذهب را نیز بررسی کنید.
شاخصه دوم که بسیار مهم است پرهیز از توهین است. باز هم افرادی که اهل افراط در این حوزه هستند را می بینیم که متأسفانه این مهم را در نظر نمی گیرند و چون به این نکته و باور رسیده اند که فلان جبهه باطل است و فلان شخص رفتار سوئی انجام داده، مجاز می دانند که هر لفظی را برای آن فرد استفاده کنند و سب و لعن و توهین و ... به کار ببرند. این دقیقاً پا گذاشتن بر روی خط قرمزی است که علما و بزرگان ما از آن منع کرده اند، به خاطر اینکه باعث می شود دشمنی در میان مسلمانان اتفاق بیفتد. وقتی دشمنی و تعصب اتفاق بیفتد، وادی منطق کنار می رود و طرف مقابل حتی سخنان شما را گوش نمی دهد که چه می گویید و وقتی طرف مقابل شما حتی حرف شما را نخواست گوش کند، هدایتی هم اتفاق نمی افتد و بدتر از آن چنین رفتاری باعث درگیری در میان جامعه مسلمین می شود.
در سال های اخیر چنین درگیری هایی را شاهد بوده ایم. از همه اینها بالاتر چنین رفتارهای افراطی باعث تضعیف جبهه اسلام در مقابل کفر می شود. هدفی که جامعه کفر در مقابل مسلمانان دنبال می کند این است که جامعه مسلمانان متحد نشود، چون اگر این اتحاد اتفاق بیفتد قطعاً جامعه کفر تضعیف می شود. لذا هر قدر به آتش اختلاف دمیده شود از نگاه کفر خوب است و برای آن هزینه و افرادی را که نادانسته در آن زمین بازی می کنند را با روش های مختلف حمایت مالی و تبلیغاتی می کنند.
به این مسئله هم باید دقت کرد که شاید برخی مواقع برچسب اشتباه بر روی افراد می زنیم مثلاً می بینیم فردی رفتار سوئی در این حوزه انجام می دهد، سریع آن فرد را به فلان جریان سیاسی و داخلی منتسب می کنیم؛ حال اینکه واقعاً آن فرد از روی جهل این کار را می کند و این انتساب باعث می شود جلوی بازگشت آن فرد از اشتباه را بگیریم.
اگر فردی واقعاً انتسابی به گروهی دارد باید برخورد شود اما اگر فردی نادانسته در زمین دشمن بازی می کند باید به او کمک کرد، چون رفتار نادانسته او باعث می شود جنبه مقابل و مخالف اسلام تقویت شود و جنبه اتحاد بین مذاهب اسلامی تضعیف شود و نتیجه اجتماعی این رفتار هم برضد مسلمانان و هم در جهت تقویت جبهه مقابل اسلام است.
گفت وگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}