جریان سینمای زیرزمینی از ابتدا تاکنون/ چالش ها و راهکارها

جریان سینمای زیرزمینی در ایران که این روزها با حضور انبوهی از فیلم های غیرمجاز و بدون مجوز در جشنواره های خارجی بر سر زبان ها افتاده، جریان تازه ای نیست که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی سال های اخیر به وجود آمده باشد.

خبرگزاری تسنیم؛ جریان سینمای زیرزمینی در ایران که این روزها با حضور انبوهی از فیلم های غیرمجاز و بدون مجوز در جشنواره های خارجی بر سر زبان ها افتاده، جریان تازه ای نیست که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی سال های اخیر به وجود آمده باشد؛ بلکه این موضوع از حدود دو دهه قبل در سینمای ایران وجود داشته اما رویدادهای اخیر جامعه ایرانی باعث سرعت بخشیدن به روند تولید این آثار و گسترده تر شدن دامنه حضور آن ها در جشنواره های خارجی شده است. جریانی که در ادامه این گزارش سعی می کنیم نگاهی به مسیر پرفراز و نشیب اش و راه های مقابله با آن داشته باشیم.

تولد سینمای زیرزمینی، با سینمای مستند و دیجیتال

زمانی در دهه 60 هر فیلمساز ایرانی که خواهان ساخت فیلم بود، خواه ناخواه برای تامین نیازهایش به نگاتیو برای فیلمبرداری، به سراغ دولت و نهادهای دولتی می رفت؛ از همین رو ساخت فیلم فرآیند راحتی نبود که هر کسی اراده کند بتواند به سراغ ساخت سوژه دلخواه خودش برود.

اما با آغاز دهه 70 شمسی و فراگیر شدن دوربین های فیلمبرداری ویدئویی و در ادامه آن دیجیتالی شدن فرآیندهای تولید فیلم، اولین نشانه های سینمای زیرزمینی در ایران آشکار شد. این روند بیش از همه با حضور مستندسازان در این فرآیند سرعت گرفت. از آنجا که آثار سینمایی نیازمند اکران و بازگشت سرمایه بودند، در آن مقطع کمتر فیلمسازی بود که به دنبال ساخت اثری زیرزمینی باشد؛ چون این قبیل آثار به دلیل عدم اکران نمی توانستند هزینه های صرف شده برای تولید یک اثر حرفه ای را بازگردانند. اما سینمای مستند به واسطه عدم نیاز به اکران در سینما از یک سو و همچنین حمایت از سوی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان معاند از سوی دیگر، به سرعت به سمت ساخت آثار بدون مجوز رفت.

بخش عمده این مستندها برای پخش در شبکه های فارسی زبان خارج از کشور ساخته می شد که مستندهای تولید شده برای شبکه بی بی سی فارسی از معروف ترین این آثار به شمار می آیند که در فضای رسانه های داخل کشور نیز مورد توجه قرار گرفتند.

اخبار رسمی برخی از مهمترین آثاری که در طی یکی دو سال گذشته به شکل غیرقانونی و زیرزمینی تولید شده اند و در جشنواره های خارج از کشور به نمایش درآمدند، بدین شرح اند:

کیک محبوب من

جنجالی ترین فیلم در میان آثار زیرزمینی که در مدت اخیر راهی جشنواره های خارجی شدند، «کیک محبوب من» ساخته بهتاش صناعی ها و مریم مقدم بود. دو فیلمسازی که همیشه آثاری مختص جشنواره ها تولید می کنند و آثارشان بیشتر از اینکه در ایران دیده شود، برای نمایش در جشنواره های خارجی تولید می شوند.

این فیلم که با سرمایه گذاری شرکت فرانسوی Caractères Productions، شرکت آلمانیWatchmen Productions و البته بخشی از جانب سرمایه گذار ایرانی به تولید رسید؛ در شرایطی راهی بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین شد که بازیگر نقش اول آن لیلی فرهادپور بدون رعایت پوشش حجاب مقابل دوربین ظاهر شد.

منطقه بحرانی

یکی از اولین فیلم های زیرزمینی ساخته شده پس از آشوب های سال 1401 توسط علی احمدزاده که پیش از این نیز سابقه ساخت چندین اثر توقیفی همچون «مهمونی کامی» و «پدیده» را در کارنامه دارد. «منطقه بحرانی» به عنوان محصول مشترک ایران و آلمان معرفی شده که در هفتاد و ششمین دوره جشنواره فیلم لوکارنو برنده جایزه پلنگ طلایی بهترین فیلم شد. این فیلم که بدون مجوز و مخفیانه در تهران فیلمبرداری شده و بازیگران زن فیلم بدون حجاب در آن بازی کرده اند، درباره قصه یک فروشنده مواد مخدر در تهران است.

علی احمدزاده کارگردان این فیلم پیش از این نیز در سال 1391 و پس از آن که اولین فیلمش یعنی «مهمونی کامی» با مشکل در دریافت پروانه نمایش روبرو شد، فیلمش را بدون مجوز وزارت ارشاد در جشنواره های مختلف خارجی به اکران درآورد و نهایتاً در یک اقدام جنجالی نسخه ی با کیفیت فیلم خود در یک وبسایت پخش ویدئو منتشر کرد.

شاهد

«شاهد» اثر نادر ساعی ور فیلم دیگر این فهرست است که براساس داستانی از جعفر پناهی و به عنوان محصول مشترک ایران، آلمان و اتریش تولید شد و در جشنواره فیلم ونیز امسال حضور داشت. در این فیلم بازیگرانی همچون مریم بوبانی، نادر نادرپور، هانا کامکار و غزل شجاعی ایفای نقش کرده اند و نکته مهم در ارتباط با این فیلم آن است که برخی از بازیگران آن یعنی مریم بوبانی و هانا کامکار از جمله چهره هایی بودند که در جریان اغتشاشات 1401 نیز اقدام به کشف حجاب کرده بودند.

آیه های زمینی

«آیه های زمینی» اثر مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی که در بخش نوعی نگاه از هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن در سال 2023 نمایش داده شد، دیگر فیلم زیرزمینی چند سال اخیر است که بنابر اذعان علیرضا خاتمی یکی از کارگردانان اثر در گفتگو با رادیو فردا «برای ساخت آن مجوزی از حکومت ایران گرفته نشد و انتظاری نیز به کسب مجوز انتشار در ایران ندارد.»

قصه این فیلم که اتفاقاً در آن بازیگران سرشناسی همچون مجید صالحی، گوهر خیراندیش، فرزین محدث، صدف عسگری و حسین سلیمانی بازی کرده اند، در تلاش است تا جامعه ایرانی را جامعه ای به شدت بسته و همراه با محدودیت نشان دهد که تحت فشار قرار دارد.

صدف عسگری بازیگر این فیلم در جریان فوتوکال «آیه های زمینی» در جشنواره فیلم کن بدون حجاب و با پوششی عجیب و نامتعارف روی فرش قرمز این جشنواره حاضر شد که انتشار تصاویر این ماجرا با واکنش های مختلفی در شبکه های اجتماعی روبرو شد.

تورهای خالی

«تورهای خالی» اثر بهروز کرمی زاده محصول مشترک ایران و آلمان است هم از جمله فیلم های زیرزمینی چند سال اخیر سینمای ایران است که در سال گذشته راهی جشنواره فیلم کارلووی واری در جمهوری چک شد و توانست جایزه ویژه هیات داوران این جشنواره را به دست آورد.

این فیلم در ارتباط با رابطه پنهانی یک پسر و دختر عاشق است؛ پسر که به دلیل نبود شغل در ایران مجوبر به تن دادن به مشاغل غیرقانونی از جمله صید ماهی خاویار می شود؛ قربانی جامعه تحت تحریم ایران است که در آن اغلب جوان ها خواهان مهاجرت هستند.

دانه ی انجیر معابد

تازه ترین نمونه از فیلم های زیرزمینی که بدون اخذ مجوزهای قانونی و در ایران به تولید رسیده، آخرین فیلم محمد رسول اف فیلمساز پرحاشیه ایرانی است. این فیلم محصول مشترک ایران، فرانسه و آلمان است که علاوه بر محمد رسول اف و همسرش رزیتا هندیجانیان، سینما آرته فرانسه و هامبورگ شلسویگ-هولشتاین به عنوان سرمایه گذاران آن معرفی شده اند.

قصه این فیلم حول آشوب های موسوم به «زن، زندگی، آزادی» است و در آن بازیگران زن بدون حجاب در مقابل دوربین حاضر شده اند. رسول اف بعد از ساخت این اثر و پیش از گذراندن دوره جدید محکومیتش به شکل قاچاق از کشور متواری شد.

حالا احتمالاً مهمترین سوال مخاطبان این گزارش در مورد پیامدهای ساخت این قبیل آثار و روش های مقابله با تولید این آثار از منظر قانونی، صنفی و اقتصادی است. به طور کلی ساخت فیلم های زیرزمینی به این دلیل در سال های اخیر به ویژه بعد از اغتشاشات سال 1401 رونق گرفته است که حمایت مالی جریان های شبه روشنفکری خارج از کشور و دولت های خارجی از تولید این قبیل آثار افزایش پیدا کرده است.

با این تفاسیر سازندگان این قبیل آثار از اساس نیازی به اکران فیلمشان در داخل ایران و حتی خارج از کشور ندارند و همین که فرآیند تولید فیلمشان را پشت سر بگذارند و بتوانند نسخه نهایی اثرشان را به یک جشنواره خارجی برسانند، سود خود را کرده اند و دستمزد خودشان را از آن سرمایه گذار مقیم خارج از کشور دریافت می کنند. به عبارت بهتر رگ حیات این سینما به قلبی در خارج از مرزهای ایران متصل است.

نباید این نکته را فراموش کرد که بی توجهی متولیان سینمایی کشور به جریان رو به رشد سینمای زیرزمینی در بلندمدت باعث بی اعتبار شدن نهادهای سینمایی و مجوزهای صادر شده از سوی آن ها برای فعالیت های حرفه ای در داخل کشور می شود؛ لذا به نظر می رسد یکی از اقدامات دیگر برای جلوگیری از سوق پیدا کردن فیلمسازان به سمت سینمای زیرزمینی در کنار برخوردهای سلبی با متخلفان، تسهیل فرآیندهای تولید فیلم از مجاری قانونی در کشور و پرهیز از اعمال نظرات سلیقه ای در این زمینه باشد تا حداقل بهانه ها در ارتباط با مهیا نبودن شرایط فیلمسازی در ایران و یا ممیزی های غیرمنطقی در مسیر فیلمسازی در فضای سینمایی کشور به حداقل برسد.

علاوه بر موضوعات ذکر شده، یکی از مهمترین دغدغه ها در ارتباط با وضعیت فعلی سینمای ایران، حذف تدریجی سینمای رسمی و قانونی کشور از جریان جشنواره های سینمایی دنیاست. اتفاقی که به واسطه برخی از فشارهای سیاسی خارج از کشور پس از آشوب های سال 1401 آغاز شد و با لابی صورت گرفته در محیط های سیاسی، جریان تحریم آثار قانونی سینمای ایران از سوی برخی از جشنواره های سینمایی ایجاد شد که نتیجه آن حضور فیلم های زیرزمینی به عنوان نماینده ایران در این جشنواره ها بود.

حالا برای مقابله فعالانه با این فضا مهمترین راهکار تلاش برای حضور آثار رسمی سینمای ایران در جشنواره های غیرسیاسی دنیا است. جشنواره های منطقه ای فیلم یکی از مهمترین گزینه ها برای حضور فعال تر تولیدات قانونی و رسمی سینمای ایران است.

در کنار این موضوع نباید از فرصت خوبی که جشنواره جهانی فیلم فجر برای تعامل سینمای ما با سینمای جهان داشت، غافل شویم. جشنواره ای که متاسفانه در چند سال اخیر به دلیل برخی کج سلیقگی ها مجدداً با بخش ملی جشنواره فیلم فجر ادغام شد؛ این در حالی است که به طور کلی بهمن ماه به واسطه برگزاری جشنواره های ساندنس، رتردام و برلین، زمان مناسبی برای یک رویداد بین المللی سینمایی در ایران نیست و بهتر است که جشنواره جهانی فیلم فجر به عنوان یک رویداد مستقل در همان اردیبهشت ماه به کار خود ادامه دهد تا هم مسیر تعامل ما با سینماگران خارجی تسهیل شود و هم فضای سنگین شکل گرفته به واسطه تبلیغات سیاسی در ذهن سینماگران خارجی از محیط ایران شکسته شود. البته لازم است مدیریت و این جشنواره به دست افرادی سپرده شود که توانایی تعاملات بین المللی را داشته باشند چون چند دوره ی پایانی جشنواره جهانی فیلم فجر نتوانست آنطور که باید اهداف برگزاری را برآورده سازد.

نویسنده: احسان سالمی

انتهای پیام/

نظرات

captcha