اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
میان مطالبات آژانس و اقدام اخیر تروییکا نوعی هارمونی آشکار وجود دارد. این دو بازیگر (آژانس و دولت های اروپایی) می کوشند در یک هم پوشانی "سیاسی-فنی"، زمینه هموارسازی حل و فصل پرونده هسته ای و غیرهسته ای ایران را از منظر مقامات آمریکایی فراهم کنند.
بدون شک گروسی این سخنان را معطوف به دفاع از حقوق حقه ایران به عنوان یکی از اعضای آژانس بین المللی انرژی اتمی برزبان نیاورده است! بر همگان مسجل است که گروسی در طول سال های گذشته و اخیر، تبدیل به یکی از مهره های بازی ضدایرانیِ آمریکا و اتحادیه اروپا شده و در حال حاضر نیز چنین قاعده ای پابرجاست!
بنابراین، در برهه کنونی باید بر روی فرامتن و اهداف اصلی مواضع رافائل گروسی متمرکز شد. جایی که دغدغه های مشترک آمریکا و تروییکای اروپایی در قبال تحولات جاری در منطقه خودنمایی می کند. در این میان، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در کسوت یک کاتالیزور (عامل تسریع کننده) در این معادله عمل می کند، جایی که اصرار دارد ایران دامنه دسترسی های بازرسان آژانس در فردو را با هدف سنجش میزان ذخایر اورانیوم 60 درصدی و 20 درصدی خود تسریع کند.
همان گونه که مشاهده می شود، میان مطالبات آژانس و اقدام اخیر تروییکای اروپایی نوعی هارمونی آشکار وجود دارد. این دو بازیگر (آژانس و دولت های اروپایی) تلاش می کنند در یک هم پوشانی "سیاسی-فنی"با یکدیگر، زمینه هموارسازی حل و فصل پرونده هسته ای و غیرهسته ای ایران را از منظر مقامات آمریکایی فراهم سازند.
اصرار پشت پرده آژانس و طرف های اروپایی درخصوص پذیرش مطالبات شان قبل از حضور رسمی ترامپ و جمهوری خواهان در کاخ سفید، با همین هدف صورت گرفته است. ادعای مقامات سه کشور اروپایی درخصوص محدود بودن مذاکرات اخیر ژنو به خود و تهران، آدرس نادرست و غلطی محسوب می شود که نباید تحت تاثیر آن قرار گرفت.
طبق اطلاعات موثق، این مذاکرات با نظارت و حتی ریل گذاری تیم سیاست خارجی جدید ترامپ صورت می گیرد و افرادی مانند مارکو روبیو وزیر خارجه پیشنهادی دولت جدید آمریکا در این خصوص رایزنی های مستمری با وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه صورت می دهند.
نکته پایانی، معطوف به نوع مواجهه با مثلث "آمریکا-آژانس -تروییکای اروپایی" در شرایط کنونی است. واقعیت امر این است که نقشه راه مشترک این بازیگران، معطوف بر گزاره هایی فرامتنی و پیش فرض هایی قطعی (از دید خود آن ها) صورت گرفته است.
این نقشه راه زمانی مخدوش می شود که پیش فرض هایی مانند "پذیرش اجباری هر گونه توافقی از سوی ایران" یا "موافقت ایران با تحدید توان خود در ابعاد گوناگون" ابطال شود. ابطال این پیش فرض ها نیز صرفاً با اصرار بر مولفه های امنیتی، هسته ای و دفاعی کشورمان امکان پذیر خواهد بود. در صورتی که ایران تحت تأثیر سناریوی موسوم به "مهار حداکثری " قرار گیرد، گام بعدی مثلث ضدایرانی مذکور، "خلع سلاح ایران" خواهد بود.
در این معادله، باید صیانت محکم و مستمری از مولفه های قدرت زیربنایی و سخت کشورمان داشت؛ به گونه ای که پیش فرض ها و ثوابت طراحی شده از سوی واشنگتن، تروییکای اروپایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی به چالش کشیده شود و آنها وادار به ترسیم نقشه راه جدیدی شوند، نقشه راهی که شدت و عمق آن به مراتب برای کشورمان قابل کنترل تر و پیش بینی پذیرتر باشد.
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}