اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
در نخستین سالگرد درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش، مسعود کیمیایی در پیامی ویدئویی از سینمای ایران به عنوان یک «مظلوم مرده» یاد کرد.
ما در عرصه رسانه، همانند سینماگران، منتظر آنیم که عاملان این فاجعه دردناک به سزای اعمال شان برسند. هرچند جای خالی داریوش مهرجویی و آثار درخشانش هیچ گاه در سینمای ایران پُر نخواهد شد.
بسیاری از هنرمندان شب گذشته گرد هم آمدند تا یاد این کارگردان بزرگ را گرامی دارند. در اختتامیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان، علی نصیریان به نکته ای جالب اشاره کرد: «سینمای ایران در زمان اوج فیلمفارسی ها مردم را به سینما رفتن دعوت کرد و پس از انقلاب اسلامی، بیشتر به سمت کیفیت، محتوا و فیلمنامه سوق یافت.»
بسیاری از بزرگان دیگر نیز بارها درباره سینمای ایران صحبت کرده و نقدهایی به آن داشته اند. چرا باید ذائقه مخاطب به سمت کمدی های مبتذل گرایش پیدا کند و کارهای جدّی و اصطلاحاً هنری در حاشیه قرار گیرند؟ اما این امر دلیلی بر مظلوم مرده بودن سینما نیست.
ارتباط کناره گیری ها از جشنواره فیلم فجر با داوران و داوری؛ از "کیمیایی" تا "ملاقات خصوصی"همان سینمایی که مسعود کیمیایی در ویدئوی اخیرش آن را مظلوم مرده می داند، با وجود احترام به جایگاه هنری ایشان و درک نگرانی های وی درباره وضعیت سینمای کشور، استفاده از چنین واژگانی و بیان مطلق آنها قابل نقد و بررسی است. در وهله اول باید به این نکته اشاره کرد، استفاده از واژه "مرده" برای سینمای ایران، حتی با قصد نشان دادن وضعیت ناگوار آن، بسیار سنگین و غیرمنصفانه است.
سینمای ایران با وجود همه چالش ها و محدودیت ها، هنوز زنده است و فیلمسازان با استعداد و خلاق ایرانی در تلاش برای ساخت آثاری ارزشمند هستند. شاید بتوان گفت سینمای ایران دوران سخت و پرفراز و نشیبی را پشت سر می گذارد، اما قطعاً مرده نیست.
اگرچه مسعود کیمیایی جشنواره فیلم فجر را در برخی سال ها تحریم کرد و در آن حضور نداشت، فیلم نسبتاً ضعیفش به پرده سینماها آمد و از سوی مسئولان جشنواره هم مورد احترام قرار گرفت. در حقیقت، آثار «خون شد» و «خائن کشی» به لحاظ استقبال از سوی طرفداران کیمیایی چندان اقبالی نداشت، اما همین سینمای مظلوم مرده، این آثار را نیز در ویترین پرافتخارش قرار داد.
مسعود کیمیایی در پیام ویدئویی اش به مناسبت سالگرد درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش، خود و سینمای ایران را مظلوم مرده می داند. اما در دورانی که مخاطبان عمدتاً به تماشای فیلم و سریال از طریق دانلود و پلتفرم های آنلاین می پردازند، سینمایی که از مرز 1000 میلیارد تومان فروش گذشته می تواند مظلوم مرده باشد؟
آیا کارگردانی که همواره برای مسئولان سینمای ایران، چه دولتی و چه غیردولتی، مورد احترام بوده و حتی کارهای ضعیفش نیز مورد ارج و قرب قرار گرفته اند، می تواند مظلوم مرده به شمار آید؟
این سینما در شرایطی که حتی تلویزیون های دنیا در تلاش برای جذب مخاطب هستند و از کاهش بینندگان صحبت می کنند، همچنان جان دارد و با قدرت به مسیر خود ادامه می دهد. کیمیایی ها، مهرجویی ها و تقوایی ها با آثار درخشان خود همیشه مورد احترام بوده و هستند، حتی اگر گاهی از روی ناراحتی پیامی بگذارند و درخت تنومند هنر هفتم ایران را مظلوم مرده بنامند.
بیان کلی و فاقد مصداق درباره "مرگ" و "مظلومیت" سینما، کمکی به حل مشکلات نمی کند. بهتر است به جای استفاده از چنین واژگانی، به طور مصداقی و مستند به مشکلات و چالش های سینمای ایران پرداخته شود. می توان مصادیق مشکلات را بیان کرد و برای هر یک از آنها راهکارهای عملی ارائه داد.
نهایتاً بهتر است به جای صحبت از "سینمای مرده مظلوم"، با نگاهی امیدوارانه تر و سازنده تر به آینده سینمای ایران نگاه کنیم. این را می توان به جرأت مطرح کرد که سینمای ایران امروز بیشتر از هر زمان دیگری به جهانیان شناسانده شده و زنده است. در واقع سینما نه تنها نمرده، بلکه با چهره های جدید، صداهای نو و داستان های تازه، در مسیر جدیدی از حیات و تحول قرار گرفته است.
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}