چرا عملیات طوفان الاقصی درست و بهنگام بود؟

مرور مستندات گوناگون نشان می دهد اقدام رزمندگان فلسطینی در اجرای عملیات طوفان الاقصی و سپس حمایت دیگر اعضای جبهه مقاومت، اقدامی درست و بهنگام بوده است.

خبرگزاری تسنیم، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روز گذشته نشریه پولیتیکو به نقل از مقامات اطلاعاتی آمریکا نوشت: «ما از موفقیت حماس در انجام حمله 7 اکتبر شگفت زده شدیم. برنامه ریزی برای حمله 7 اکتبر ماه ها و شاید سال ها به طول انجامید».

در حالی که یک سال از آغاز عملیات غافلگیرکننده طوفان الاقصی می گذرد، وسعت و شدت جنایات رژیم صهیونیستی با حمایت های بی دریغ آمریکا و غرب، این سؤال را پیش کشیده که آیا عملیات حماس و حمایت های بعدی جبهه مقاومت، با توجه به حجم هزینه ها و خسارت ها ضرورت داشت؟ محافل صهیونیستی- آمریکایی ادعا می کنند که جنگ با خیره سری و ماجراجویی حماس آغاز شد و دیگر گروه های حامی را گرفتار تله کرد. این نگاه از اساس نادرست است، چرا که تلقی یا تلقین می کند که مشکل مقاومت فلسطین و دیگر اجزای جبهه مقاومت از هفت اکتبر آغاز شده است! این در حالی است که حماس و جهاد اسلامی و حزب الله به عنوان مقاومت مدنی، در متن تجاوزات و اشغالگری های اسرائیل در طول چند دهه گذشته پدید آمدند.

«آرون برگمن»، مورخ اسرائیلی و استاد دپارتمان مطالعات جنگ در «کینگز کالج» لندن، از سال 1989 در انگلیس زندگی می کند و مرتباً برای دیدار با خانواده به اسرائیل باز می گردد. او 6 سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده، در جنگ لبنان در سال 1982 حضور داشته، و به عنوان دستیار در «کنست» کار کرده است. برگمن چهل روز پس از آغاز طوفان الاقصی، به «عرب نیوز» گفت: «به دلایل سیاسی، بریتانیا از سال 1917 و زمانی که اعلامیه بالفور را صادر کرد از تأسیس خانه ملی برای یهودیان در فلسطین دفاع کرده است. بالفور 11 آگوست 1919 در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنت های دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیق تر از خواسته های 700 هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین زندگی می کنند.»[!] اولین هشدار در مورد پیامدهای اجتناب ناپذیر «سرریز جمعیت بیگانه به یک کشور»، از سوی لرد سیدنهام در مجلس اعیان عنوان شد. سیدنهام 21 ژوئن 1922 گفت: «آسیبی که این کار به همراه خواهد داشت، ممکن است هرگز جبران نشود. کاری که ما با امتیاز دادن نه به مردم یهود، بلکه به یک بخش افراطی صهیونیستی انجام داده ایم، زخمی در شرق ایجاد خواهد کرد که هیچ کس نمی تواند بگوید تا کجا ادامه خواهد یافت». من پاسخ سؤال سیدنهام را می دهم: تا به امروز، حدود سه چهارم قرن! اقدام آغازین در این فاجعه طولانی که در جریان است، جنگ 1948 بود؛ جنگی که به خاطر خشم از طرح تقسیم فلسطین آغاز شد. این طرح 29 نوامبر 1947 به تصویب رسید و 56 درصد فلسطین را به یهودیان داد؛ اگرچه تعداد اعراب فلسطین، دو برابر بود. عامل اصلی جنگ های بعدی، تصرف فلسطین و سپس، سرزمین های بعدی بود. حماس در 7 اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کرد؛ اما پس از سال ها تحقیر فلسطینیان، به عنوان یک رویداد بزرگ در تاریخ مردم فلسطین تلقی خواهد شد. خشم سرکوب شده بسیار زیادی هست که پس از جنگ، آزاد خواهد شد».

نکته بعدی این است که صهیونیست ها ماه ها قبل از شروع طوفان الاقصی در 7 اکتبر (15 مهر 1402)، سرگرم عملیات ترور و آدم ربایی در غزه و کرانه باختری بودند و با اجرای توافق ابراهیم، داشتند آخرین قدم ها را برای حذف نام فلسطین و غزه و پاکسازی قومی انجام می دادند و در چنین بستر تهدیدی بود که حماس، پیشدستی کرد و در برابر هزاران ضربه کشنده، یک ضربه کاری و جبران ناپذیر به اشغالگران زد. غزه نزدیک به دو دهه در محاصره و اختناق مطلق قرار داشت.

اخبار بعدی رسانه های غربی نشان می دهد رژیم صهیونیستی از سال ها قبل برای ضربه زدن به لبنان و حزب الله برنامه داشته است. این برنامه البته محدود به حمله نظامی یا اقدامات تروریستی نیست و ابعاد دیگر آن را در تحریم شدید اقتصادی و تلاش برای بی ثبات کردن لبنان دیده ایم.

آمریکا و رژیم صهیونیستی از میانه سال 1398، نقشه آشوب افکنی همزمان در ایران و عراق و لبنان را به اجرا گذاشتند و کوشیدند با وادار کردن دولت ها در هر سه کشور به کناره گیری، محور مقاومت را گرفتار بحران داخلی و بی ثباتی عمیق کنند تا بتوانند آنچه را که نتوانستند با جنگ مستقیم یا نیابتی در عراق و لبنان و غزه و سوریه به دست آورند، از این طریق عملی سازند.

آنها همچنین سال ها قبل از طوفان الاقصی، اقدام به تحرکات خرابکارانه و تروریستی در ایران کرده بودند که ترور دانشمندان هسته ای در تهران و شهید فخری زاده در آبسرد دماوند و خرابکاری های ویروسی و سایبری در تأسیسات هسته ای، از جمله این اقدامات برای ترمز نهادن بر پیشرفت و قدرتمندی ایران است. سگ هار صهیونیستی یا باید در همان مرزهای اشغالی فلسطین مهار و سرکوب شود و یا این که در پاچه گیری نسبت به ملت های منطقه هیچ حد و مرزی نمی شناسد.

صهیونیست ها دو سال قبل هم کوشیدند با استخدام مزدوران، ایران را به کام آشوب و ناامنی بکشانند. سال گذشته هم در سالگرد فتنه ترکیبی پاییز 1401، در تدارک بازسازی فتنه بودند که با عملیات طوفان الاقصی، برق از سرشان پرید و نقشه شان نقش بر آب شد. آنها با حمایت سرویس های غربی، دنبال اجرای پروژه تجزیه طلبی، جنگ خیابانی، تعطیلی اقتصاد و کارخانه ها و بازار و دانشگاه ها و مدارس، و توقف رشد اقتصادی بودند.

اما درباره چشم انداز جنگ جاری در منطقه می توان به تحلیل «پیتر رایکتس» دیپلمات کارکشته انگلیسی اشاره کرد که در روزنامه فایننشال تایمز نوشت: «جنگ غزه برای من، شدیداً یادآور حمله سال 1982 اسرائیل به لبنان و شکست در آن جنگ است. من آن زمان، مسئول میز اعراب و اسرائیل در وزارت خارجه بودم. برای مدتی کوتاه به نظر می رسید شارون به پیروزی مهمی رسیده، اما همه چیز خراب شد و اسرائیل مجبور شد نیروها را از بیروت عقب براند. این تجربه، با درس دردناکی که آمریکا بعداً در افغانستان و عراق آموخت، انطباق دارد... در آغاز جنگ 1982 لبنان، مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل وعده داد که این جنگ، 40 سال صلح را به ارمغان خواهد آورد، اما حزب الله به تهدیدی بسیار قدرتمندتر از حماس برای امنیت اسرائیل تبدیل شد».

به همین سیاق، استفان والت، نظریه پرداز روابط بین الملل و سردبیر نشریه تخصصی فارن پالیسی پریروز نوشت: «پیروزی های تاکتیکی نمی تواند برای اسرائیل موفقیت استراتژیک بسازد. بوش با وجود غرور فراوان در جنگ افغانستان و عراق شکست خورد و نتانیاهو نیز در مسیر او پیش می رود».

منبع: کیهان

انتهای پیام/

نظرات

captcha