علت مخالفت شهید بهشتی با محدودکردن اصل 27 قانون اساسی

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه از منظر شهید بهشتی الهیات نباید صرفا در کتب ما وجود داشته باشد بلکه باید وارد عرصه اجتماعی شود، گفت: ذیل اصل 27 قانون اساسی، یک طیف دائما دنبال افزودن قیودی بر این بند بودند مانند اینکه تجمعات اعتراضی باید مسالمت آمیز باشد ولی شهید بهشتی معنقد بودند برپایی تجمع باید از قبل به دولت اعلان شود و می فرمایند این کار برای اجازه گرفتن نیست بلکه برای برقراری نظم اجتماعات است.

به گزارش ایکنا، حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان؛ استاد حوزه علمیه، 23 مهرماه در نشست علمی «متفکران انقلاب اسلامی و الهیات کاربردی» با موضوع شهید بهشتی و الهیات کاربردی با بیان اینکه هنوز ادبیات الهیات کاربردی در بین مسلمین و شیعیان جا نیفتاده و ابعاد آن قابل بحث است، گفت: الهیات کاربردی معطوف به حضور اجتماعی دین است و اگر این توجه را داشته باشیم مباحث جدیدی به میدان خواهد آمد که بیشتر از بیان صرف معارف است.

وی افزود: اثر الهیات در احکام یعنی پیکره عمل از الهیات چگونه اثر می گیرد؛ شهید بهشتی به مثابه فقیه حکیم و جامع نگر در این بحث حضور دارد؛ یعنی اثر الهیات بر افعال فردی و جمعی بندگان که آن مرحوم به مثابه احیاگر در این زمینه حضور دارد و خرافه زدایی و معنابخشی کرده است؛ مطلب دیگر حائز اهمیت که ایشان در آن کم نظیر است اثر الهیات بر ساختارها و روابط اجتماعی است یعنی به مثابه طبیب و مصلح اجتماعی حضور دارد.

وی با بیان اینکه شهید بهشتی نواندیشی دینی در مور حکم شرعی نمی کند بلکه روابطی را بیان می کند تا حکم شرعی بتواند درست در جامعه عمل کند، اظهار کرد: معرفت نفیسی را علامه طباطبایی و امام(ره) به یادگار گذاشته اند و شاگردانی مانند شهید بهشتی که این معرفت را تعقیب کرده اند یک قدم بالاتر رفته اند و آن معرفت، رابطه جمیع اجزای دین با توحید است؛ امام(ره) در اربعین حدیث این بحث را مطرح کردند و امتداد این حرف در اندیشه مرحوم مصباح و شهید مطهری و .. تبیین شده است و مقام معظم رهبری در طرح اندیشه کلی اسلام در قرآن آورده است.

قنبریان با بیان اینکه از منظر شهید بهشتی، اسلام یک نظام وسیع عقیده و عمل است، افزود: شناخت یک بخش کوچک از دین، وقتی ممکن است که بر جهان بینی دین آگاه باشیم و در چارچوب وسیع کل دست به تحقیق شویم ولی این گونه توجه همه جانبه در تحقیقات اسلام در حد نصاب نبوده است زیرا مگر فقیهی هست که الهیات را قبول ندارد ولی فقیهی که الهیات بر چتر او سایه انداخته باشد زیاد است یا حرف های مترقی الهیات را در فتوا لحاظ نکرده باشد زیاد داریم.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در ذیل اصل 27 قانون اساسی، یک طیف دائما دنبال افزودن قیودی بر این بند بودند مانند اینکه تجمعات اعتراضی باید مسالمت آمیز باشد، گفت: شهید بهشتی دنبال افزودن این قیود نبودند و حتی ایشان بر سر اینکه برپایی تجمع باید از قبل به دولت اعلان شود می فرماید این کار برای اجازه گرفتن نیست بلکه برای برقراری نظم اجتماعات است.

وی افزود: البته این بحث در جلسات متعدد به نتیجه نرسید ولی در نهایت به شکل امروزی تصویب شد ولی این اصل کما اینکه شهید بهشتی پیش بینی کرده بود متروک مانده است؛ ایشان معتقد بود که این اختلاف بنده با دیگران، بنیادین است نه فقهی، می فرماید اسلام عزیز در آزادی، امکان رشد و تجلی فراوان دارد لذا خیلی از قیود را نمی پسندد.

شهید بهشتی دین شناس و انسان شناس متفاوت

وی اضافه کرد: خلاصه اینکه بهشتی یک دین شناسی و انسان شناسی متفاوت دارد و معتقد است که انسان در فضای آزاد بهتر شکوفا خواهد شد و دین هم در فضای آزاد تجلی بیشتر و بهتری می یابد؛ ایشان اظهار مخالفت درباره دین را منع نمی کند ولی دشمنی با دین را هم برنمی تابد؛ ایشان معتقد است که باید جانب آزادی را بگیریم تا انسان رشد کند نه اینکه دائما دنبال محدودیت باشیم.

قنبریان بیان کرد: در فتوایی فرموده اند یادگرفتن معانی کامل عبارات نماز بر هر مسلمانی در حد فهم واجب است؛ البته این فتوا با صراحت در کلمات سایر فقها نیست ولی این نظر مستند و اسلامی است؛ یعنی در الهیات کاربردی خدا در متن زندگی و روح جامعه و فرد حضور دارد بنابراین نماز باید روح داشته باشد؛ اقل مقدماتی که روح نماز را اتیان می کند فهم معانی است لذا به راحتی چنین فتوایی می دهند.

اهمیت عمل به عقیده

استاد حوزه با بیان اینکه درباره اثر الهیات بر افعال بندگان هم ایشان به مثابه یک احیاگر حاضر شده است، اظهار کرد: ایشان در مقام تجویز و توصیه برآمده و سخنان فوق العاده دارد؛ مثلا در عبارتی مشابه مقام معظم رهبری اهمیت زیادی به تعهد اجتماعی می دهد؛ از منظر ایشان وقتی عمل به مرجئه گری نزدیک و فقط عقاید، مهم شد پیشبرد اهداف انقلاب هم نزول می کند لذا سفت و سخت بر سر عمل و تعهد اجتماعی ایستاده است.

وی با بیان اینکه کسی که بر سر اعتقاد خود در عمل متعهد و استوار است مورد تمجید ایشان قرار دارد، گفت: عجیب تر اینکه می فرماید کسی که عقیده دارد و همراه آن وظیفه خود را انجام می دهد اگر در مدار حق بود سعادتمند خواهد شد ولی اگر کسی عقیده باطل همراه با تعهد دارد باز از انسانی که عقیده دارد ولی به آن پایبند نیست بهتر است.

قنبریان گفت: از ایشان پرسیدند که آیا این حرف در مورد یک مجاهد خلق و منافق هم صحیح است؟ ایشان جواب می دهد بله؛ یعنی با اینکه عقیده این افراد را فاسد می داند ولی قصد دارد بر کنش و عمل تاکید کند. کما اینکه پیامبر فرمودند کافر سخی به بهشت نزدیک تر است تا مؤمن بخیل.

وی افزود: ایشان در کتاب «مبارزه پیروز» که در مورد امام حسین(ع) است تفسیر صحیحی برای گریه ارائه می دهد و می فرماید؛ تفسیر صحیح گریستن بر حسین این است که اگر هیچ راهی برای پیروی از امام حسین(ع) وجود ندارد چون این گریستن پیام امام حسین(ع) را به نسل بعد منتقل می کند لازم است ولی جایی که امکان تاسی وجود دارد گریستن و قیام نکردن خطاست.

استاد حوزه بیان کرد: ایشان روابط عینی اجتماعی نه عمل افراد را به نفع دین تغییر می دهد؛ مثلا در دوره ای که مارکسیست ها شعار عدالت سر می دادند یکی از ایراد آنان این بود که در اسلام طبقه کارگر و کارفرما و تبعیضات اینطوری وجود دارد؛ ایشان به جای اینکه فقط از منطق اسلام دفاع کنند که مثلا نظام اجاره در اسلام منتج به طبقاتی شدن نیست فرمودند این زمینه چون کج است احکام هم در آن نتایج نامطلوب دارد یعنی بعد از انقلاب صنعتی که طبقه کارگران در برابر کارفرمایان ایجاد شد این زمینه سبب شده است تا عقد اجاره ما هم نتیجه تبعیض بدهد نه اینکه در ذات این حکم اسلامی، تبعیض وجود داشته باشد.

قنبریان با بیان اینکه ایشان غیر از دفاع کلامی از اصل 43 قانون اساسی دفاع کرده است و می گوید باید ابزار تولید برای همه فراهم شود، اضافه کرد: در این صورت تبعیض و قراردادهای تبعیض آمیز وجود نخواهد داشت؛ ایشان معتقد است باید روابط صحنه اصلاح شود تا تبعیض در اجاره ایجاد نشود. دولت باید به ابزار تولید عمومیت بدهد در این صورت اگر کسی نخواست استفاده کند و کارگر کسی شد نسبت کارگر و کار متعادل می شود لذا کسی نمی تواند از کارگر سوء استفاده کند.

استاد حوزه گفت: از منظر ایشان الهیات نباید صرفا در کتب و تدریس ما وجود داشته باشد بلکه باید وارد عرصه اجتماعی شود؛ البته الهیات کاربردی مسیحیت هم به درد ما نمی خورد و در اسلام الهیات باید وارد ساختار و روابط شود تا دین گریزی و سکولاریسم ایجاد نشود.

انتهای پیام

نظرات

captcha