قانون شفاف بر رئیس سازمان سینمایی ارجح است

یک کارگردان سینما گفت: اهمیتی ندارد چه فردی رئیس سازمان سینمایی می شود بلکه مهم این است اصول و چارچوبی قانونی در سینما داشته باشیم که همه چیز در آن مشخص و شفاف باشد.

اهمیتی ندارد چه فردی رئیس سازمان سینمایی می شود بلکه مهم این است اصول و چارچوبی باشد که همه چیز در آن مشخص و شفاف باشد. این مطلب بخشی از دیدگاه علی رویین تن کارگردان سینما پیرامون عملکرد مدیران سینمایی بوده است. تجربه بعد از انقلاب نشان داده، مدیران سینمایی در زمان ریاست به گونه ای فکر می کنند و در مقطعی که پست ندارند به نحوی دیگر و حتی گاهی خود اپوزیسیون می شوند! اگر قانونی گذاشته شود هر فردی تنها در چارچوب قانون اساسی قادر به حرف زدن و ادعا کردن است اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.

علی روئین تن؛ فیلمنامه نویس، تهیه کننده و کارگردان سال ۱۳۴۸ در شیراز به دنیا آمد. او کارگردانی و نویسندگی فیلم های سینمایی «دل شکسته» و «زمهریر» را برعهده داشته است. مشروح گفت وگوی این سینماگر با ایکنا در ادامه آورده شده است.

ایکنا – تغییرات در سازمان سینمایی بسیار محتمل است. این تغییرات مدیریتی، ناخودآگاه روی سیاست های حاکم بر سینما هم تأثیر می گذارد زیرا تجربه نشان داده، سیاست ها تابع افراد است؛ رویکردی که سبب شده همگونی لازم در سینما وجود نداشته باشد. پیرامون این موضوع توضیح دهید.

تغییراتی که در سازمان سینمایی رخ می دهد بیش از این که تابع نظرات رئیس سازمان باشد به نظرات دولتمردان بستگی دارد. در برخی دولت ها رئیس حقیقی فرد دیگری است که سیاست ها را او به رئیس سازمان سینمایی دیکته می کند و یا اینکه معاون سینمایی در کارنامه کاری خود نشان داده در اجرا مدیری توانا است اما در سازمان سینمایی نمی تواند عملکرد مطلوبی داشته باشد. این می شود که نمی تواند تولید مطلوبی در راستای انقلاب اسلامی داشته باشد. این کم کاری تنها به سازمان سینمایی یا بنیاد سینمایی فارابی خلاصه نمی شود، بلکه مراکزی چون حوزه هنری، روایت فتح، موسسه شهید آوینی و... هم نتوانستند چنین تولیدی را در چند سال گذشته داشته باشند.

شاید در این میان برخی از مدیران بگویند فیلم هایی تولیدشده است اما برای اینکه بگویم فیلمی در تراز انقلاب ساخته شده، تنها نظر آن ها ملاک نیست، بلکه مردم و منتقدان هم باید چنین نظری داشته باشند. آیا شما می توانید فیلمی را نام ببرید در حوزه انقلاب ساخته شده باشد ولی به لحاظ کیفیت مورد تائید مردم، مدیران و منتقدان باشد؟

سینما قاعده ای دارد که مسئولان متوجه آن نیستند. همه فیلمسازان یک شکل کار نمی کنند. فیلمسازی باید خود طرح را به مدیران پیشنهاد کند و فیلمسازی دیگر، باید مسئولان سراغش روند. در این میان کارگردانانی نیز وجود دارد که بینابین این دو دسته قرار دارند. جالب است بدانید بسیاری از فیلم های ارزشی را افرادی ساخته اند که از دیدگاه مدیران غیر خودی محسوب می شوند!

نمی توان کتمان کرد سینمای کشورمان در 45 سال گذشته روابط عمومی ایران و انقلاب بوده، پس اگر در چنین فضایی، فیلمی ساخته شده که توانسته تصویرگر داشته های انقلاب باشد و در دنیا هم بدرخشد تنها با تکیه به تلاش فردی سازندگانش ساخته شده است. در این میان استثنای هم وجود دارد. در زمان سیف الله داد هنرمندان تشویق شدند در جهت بالندگی حرکت کنند. خوشبختانه اخیراً فردی در جایگاه وزارت قرار گرفته که اهل خواندن و نوشتن است. امیدوارم این امر منتج به اتفاق های خوب در حوزه سینما شود.

ایکنا – به عنوان سینماگری که در حوزه موضوعات انقلابی کار کرده اید توقعتان از رئیس سازمان سینمایی چیست؟

معرکه گیران در گذشته حرفی می زدند که ترجیع بند آن این بود؛ «ما را امیدی به خیر تو نیست، شر مرسان.»

ایکنا – نکته ای که بیان کردید بیشتر شکل احساسی دارد اما به واقع و دور از گلایه ها چه توقعی از رئیس سازمان سینمایی دارید؟

برای من به شخصه اهمیتی ندارد چه فردی رئیس سازمان می شود بلکه مهم این است اصول و چارچوبی باشد که همه چیز در آن مشخص و شفاف باشد. این حرف را آقای انتظامی زمانی که رئیس سازمان سینمایی بود، می زد. وی معتقد بود اگر بودجه ای از طرف بنیاد سینمایی فارابی در اختیار فیلمسازی قرار می گیرد باید دلیل آن مشخص باشد. این نکته در مدیریت دو سه سال اخیر مشاهده نشد. در این مقطع به کسانی کار داده شده که حامی مدیریت بودند اما تجربه ثابت کرده، فیلمسازانی که تابع نظرات مسئولان هستند قادر نیستند آثار درخور توجهی را روی پرده برند. این اتفاق را در چند سال اخیر شاهد بودیم.

یکی از معضلات جدی سینما که مدیران جدید باید نسبت به آن دقت نظر داشته باشند دوری از ترور رسانه ای است. متأسفانه برخی مدیران به جای تمرکز روی کارشان با راه اندازی ستاد خبری و روابط عمومی انتقادات و کمبود را نادیده گرفته و تنها خبرهایی که به نفعشان است را بازنشر می دهند. در این میان برخی قلم به مزدها نیز وجود دارند که هر آنچه به نفع چنین مدیرانی است را پوشش خبری می دهند. دوره این اقدامات گذشته است برای همین هم تلاششان نتیجه بخش نبود.

ایکنا – سؤال دیگر، برای موفقیت یک رئیس سازمان سینمایی توانایی فردی و فنی رئیس سازمان اهمیت دارد یا اینکه انقلابی و متعهد بودن اوست که کیفیت کارش را تضمین می کند؟

یک شائبه در این میان وجود دارد. تجربه بعد از انقلاب نشان داده، مدیران سینمایی در زمان ریاست به گونه ای فکر می کنند و در مقطعی که پست ندارند به نحوی دیگر و حتی گاهی خود اپوزیسیون می شوند! اگر قانونی گذاشته شود هر فردی تنها در چارچوب قانون اساسی قادر به حرف زدن و ادعا کردن است اتفاقات خوبی رخ خواهد داد و ما دیگر شاهد دوگانگی رفتار نخواهیم بود. نکته بعد، هرگاه مدیران فرهنگی به هنرمندان اعتماد کرده اند نتایج خوبی حاصل شده است ولی متأسفانه سال هاست مدیران تلاش دارند هنر و فرهنگ را اطلاعاتی کنند. توضیحات بیان شده را در کنار توانایی فردی و باورهای اعتقادی بگذارید تا شروط یک مدیر توانا حاصل شود.

ایکنا – در بخشی از سخنانتان اشاره کردید در دوره مدیریت سیف الله داد اتفاقات خوبی را در سینما شاهد بودیم. توضیح دهید در این مقطع چه کارهایی انجام شد که بانی اتفاقات خوبی در سینما بود؟

سینمای بعد از انقلاب آبستن اتفاقات عجیبی بوده است. در این میان نمی توان به پایه گذاری و مدیریت آقایان بهشتی و انوار در سینما احترام نگذاشت هرچند در آن دوران هم آسیب هایی وجود داشت. سیف الله داد با دیدن داشته ها و ضعف های مدیران قبلی، تلاش کرد از ظرفیت ها گذشته بهره و از معایب دوری گزیند. نتیجه چنین سیاستی این بود در تمامی ژانرها فیلم های خوبی داشتیم حتی در ژانر کمدی هم اتفاقات خوبی را شاهد بودیم. سیف الله داد به اندازه ای باهوش بود که قبل از رسیدن به مدیریت مهمترین فیلمی که درباره فلسطین ساخته شده (بازمانده) را جلوی دوربین برد. این فیلم دارای کیفیتی بود که بعد از سال ها هنوز فیلمی در آن سطح درباره رژیم جعلی صهیونیستی ساخته نشده است.

ایکنا – برای اینکه بحث مان شکلی منصفانه داشته باشد باید این نکته را متذکر شویم فیلم هایی بسیاری با محوریت شهدا ساخته شده است. آیا این حجم از تولیدات را نمی توان کارهایی در تراز انقلاب اسلامی دانست؟

فیلم های بیوگرافی که در رابطه با شهدا و انقلاب تولیدشده، عموماً پروپاگاندا است. این نقیصه در دوره سیف الله داد به شدت کم رنگ بود چون فیلم ها کارشناسی شده و افرادی پشت دوربین آثار قرار می گرفتند که به کار خود احاطه کامل داشتند. در آن مقطع همچنین فیلمنامه های بسیار خوبی وجود داشت که به واسطه آزادی عملی که به آن ها داده شده بود خلق شده بود.

اسلام، دموکرات ترین دین جهان است اما متأسفانه باید بگویم در چند سال اخیر فیلم هایی تولیدشده که نه در آن جمهوریت وجود دارد نه اسلامیت. فیلم های امروز یا آثاری هستند که رضایت مدیریت را مدنظر دارند یا آثاری کمدی که با رقص می خواهند سرخوشی پوچ ایجاد کنند. در چنین فضایی از فیلم های اجتماعی هم خبری نیست.

گفت وگو از؛ داوود کنشلو

انتهای پیام

نظرات

captcha