جامعه شناسان درباره «گفتمان وفاق، دولت و جامعه در ایران» چه گفتند؟

به گزارش ایرنا، نشست «گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران» با حضور علی ربیعی، غلامرضا غفاری، مقصود فراستخواه، سعید معیدفر در تالار حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش ایرنا ، نشست «گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران» با حضور علی ربیعی، غلامرضا غفاری، مقصود فراستخواه، سعید معیدفر در تالار حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیس جمهور با بیان اینکه باید توافق میان همگان ایجاد شود تا بتوانیم به حل مسائل دست یابیم، گفت: اگر وفاق نتواند منجر به حل مسائل شود، اساساً وفاق معنایی نخواهد داشت. برای این منظور باید جناح ها و گروه های مختلف سیاسی در کشور به درک و تفاهم مشترک دست یابند.

وی با بیان این که در شرایط کنونی، وفاق به عنوان راه حلی برای خروج از بن بست های موجود در ایران امروز ضروری است، اظهار داشت: در فهم مسائل دچار اختلاف نظر شده ایم، چه در سطح حاکمیت و دولت و چه در میان نهادهای مدنی و جامعه. وی گفت:در میان نخبگان سیاسی ما، فهم ، تحلیل و راه حل های مشترکی برای مسائل نداشته ایم و در سیاست خارجی نیز شاهد عدم درک مشترک هستیم که همین موضوع هزینه های سنگینی به کشور تحمیل کرده است.

دستیار اجتماعی رییس جمهور افزود: در مورد مفهوم توسعه نیز به اجماع نرسیده ایم و این یکی از مسائل حیاتی است. وی اظهار داشت: مسائل مربوط به توسعه، سیاست خارجی و تغییر ارزش ها در جامعه از جمله مشکلاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. این عدم تفاهم ها منجر به ایجاد تعارضات عظیم در جامعه شده است.

ربیعی گفت: در حال حاضر نیازمند نظریه های شناخته شده در مورد دولت ها و ایجاد فهمی مشترک هستیم تا بتوانیم از این شرایط عبور کنیم. این اختلافات، سیستم را بجای پایدار به یک سیستم کاهنده تبدیل کرده است.

اگر وفاق نتواند منجر به حل مسائل شود، اساسا معنایی نخواهد داشت

ربیعی با اشاره به اینکه به یک نظریه و روش جدید نیاز داریم تا به عنوان حلقه اتصالی میان دولت، حاکمیت و جامعه عمل کند گفت: باید توافق میان همگان ایجاد شود تا بتوانیم به حل مسائل دست یابیم. اگر وفاق نتواند منجر به حل مسائل شود، اساساً وفاق معنایی نخواهد داشت. برای این منظور باید جناح ها و گروه های مختلف سیاسی در کشور به درک و تفاهم مشترک دست یابند.

وی با اشاره به دفاع افقی به عنوان یک راهکار وفاق ملی افزود: در میان نخبگان سیاسی، وفاق به عنوان روشی در ایجاد دفاع افقی مورد توجه است که معنای آن تخصیص مسئولیت به گروه های مختلف است نه آنطوریکه برخی افراد تصور می کنند. اصل موضوع در وفاق افقی، فهم مشترک از مسائل است و این همان طور که در ابتدای بحث به عنوان نظریه بیان شد، به ضرورت حل مسائل و ارائه راه حل های مشترک بازمی گردد.

وی گفت: اگر این امر تحقق پیدا کند، نیازی به تقسیم دولت نخواهیم داشت تا بگوییم که مثلا فلان حزب از گروهی خاص یا جریانی خاص نیست. بلکه ضرورت دارد فهم مشترکی برای حل مسائل ایجاد شود و اطمینان دارم که دیدگاه رئیس جمهور نیز منعکس کننده ایجاد اشتراک نظری برای حل مسائل مهم کشور و نزدیک کردن دیدگاه ها برای حل مسائل است.

ربیعی تصریح کرد: باید مباحث مدیریت را به طور عمودی، چه به بالا و چه به پایین، متصل کنیم. نیازمند اعتماد و اطمینان بین حاکمیت و دولت برای حل مسائل هستیم. انتقاداتی که اغلب مطرح می شود، از عدم درک اساسی ناشی می شود؛ آنچه ما نیاز داریم، فهم مشترکی از مسائل با اعتماد بالا است.

وی ادامه داد: اگر دولت نتواند به نهادهای مدنی و میانجی های اجتماعی که باید به عنوان نهادهای مدنی ایفای نقش کنند، حرکت رو به رشد در جامعه عملیاتی نمی شود بلکه بیمار و ناآرام است و یکی از مشکلات آن این است که به طور کلی میان پذیر نیست. ما نیازمند ایجاد تفکری مشترک برای حل مسائل مشترک با نهادهای میانی هستیم، نظیر انجمن های علمی و صنفی که در این سال ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.

دستیار اجتماعی رئیس جمهور یادآور شد: علومی نظیر علوم انسانی و اجتماعی همواره مورد بی مهری بوده اند و این علوم می بایست تقویت شوند. از این جهت، دولت باید با نهادهای مدنی و جامعه همکاری کند.

ربیعی گفت: یکی از بزرگ ترین تهدیدها برای جامعه، عدم پذیرش ارزش های متفاوت است که این می تواند باعث ایجاد اختلاف بیشتر در جامعه شود. در نظریه وفاق، بحث ایجاد آشتی در میان گروه های اجتماعی پایین تر و نهادهای اجتماعی، حتی در سطح خانواده، ضروری است.

دستیار اجتماعی رییس جمهور با بیان اینکه وفاق هم به عنوان نظریه و هم به عنوان روش در این میان نقش دارد تاکید کرد: اگر وفاق در مدیریت میانه رخ دهد و از یک جناح ناشی شود، این نگاهی ساده انگارانه و نازل است. وفاق به مثابه یک روش است که پس از پیروزی در انتخابات دکتر پزشکیان موضوع بحث بوده است.

وی گفت: این مباحث از زمان انتخابات مطرح شده اند، چرا که در شرایط کنونی نیاز به وفاق بیش از پیش حس می شود. ما می توانستیم با همبستگی کشور را پیش ببریم، اما دیدیم که با مشکلات مواجه شدیم. دستیار اجتماعی رئیس جمهور اظهار داشت: ما در مورد سیاست خارجی باید به فهم مشترکی برسیم چرا که عدم درک مشترک، می تواند بزرگ ترین دستاوردهای جامعه را از میان ببرد.

وی گفت: عدم درک جهان و تحولات آن به خصوص در دوران جنگ سرد، هزینه های سنگینی به مردم تحمیل کرده است. ما هنوز به توافقی در مورد توسعه نرسیده ایم و در فهم اصول توسعه و مسیر آن مشکل داریم.

وی گفت: وفاق به عنوان یک نظریه دیرین و یک نیاز جدید است. در فرهنگ و ادبیات کلاسیک ایرانی نیز اهمیت وفاق مشاهده می شود. حتی در کنشگری مرزی نیز وفاق به عنوان یک واسطه و میانجیگری مطرح است. وفاق باید روح جمعی کل جامعه باشد و نه تنها رابطه دولت با حاکمیت. وفاق به عنوان یک روش باید مبنای حل مسائل جامعه باشد.

وی تصریح کرد: دولت و حاکمیت هرگاه از هم فاصله گرفته اند، متضرر شده ایم و اصلاحات از دست رفته است. اگر در وفاق عمومی به سمت پایین حرکت نکنیم، باید بتوانیم میان نهادهای مدنی وفاق ایجاد کنیم.

دستیار اجتماعی رییس جمهور افزود: یکی از بزرگ ترین تهدیدات جامعه، تضاد میان گروه های مختلف است. هر یک از این گروه ها ارزش های خود را دارند و این اختلافات می تواند منجر به بروز مشکلات نظری در جامعه شود. در نظریه وفاق به مثابه روش، یکی از وظایف دولت برقراری آشتی میان گروه های اجتماعی است.

دولت و جامعه باید یکدیگر را تکمیل کنند تا وفاق شکل گیرد

غلامرضا غفاری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، نیز در جریان این نشست در رابطه با گفتمان وفاق، اظهار داشت: آیا ما به واقع چیزی را تحت عنوان جامعه می خوانیم یا خیر، و آیا به مفهوم کشور یا ایران نیاز داریم یا نه، باید گفت که بحث وفاق می تواند مبنای وجود ما باشد.

وی افزود: وضعیت کنونی از وضعیت گذشته متفاوت است و الزامات و ویژگی های آن را ندارد. این تلاش و کوشش، که شایسته احترام است، به ما یادآوری می کند که با قدرتی که فرد به دست آورده، تکلیف جامعه و اجتماع چه می شود؟

غفاری تصریح کرد: چیستی وفاق موضوعی است که در حوزه علوم اجتماعی و جامعه شناسی به آن پرداخته می شود. باید جامعه شناسی را به معنای نظم پویا و نه ایستا تعریف کنیم؛ نظم، محصول یک دستگاه معین نیست. وفاق به عنوان سازوکاری اهمیت پیدا می کند که می تواند از منظر نظری مورد توجه قرار گیرد.

وی ادامه داد: عنصر توافق، بر اصول و قواعد است که به طور طبیعی باید مبتنی بر خرد و تلاش جمعی باشد. اصول و قواعد متعددی وجود دارد که نوعی حس جمعی را که ناشی از تلاش های مشترک است، ایجاد می کند. این همان جمعی است که به طور خودجوش شکل می گیرد و کنشگران اجتماعی را به هم پیوند می زند.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: وفاق، پیونددهنده اجتماعات و گروه هاست و باید بر اصولی استوار باشد. نباید به یک اصل واحد و معین محدود شود. باید اصل تفاوت را پذیرفته و نسبت به آن توافق کنیم؛ این می تواند مبنای توافق باشد. طبیعی است که باید از جمع های محدود و خاص فراتر برویم و به سمت جهت گیری عام گرایانه حرکت کنیم.

وی بیان کرد: به طور طبیعی، فراهم ساختن مشارکت فراگیر در این راستا معنا پیدا می کند. آنچه از این مشارکت حاصل می شود، به نوعی جهت گیری ارتباطی ما را مشخص می کند که شکل تعینی آن را می توان در اعتماد مشاهده کرد.

دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران ابراز کرد: ما جامعه ای هستیم که شعاع روابط مان محدود است و نمی توانیم با بحث وفاق پیش برویم. زمانی که شعاع روابط وسیع باشد، شعاع اعتماد نیز افزایش می یابد.

وی تصریح کرد: هنگامی که توافق مطرح می شود، باید توجه کنیم که توافقی که قرار است وفاق ساز باشد، باید بر روی چه موضوعی قرار گیرد. این توافق نباید صرفا از ناحیه دولت یا بخش خاصی از جامعه مطرح شود؛ بلکه باید چیزی باشد که کارکرد آن شامل تمام افراد جامعه گردد. بنابراین، در وفاق نیازمند زمینه هایی هستیم.

غفاری ادامه داد: در یک نظرسنجی، 80 درصد جامعه خواستار تغییر و تحول هستند. باید در این زمینه به توافق برسیم. قانون باید قانون باشد و ویژگی های خود را حفظ کند. وفاق جمعی و اجماع جمعی نسبت به ضرورت آن قانون نیز باید وجود داشته باشد و اجرای آن باید بدون تبعیض و به صورت منصفانه باشد تا زمینه ساز وفاق گردد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: نسبت دولت و جامعه به طور اساسی مطرح است؛ این نسبت منوط به وجود نظم پویا و تعادل در جامعه است. از سوی دیگر، دولت و جامعه دیگر نسبت پذیری قبلی ندارند. شاکله این دو متغیر است و باید هر یک از آن ها را به عنوان میدان اجتماعی که با منازعه، سازگاری، تنوع و تکثر همراه است، در نظر گرفت.

وی تأکید کرد: دولت و جامعه باید یکدیگر را تکمیل کنند تا وفاق شکل گیرد. تجربه نشان داده است که این گونه نیستند و هر کدام مسیر خود را دنبال می کنند. در دوره جدید، هر یک از آن ها در تعارض با یکدیگرند و سعی دارند نیروی خود را به رخ هم بکشند؛ این موضوع جز هزینه چیزی برای جامعه به همراه نداشته است. اما در جاهایی که همراهی و هم افقی وجود دارد، ما با نظم وفاق مواجه خواهیم بود که شاهد تعامل دولت و جامعه می شویم.

غفاری اظهار کرد: باید بپذیریم که مجموعه های متکثری که امروزه داریم نیازمند پروژه های مشترک هستند تا به عنوان نخ تسبیح در کنار هم قرار گیرند. میزان نفوذ این دو مجموعه، یعنی دولت و جامعه، باید مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا نکته ای که مطرح می شود این است که وفاق باید مسائل جامعه را حل کند و هم زمان دغدغه های دولت را نیز برطرف سازد تا با توان بیشتری از جانب دولت و جامعه، شاهد نقش آفرینی بیشتر باشیم.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان کرد: تفاوت دولت و جامعه در دوره جدید باید در سنجش تحول و تکمیل یکدیگر و نیرومندی و توانمندی یکدیگر باشد، که نشان دهنده همگرایی دولت و جامعه است.

جامعه مجموعه ای از انسان هاست که اراده ای برای شناخت حقیقت دارند

مقصود فراستخواه استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران دیگر سخنران این جلسه نیز گفت: جامعه مجموعه ای از انسان هاست که اراده ای برای شناخت حقیقت دارند. این حقیقت در آغاز، خود را نمایان می کند و سپس به بحث درباره آن پرداخته می شود. اما در شرایط بشری، شرارت و قدرت وجود دارد و زندگی به شکل ایده آل نیست.

وی افزود: این نگاه انتقادی که در یک منطق رئالیستی اجتماعی و اعتقادی وجود دارد، ما را به بحثی می کشاند که به کجای موقعیت واقعی جامعه مرتبط است. پس به این معنا نیست که در لحظه ای آرمانی، نخبگان بیدار شده اند و به این معرفت و ضرورت دست یافته اند. این لحظه، اهتزاز اخلاقی است که به مقصود رسیده و در گفتمان، به عنوان یک امر وجدانی و خیراندیش تلقی می شود.

فراستخواه با اشاره به این نکته که ما نیاز داریم که بفهمیم از کجای منطقه رئالیستی جامعه برخاسته ایم، تصریح کرد: اکنون، چگونه باید به این مسائل پرداخته شود؟ شرایط امکان ساز، علل ایجاد می کند و وقتی چیزی به وجود آمد، یک ضرورت علی شکل می گیرد. این گفتمان از میان میدان نیروها و سرمایه هاست؛ جامعه ای که محل تعارفی نیست، بلکه محلی از معادلات و نامعادلات است.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه جامعه ایران در یک حالت خاص قرار دارد؛ زیرا قدرت جهانی بسیار افزایش یافته است، عنوان کرد: این قدرت با کارآمدی و تأثیر زیادی همراه بوده و جامعه به قلمرو حکومت تبدیل شده است.

وی ادامه داد: این تعادل، به نوعی سنتی ایستا بود که بین جامعه ضعیف و قوی وجود داشت. اما حالا این تعادل ناکارآمد شده است. به عبارت دیگر، تعادل سنتی دچار بی تعادلی شده و این بی تعادلی های تازه ای که در جامعه سرباز کرده، در گذشته وجود نداشت. دولت با دریافت قدرت، ایدئولوژی و تقدس، قلمروهای زندگی جامعه را به خدمت خود درآورده بود. این تعادل عمودی نامتعادل و یک سویه ایستا به وجود آمده است.

این جامعه شناس به این موضوع اشاره کرد که با گذشت زمان و بزرگ شدن جامعه، شاخص های بزرگ شدن نیز تغییر کرده اند به عنوان مثال، در زمان انقلاب، تحصیلات افراد 6.2 بود و اکنون با ورود ماهواره و گسترش ارتباطات، ابعاد بزرگتری را گرفته است. مشاغل فکری و تخصصی نسبت به گذشته افزایش یافته اند و بررسی بحرانی جامعه نشان می دهد که لباس های کوچک برای این جامعه دیگر نمی توانند محتوای جدید جامعه جدید را پوشش دهند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: سهم زنان در اشتغال، با وجود نرخ مشارکت پایین، نشان دهنده یک چالش بزرگ است. این چالش، به تحرک اجتماعی و افزایش مشارکت زنان مرتبط می شود. در نهایت، اصل داستان این است که نخبگان جدیدی به عرصه آمده اند که قدرت مشروعیت بخشی دارند و فرصت های جدیدی برای حکمرانی ایجاد کرده اند.

نظرات

captcha