آغاز نصرالله به چه معناست؟

اینکه رهبرانقلاب در هر سخنرانی می فرماید پیروز میدان جبهه مقاومت است، از چه سخن می گوید؟ چه چیز می بیند که برخی از ما نمی بینیم؟ اینکه پس از شهادت سیدحسن می فرماید این خون روی زمین نمی ماند، یعنی چه؟ دقیقا خون چه می کند؟ معنا و زاویه نگاه و روایت عمیق از حماسه و شهادت اینجاست. اساسا کار امام و رهبران انقلاب، تربیت نگاه است.

به گزارش ایسنا، محسن مهدیان در یادداشتی با این عنوان نوشت:
اصل و اساس جنگ در عالم در چه نقطه ای است؟ به این سوال بیایید فکر کنیم و پاسخ دهیم.
همه چیز را معنا می سازد. روح حاکم بر واقع معناست. وقتی وارد حرم معظم معصوم می شویم، حس معنوی داریم. ساختمان و بنا که به خودی خود معنایی ندارد. پس ماجرا چیست؟ این روح حاکم بر معماری است که در اتصال با انسان کامل است.
در این عالم جز معنا چیزی نداریم. رویداد به اندازه کافی قدرت انتقال پیام ندارد. اما معنا را چه چیز می سازد؟ زاویه نگاه؛ همان که در رسانه به روایت شناخته می شود. روایت زینبی در دل حوادث تلخ کربلاست که آن را زیبا می بیند. نه اینکه حادثه را نبیند؛ می بیند، غصه می خورد، گیسوانش در این بلا سپید می شود، اما می فرماید جز زیبایی نمی بینم. چرا؟
زاویه نگاه اهمیت دارد. زاویه نگاه اگر درست شود، نظام محاسباتی و نوع رفتار ما تغییر می کند. طبیعی است که بر سر این روایت و زاویه نگاه جنگ ها صورت می گیرد. جنگ روایت تنها جنگ در رسانه نیست. خیلی وقت ها جنگ نظامی است اما برای شکل دادن روایت ها و معنابخشی به رویدادها و تغییر زوایه نگاه هاست. با این مقدمه به این روزهای جنگ در غزه و لبنان نگاه کنید. شهادت سیدحسن نصرالله، کوه حماسه و معنویت را هم از این منظر ببینید.
اگر اینجا دقیق شویم، بیشتر از چشم هایمان مراقبت می کنیم؛ چشم هایی که باید درست ببیند. عمیق ببیند. کلان ببیند. نادیده ها و پس پرده ها را ببیند.
درست نبیند با هر مصیبتی فرو می ریزد و به زمین و زمان به دیده تردید می نگرد. کار به خودزنی می رسد؛ به خودتحقیری؛ به بی اعتمادسازی به توان انقلاب و جبهه مقاومت؛ آنقدر که 7 اکتبر را کار خود اسرائیلی ها می پندارد.
اینکه رهبرانقلاب در هر سخنرانی می فرماید پیروز میدان جبهه مقاومت است، از چه سخن می گوید؟ چه چیز می بیند که برخی از ما نمی بینیم؟  اینکه پس از شهادت سیدحسن می فرماید این خون روی زمین نمی ماند، یعنی چه؟ دقیقا خون چه می کند؟ معنا و زاویه نگاه و روایت عمیق از حماسه و شهادت اینجاست.  اساسا کار امام و رهبران انقلاب، تربیت نگاه است.
جنگ نیز در نقطه زاویه نگاه است. زاویه نگاه را منحرف کنند، شکست و زبونی شان را قدرت نشان می دهند و موفقیت ها را شکست.
دقت کرده اید چرا نظام خبیث صهیونیستی مردم بی گناه و زن و بچه را می زند؟ کلا نقش جنایت و خونریزی و ترور چیست؟ چون نظام محاسبات افراد ظاهرگرا را خشونت تغییر می دهد؛ آنچنان که دچار ترس و حیرت شوند و نبینند.
کارکرد خونریزی، ترساندن است؛ نه فقط ترساندن مردم یا مقاومت بلکه ترساندن همه آنها که در حال مرور جنگ هستند. او با کشتار مردم بی گناه می خواهد نشان دهد قدرت مسلط است.
او می داند با حذف رأس جبهه حق، این جبهه از بین نمی رود، بلکه قوی تر می شود. به تجربه یافته است. می داند که اساس قدرت جبهه حق بر انسان است نه ابزار. اما ترور می کند تا با مصیبت ناشی از حذف فرماندهان، نظام محاسبات افراد را تغییر دهد تا افراد باور کنند کار تمام است. لذاست که حذف سیدحسن برای او حذف نماد مقاومت است نه صرفا یک فرمانده. وگرنه او می داند که یک فرمانده برود ده ها فرمانده می آید.
وقتی خون و جنایت چشم ها را گرفت و ترس و وهم حاکم شد و ابزار و قدرت صرف نظامی ذهن ها را پر کرد، آنگاه پیروزی های مکرر جبهه حق در ماه های اخیر دیده نمی شود. حتی اعترافات دشمن؛ اینکه نتانیاهو در سازمان ملل می گوید امروز تنها برای حیات می جنگیم. از 6 جهت از سوی ایران زیر آتشیم. اینکه 60هزار نفر اسرائیلی آواره شدند و شهرهای اسرائیل تبدیل به شهر مردگان شده است. اعتراف رسانه های اسرائیلی به کشته شدن ده ها فرمانده نظامی را نمی بینیم و ضعیف شدن و شکست های پیاپی نظامی در عرصه میدان آن هم از سوی یک گروه و تشکیلات مردمی در محاسبات مان نمی آید.
اینکه اسرائیل هر روز در حال منزوی ترشدن و در مقابل در جبهه انقلاب سخن بر سر امت واحده است و در عمل به سوی آن حرکت می کند، دیده نمی شود؛ اینکه اساس و حیات رژیم منحوس اسرائیل که بر مظلوم نمایی بود، امروز نقاب انداخته است و مردم در غرب و شرق حقیقت اهریمنی این جماعت را شناخته است.
خلاصه اینکه چشم بینا، حضور شهید در صحنه و دست باز او در امداد جبهه حق را می بیند. قواعد آسمان را در کنار راه های زمین محاسبه می کند. و اینکه «خون شهید روی زمین نمی ماند» را وجدان می کند. درست ببینیم، آغاز نصرالله را خواهیم دید.

انتهای پیام

نظرات

captcha