بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
در میانه ناباوری و برخلاف انتظار یا علی رغم دوست نداشتن برخی، ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا دست یافت. در این شرایط باید ببینیم، چه تأثیراتی انتخاب ترامپ بر ایران و جبهه مقاومت دارد تا آمادگی لازم را در مواجهه با آن در خود پدید آوریم یا آمادگی های موجود را تقویت و تشدید کنیم.
در میانه ناباوری و برخلاف انتظار یا علی رغم دوست نداشتن برخی، ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا دست یافت. چه این انتخاب خوب باشد یا بد، ما اینک با ریاست جمهوری ترامپ مواجه ایم.
منطقی آن است که در این شرایط ببینیم، چه تأثیراتی انتخاب ترامپ بر ایران و جبهه مقاومت دارد تا آمادگی لازم را در مواجهه با آن در خود پدید آوریم یا آمادگی های موجود را تقویت و تشدید کنیم؟ به این منظور نخست باید فرضیه ها یا سناریوهای احتمالی ترامپ، ایران و جبهه مقاومت را بررسی کنیم:
دلایل متعددی در اثبات فرضیه تشدید تنش های خاورمیانه ای در دوره چهار ساله جدید ریاست جمهوری ترامپ وجود دارد از جمله سابقه ترامپ در ترور شهید سلیمانی، حمله هوداران وی به کنگره آمریکا و نیز به رسمیت شناختن قدس به مثابه پایتخت رژیم صهیونیستی می تواند حاکی از ادامه این وضعیت در چهار سال آینده باشد.
به علاوه، ترامپ به رویه های توتالیتر نزدیک تر است تا بنیادهای دموکراتیک و نیز شهرت وی در جدال با چین بر سر تایوان و تعرفه های گمرکی علیه چین و اعتقادات نژادپرستانه، زن ستیزانه، بورهای ضد مهاجرت و مخالفت وی با سقط جنین، نشانه های دیگری است که از ادامه خوی دیکتاتور منشانه وی در آینده حکایت خواهد کرد.
همچنین، اکثریت سنا با جمهوری خواهان طرفدار ترامپ است که از سیاست های خشونت طلبانه ترامپ حمایت می کنند و حتی برخی برکناری گالانت توسط نتانیاهو و گماردن وزیر امورخارجه به جای وی جهت تشدید خشونت ها علیه مردم غزه و لبنان و بی پروایی ترامپ در آشغال خواندن هواداران هریس تئوری دیوانه بودن یا دیوانه وار عمل کردن ترامپ را تقویت می کند.
در صورت تحقق فرضیه مذکور باید منتظر نتایج متعدد برآمده از آن، برای ایران و جبهه مقاومت باشیم. قطعاً در این صورت، تحریم های علیه ایران به مثابه قلب جبهه مقاومت، تشدید می شود.
با افزایش تحریم ها، شاهد افزایش قیمت دلار، افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی خواهیم بود. در این شرایط، احتمال وقوع جنگ علیه ایران غیرمحتمل است اما در عوض، فشار بر نیروهای وابسته به ایران در قالب تئوری جنگ نیابتی تشدید و البته تلاش های آمریکا برای محدود کردن برنامه هسته ای و موشکی ایران ارتقا می یابد و نیز، فشار برای کاهش فروش نفت و انتقال درآمدهای نفتی ناشی از آن، زیاد خواهد شد که ماحصل آن افزایش کسری بودجه در پی کاهش ورود ارز به ایران است.
در فرضیه تشدید تنش ها، ممکن است اسرائیل با تخلیه غزه و الحاق آن و نیز الحاق قوی تر جولان و بخش هایی از جنوب لبنان به خود، شاهد بزرگ تر شدن جغرافیای اسرائیل غاصب باشیم.
گسترش شهرک سازی در غزه و سایر نقاط خاک فلسطین اشغالی، فزونی می گیرد و تلاش غرب به سرکردگی آمریکا برای تبدیل ایران از یک قدرت منطقه ای به یک بازیگر منطقه ای دور از ذهن نیست.
افزایش تعرفه های گمرکی آمریکا بر محصولات چینی به طور غیرمستقیم بر ایران و جبهه مقاومت تأثیر می گذارد و احتمال افزایش ترورها، ادامه حملات مستقیم و نیابتی اسرائیل و آمریکا تحت حاکمیت رادیکال های مسیحیت صهیونیستی روی خواهد داد.
برخی از تحلیل ها حاکی از آن است که در دوره چهار ساله پیش رو، با کاهش تنش ها مواجه ایم زیرا ترامپ اعلام کرده به دنبال جنگ نیست. هر چند این شعار درباره ایران گفته شده، اما قابل تسری به موارد مشابه در سرزمین های اشغالی، اوکراین و تایوان است. نباید از ذهن دور نگاه داشت که ترامپ امروز و آینده، دیگر ترامپ 2016 تا 2020 نیست.
تجربیات ناشی از آن دوره و نیز تحولات جهان در 2020 تا 2024 مانع از تندروی ترامپ در صحنه جهانی است. او می داند که دوره مجددی برای ریاست جمهوری نخواهد داشت. این امر، وی را به سوی اتخاذ مواضع ضد تنشی سوق می دهد.
همچنین، مبارزه همزمان با چین، روسیه و ایران نه ممکن و نه معقول است در حالی که ایران با حمله به عین الاسد و حمله چندباره به اسرائیل، ثابت کرده در مقابل فشارهای جبهه غرب، مصمم به ایستادگی، مقاومت و حتی پاسخگویی هم سطح است. بنابراین، اگر در چنین شرایطی هیئت حاکمه آمریکا سیاست کاهش تنش ها را پیش بگیرند، منطقی است.
از دیگر دلایلی که سناریوی مذکور را تقویت می کند، حمله چندباره ترامپ در چهار سال دوری از سیاست به روش های تهاجمی نتانیاهو است، البته ما اعتقاد نداریم که تفاوت عمده ای در بین راهبردهای رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه وجود دارد، اما تأثیر محیط جدید ژئوپلتیکی جهان بر کاهش تصمیمات جنگ طلبانه مقامات آمریکا را نباید نادیده گرفت.
با وقوع سناریوی کاهش تنش ها باید منتظر حوادث تازه ای در خاورمیانه بود مانند اینکه ترامپ از نتانیاهو خواهد خواست که از جنوب لبنان عقب نشینی کند و به تجاوز 400 روزه خود علیه غزه خاتمه دهد و از سوی دیگر، همچنان تسلط اسرائیل را در خاورمیانه دنبال خواهد کرد اما به نظر می رسد، آمریکا خواهد کوشید شرایط منطقه را برای طرف های درگیر به قبل از عملیات طوفان الاقصی برگرداند.
به طریق اولی، از میزان حملات نظامی به سوریه، یمن و از حملات احتمالی اسرائیل به ایران کاسته می شود. قدرت منطقه ای بودن ایران بدون آن که اعلامی در این زمینه صورت بگیرد، دست نخورده باقی می ماند.
یکی از خطرهای جدی برای قدرت طلبی جهانی و خاورمیانه ای آمریکا، تشدید وحدت راهبردی و حتی تاکتیکی ایران، چین، روسیه و هند است که در سناریوی کاهش تنش ها، آمریکا به جای تشدید اقدامات خصمانه در برابر این محور شرقی خواهد کوشید از نزدیک تر شدن آن ها جلوگیری و در بین آن ها به طرق مختلف، موانع متعدد گسترش همکاری ایجاد کند. در ذیل سناریوی کاهش تنش ها، تلاش آمریکا معطوف به حل منازعه اوکراین و تنزل سطح درگیری چین و تایوان به نزاع لفظی است.
ممکن است سناریوی افزایش یا کاهش تنش ها تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله مقوله مهم و منافع ملی حالت سیالیت بگیرد و سناریوی وضع متغییر جایگزین سناریورهای گفته شده گردد.
کسانی که چنین پیش بینی را دنبال کرده به دلایلی اشاره می کنند مانند: سابقه ترامپ چه در دوره ریاست جمهوری دوره پیشین و چه در شعارهای چهار سال پس از آن، نشان می دهد که او از یک شخصیت با تصمیمات قابل پیش بینی و معطوف به رویه های قبلی برخوردار نیست. از این رو در برخی رفتارها خشن و سخت گیرانه(مانند چین) و در برخی دیگر، آسان گیرانه(مانند روسیه) عمل کرده و خواهد کرد.
همچنین حل مشکلات داخلی آمریکا که به همان سبب رأی آورده چاره ای جز اتخاذ سیاست گاهی به نعل و گاهی به میخ ندارد.
این سیاست، ظاهری خشن اما باطنی ملایم دارد که هدف آن جذب پول برای حل داخلی آمریکا است. می دانیم مبنای این برخورد و رفتار، منافع ملی است که مفهومی سیال و مهم تر از آن، به شدت متأثر از منافع حزبی و ماهیت تاجر بودن ترامپ است.
اندیشه مسیحیت صهیونیستی که بنیاد رفتارهای ترامپ اونجلیست را می سازد، یک سیاست یک بام و دو هوا(دوره وجد و دوره فلاکت) را در برابر مخالفان آمریکا و اسرائیل توصیه می کند.
طبیعی است که حاکمیت سناریوی گرگ و میش آمریکا سخت ترین وضعیت را در برابر همه کشورهای خاورمیانه و جهان که متأثر از رفتار آمریکا هستند، قرار می نهد.
در چنین شرایطی، ممکن است حل منازعه اوکراین اما در عوض، تشدید بحران تایوان و حتی دو کره دنبال شود. این موارد بخش قابل پیش بینی سناریوی سوم است در حالی که سناریوی سوم اساساً بر وقوع رفتارهایی است که قابل حدس و گمان نیست یا ممکن است برخلاف انتظار یا برخلاف مشابه انجام شده قبلی اتفاق بیفتد. برپایه این سناریو، احتمالا جنگی علیه ایران اتفاق نمی افتد اما تلاش آمریکا برای محدود کردن برنامه هسته ای و موشکی ایران اتفاق می افتد.
شاید عقب نشینی از لبنان روی دهد اما ترامپ از ایده دو دولت یهودی ـ فلسطینی حمایت خواهد کرد، سیاستی که بیشترین نفع را برای صهیونیست ها به همراه خواهد داشت.
در سناریوی متغیر که به نوعی ترکیبی از دو سناریوی کاهش و افزایش تنش هایی روی می دهد، تثبیت و کارآسازی تحریم های قبلی علیه ایران بدون ایجاد تحریم مؤثر جدید پیگیری می شود.
پیشنهادات تجاری مانند ترزیق پول در قالب کمک یا سرمایه گذاری سعودی ممکن است بر سیاست های راهبردی و تاکتیکی آمریکا را در دوره ترامپ که او هم از ماهیت تجارت پیشگی برخوردار است، تحت تأثیر قرار دهد و همه آنچه که در سناریوی کاهش و افزایش تنش ها گفته شده است را نقش بر آب نماید.
ایران که در قلب جبهه مقاومت قرار دارد باید خود را آماده مواجهه با بدترین وضعیت(سناریو تشدید تنش ها) کند که در این صورت، پادزهر برخورد با سایر سناریوها را در دست خواهد داشت.
ایران در مقابله با سناریوی تشدید تنش ها باید به مجموعه ایی از اقدامات هماهنگ با مدیریت ملی ذیل رهنمودهای مقام معظم رهبری و سیاست های کلان معظم له دست بزند.
در این راستا، توصیه می شود ایران با کاربست تعمیق راهبرد تجارت خارجی چندجانبه به ویژه با همسایگان، بار فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ها را کاهش دهد.
استفاده بهینه از ذخایر ارزی، حداکثرسازی صرفه جویی های ملی، تشویق و ترویج بازارهای صادراتی منطقه ای، ارتقا همدلی داخلی دولت ـ ملت و پرهیز از تنش های درونی غیرضروری از دیگر اقدامات مورد نیاز است. تکیه بر ذخایر تمدنی و انقلابی و استفاده اثربخش از ظرفیت های معدنی و انسانی و گسترش ارتباطات تجاری با آمریکای لاتین و آفریقا، بخش دیگری از سیاست های ضدتحریمی ایران خواهد بود.
به علاوه، تلاش برای کاهش اثرگذاری تحریم ها از طریق بی اثر کردن آن ها و تلاش برای انحراف توجه ترامپ توسط وسایل ارتباط جمعی و سیاست های هماهنگ ملی، قادر است، قدرت مقاومت ایران و جبهه مقاومت را برای رفع اثرات زیانبار سناریوی افزایش تنش ها، ارتقا دهد.
مرتضی شیرودی، دانشیار و پژوهشگر مرکز پژوهشی تمدن اسلامی
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}