اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
اگر نحوه حمایت به شش روش مخرب سرزنش، تحقیر، تهدید، تنبیه، انتقادگری و کنترلگری باشد، حمایتمان مؤثر و عملی نیست و اینگونه فرد به قدری دچار آسیب روانی می شود که هیچگاه متوجه لطف ما نخواهد شد.
آگاهی تنها جاده یک طرفه ای است که امکان دور زدن یا دنده عقب گرفتن و بازگشت به دوران ناآگاهی در آن وجود ندارد. انسان با آگاهی پیوندی دیرین دارد و هر فرد، خواه یا ناخواه به این حس، میل و کشش دارد؛ خاصه آنکه بخواهد فرزندی را به این دنیا بیاورد یا اکنون دارای فرزند یا فرزندانی باشد؛ چراکه در طلب آن است تا با افزایش آگاهی خود و انتقال آن به نسل بعد، آینده ای روشن تر و شکوفاتر بسازد.
اما جاده آگاهی انتها ندارد؛ هرچه بیشتر بیاموزیم و آگاه تر شویم به ناآگاهی های خود بیشتر پی می بریم؛ از همین روی در فرهنگ تاریخی و دینی ما بر «ز گهواره تا گور دانش بجوی» تأکید فراوانی شده است. پرورش فرزند نیز نیازمند دانش است و هرچه آگاهی ما والدین در این حوزه افزایش یابد قطعاً روزگار کم چالش تر و فرزندان بالنده تری را خواهیم داشت.
خبرگزاری ایکنا در راستای رسالت خود مبنی بر آگاهی بخشی، مجموعه بسته های مشاوره ای را منتشر خواهد کرد که درباره «چالش های کودکی و نوجوانی» برای مخاطب والدین است و مژگان هوشیار، روانشناس حوزه کودک و نوجوان در این مجموعه هر بار به موضوعی خاص می پردازد تا با راهکار های کارشناسانه، مسیر والدگری را برای والدین تسهیل کند. در ادامه گفتار نوزدهم با عنوان «اصول حمایت کردن از فرزند» را مطالعه می کنید.
حمایت اصولی دارد که باید به خاطر بسپاریم و سرسختانه این اصول را رعایت کنیم. همانطور که در قسمت قبل گفته شد حمایت رفتار و گفتاری است که ما در مورد دیگران به کار می گیریم تا آنها بتوانند تصمیم بگیرند و در زمان اجرای تصمیم در کنار آنها هستیم.
باید توجه داشت که حمایت نباید مانع آزادی شود. آزادی حق هر انسانی است که جامعه و خود فرد باید در حفظ آن کوشا باشند. وظیفه ما والدین است که به کودکانمان آزادی و مرزبندی های سالم را بیاموزیم تا فرزندانمان در کنار آزاد بودن به آزادی دیگران لطمه نزنند. حمایت اگر مانع آزادی شود، شکل کنترلگری به خود می گیرد که رفتار مخربی است.
بیشتر کنترلگری ها پشت این جمله که «من بهتر تشخیص می دهم و نگرانش هستم» اعمال می شود، مثلاً به قدری غرق در ظاهر فرزندمان می شویم و پوشش او برایمان مهم می شود که به فرزندمان حق انتخاب نمی دهیم و حتی جوراب هایش را هم انتخاب کرده و آماده می کنیم و...؛ نظایر این تصمیم ها به آزادی فرزندانمان در انتخاب هایشان لطمه وارد می کند.
نکته بعدی این است که حمایت نباید مانع تربیت شود، اگر حمایت سازنده و مؤثر باشد با اصول فرزندپروری تداخل پیدا نمی کند. هرگاه رفتار حمایتی با اصول تربیتی در تعارض بودند بدانیم که اصول حمایتی را رعایت نکرده ایم و این رفتار راه به ناکجاآباد می برد. پر واضح است برای حمایتی مؤثر باید اصول حمایتی را در کنار اصول تربیتی آموخت.
مثلاً فرزندمان وارد بازی با همسالان شده است و بین آنها مشکل و یا اختلاف نظری به وجود آمده است. گاهی دیده شده است والدین به حمایت فرزندشان بدون اینکه از موضوع مطلع باشند وارد مشاجره می شوند و از او دفاع می کنند و در مواردی ممکن است به غلط حق را به فرزندشان بدهند. این دخالت ها تربیت بچه را دچار مشکل می کند و باعث می شویم تا فرزندانمان توانایی حل مسئله و استقلال خود را از دست بدهند.
باید توجه کرد که حمایت «وظیفه» قلمداد نشود. چنانچه حمایت ها مکرراً انجام شوند و برای فرد مورد حمایت تعریف نشوند رفته رفته حمایت، وظیفه قلمداد می شود. اگر فرزندمان برای ما وظیفه تعریف می کند و مدعی است که امری بدیهی است و باید بر آن متعهد باشیم لازم است ما هم وظایفی برای او تعریف کنیم و از او بخواهیم بر آنها متعهد باشد.
یادمان باشد رابطه والد-فرزندی تعاملی است. فرزندان ما در قبال هر حمایت و امکانی که دریافت می کنند، مسئول می شوند. اگر برای آنها رایانه خریداری می کنیم؛ فرزند ما موظف است استفاده درست در راستای رشد فردی و درسی داشته باشد. ما والدین در برآوردن نیازهای فرزندانمان مسئول هستیم اما در برآوردن خواسته های آنها مسئولیتی نداریم.
نکته بعدی این است که حمایت نباید موجب «منت» شود. ما والدین باید در نظر داشته باشیم قبل از انجام هر کاری برای فرزندانمان این سؤال را از خود بپرسیم که «آیا دادن این امکان، این کمک مالی و... در من توقعی ایجاد می کند؟» و یا «اگر در مقابل کاری که برای او انجام داده ام توقع در من ایجاد می کند چه انتظاری از او دارم؟» زمانی که ما توقع نداریم و یا انتظاراتمان شفاف است در قبال کارمان «منت» نمی گذاریم.
نکته بسیار مهم این است که منت گذاشتن تمامی کاشته های ما را به یکباره نابود می کند. منت در ذات خود سرزنش گری و انتقادگری دارد که دو رفتار مخرب در روابط انسانی است؛ البته این اصل در تمام روابط صدق می کند و باید رعایت شود.
حمایت نباید مانع تلاش شود و باید در حد کفایت باشد؛ نه آنقدر ناچیز و نامحسوس که گره از کار فرزندمان باز نکند و نه آنقدر زیاد باشد که انگیزه او را برای تلاش کم کند. در نظر داشته باشیم حمایت همیشه صرفاً مالی نیست؛ زمانی که ما مشکلات فرزندانمان را در مدرسه حل می کنیم بر اشتباهاتش سرپوش می گذاریم و... در حقیقت ما توانایی مسئولیت پذیری و تلاش را از آنها سلب می کنیم. آموزش تلاش و کنار فرزند بودن برای ترغیب به تلاش از سازنده ترین حمایت هاست. توجه داشته باشیم که حمایت غیرسازنده مخرب تر از حمایت نکردن است.
باید توجه کرد که حمایت به گونه ای انجام شود که عزت نفس فرد آسیب نبیند؛ اگر نحوه حمایت به شش روش مخرب سرزنش، تحقیر، تهدید، تنبیه، انتقادگری و کنترلگری باشد؛ ما هر قدر بخواهیم حمایتمان مؤثر باشد عملی نیست و اینگونه فرد به قدری دچار آسیب روانی می شود که هیچگاه متوجه لطف ما نخواهد شد.
براساس پژوهش ها، هر رفتار مخرب قادر است سه تا پنج رفتار سالم را پوچ کند و در نهایت تأثیر رفتار مخرب به یاد می ماند؛ پس بسیار مهم است که فرد مقابل هنگام دریافت حمایت دچار درد روانی نشود و صداقت و حس نیت را در رفتار شما حس کند.
نکته دیگر این است که به ظرفیت حمایت شونده توجه شود. بسیار مهم است که ما به گونه ای رفتار کنیم که به عزت نفس خودمان و جایگاهمان در منظر دیگران آسیب نزنیم. گاهی آنقدر حمایت دور از انتظار است که فرد خودش را محق می داند و حمایت ما را حق مسلم خود می داند و این انتظار حمایت ادامه دار می شود، بنابراین بسیار مهم است که توجه داشته باشیم از چه کسی حمایت می کنید و متناسب با فردیتش از او حمایت کنیم.
حمایت باید صادقانه باشد؛ اگر حمایت صادقانه و از روی حسن نیت نباشد، نمی تواند مؤثر و کارآمد باشد زیرا در حمایت های غیرمادی فرد مورد حمایت ممکن است به حال خودش رها شود و از حمایت بی نصیب بماند در حالی که فرد مورد نظر، خود را برای این شرایط آماده نکرده است. قبل از حمایت باید کاملاً شفاف و صادقانه در وهله نخست با خود و بعد با دیگری توافق کنیم که تا چه زمانی این حمایت ها ادامه دارد و بر قولی که می دهیم متعهد بمانیم و صادقانه آن را مطرح کنیم.
در نهایت تصمیم بگیریم، با در نظر گرفتن این اصول با چه روش سازنده ای می توانیم از فرد حمایت کنیم. با مشورت و بررسی دقیق مشکل قادر خواهیم بود آگاهانه در حوزه های حمایتی وارد شویم. انواع حمایت یا حوزه های حمایتی در ادامه می آیند. شاید لازم باشد به فردی فقط حمایت اقتصادی کرد و دیگری به حمایت اجتماعی یا هر دو نیاز داشته باشد، اگر صادقانه در حمایت کسی باشیم تلاشمان را خواهیم کرد تا در حوزه ای ورود کنیم که بیشترین تأثیر را در روند رشد فرد دارد.
در آخر توجه داشته باشیم که در قبال حمایت هایمان مسئول هستیم؛ بنابراین وقت بگذاریم و با رعایت اصول حمایت از افراد حمایت کنیم. حمایت غیرسازنده می تواند بسیار مخرب تر از حمایت نکردن باشد.
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}